-
حرية الوصول المقاله
1 - برآورد ظرفیت مالیاتی استانهای کشور
احمد سرلکدر این مقاله سعی شده است که با بکار گیری داده های تابلویی ظرفیت مالیاتی استان های کشور ، در دوره زمانی(1387-1380) برآورد گردد. نتایج نشان می دهد که از ظرفیت مالیاتی استان های کشور به طور کامل استفاده نمی شود.علیرغم آنکه در برخی از استانها نسبت درآمد مالیاتی به ظرفیت مال أکثردر این مقاله سعی شده است که با بکار گیری داده های تابلویی ظرفیت مالیاتی استان های کشور ، در دوره زمانی(1387-1380) برآورد گردد. نتایج نشان می دهد که از ظرفیت مالیاتی استان های کشور به طور کامل استفاده نمی شود.علیرغم آنکه در برخی از استانها نسبت درآمد مالیاتی به ظرفیت مالیاتی به آرامی در حال افزایش است اما در مجموع نسبت فوق برای تمامی استانها از روند تقریبا" ثابتی بر خوردار بوده و نوسانات آن بسیار محدود می باشد که محدود بودن این دامنه نوسانات بیشتر به این دلیل است که سهم بالایی از ظرفیت مالیاتی فعلی استانهای کشور مورد استفاده قرار نمی گیرد. شکاف میان ظرفیت مالیاتی و مالیات اخذ شده، بیشتر در مالیاتهای مستقیم و به ویژه در بخش خدمات مشاهده می شود. همچنین برآوردها نشان می دهد که تلاش یکسان در استانهای کشور جهت اخذ مالیات مستقیم صورت نمی گیرد. شکاف در مالیاتهای غیر مستقیم نیز با شدت کمتری قابل مشاهده است . و در تمامی استانهای کشور باستثناء استان تهران واصفهان در صد بسیار پایینی از ظرفیت مالیاتی غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی اثر شوک مالیاتهای مستقیم بر تولید ناخالص داخلی و تورم در ایران در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی
سید نظام الدین مکیان حسین توکلیان سید محمد صالح نجفی فرا شاههدف از این پژوهش بررسی اثرات مالیاتهای مستقیم بر متغیرهای کلان اقتصادی تولید و تورم بوده است. برای این منظور، از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ایجاد یک شوک به میزان یک انحراف معیار در مالیات بر شرکتها میتواند سبب کاهش 13/0 درصدی د أکثرهدف از این پژوهش بررسی اثرات مالیاتهای مستقیم بر متغیرهای کلان اقتصادی تولید و تورم بوده است. برای این منظور، از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ایجاد یک شوک به میزان یک انحراف معیار در مالیات بر شرکتها میتواند سبب کاهش 13/0 درصدی در تولید ناخالص داخلی و کاهش 01/0 واحد درصدی در تورم شود. در واقع افزایش مالیات بر شرکتها، سرمایهگذاری بنگاهها را تحت تأثیر قرار داده و سبب کاهش 5/1 درصدی در سرمایه گذاری میشود. همچنین ایجاد یک شوک در مالیات بر درآمد نیروی کار به میزان یک انحراف معیار باعث میشود تولید ناخالص داخلی به میزان 0074/0 درصد کاهش یابد که دلیل آن در کاهش عرضه نیروی کار میباشد. با بروز شوک مالیات بر درآمد، مقدار عرضه نیروی کار 012/0 درصد کاهش مییابد اثر شوک بر تولید ناخالص داخلی پس از 10 دوره از بین می رود. در کوتاه مدت تورم به میزان 025/0 درصد افزایش یافته و سپس کاهش یافته و در کمتر از یک سال به مقدار باثبات خود باز میگردد The aim of this study was to investigate the effects of direct taxes on macroeconomic variables, such as GDP and inflation. For this purpose, a dynamic stochastic general equilibrium model has been developed. The results showed that a shock of standard deviation in corporate taxes could reduce the GDP by 0.13% and reduce the inflation rate by 0.01%. In fact, raising taxes on companies reduces investment by 1.5 percent. Also, the creation of a shock in the income tax of the labor force to the extent of a standard deviation causes the GDP to decrease by 0.0074%, which is due to the decrease in the supply of labor. By applying income tax shock, the supply of labor will be reduced by 0.012%. The effect of shock on GDP is eliminated after 10 periods. inflation rises to 0.025 percent, then decreases to a stable level in less than a year. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نقش ادوار تجاری در تعیین مقدار ضریب فزاینده سیاست مالی (با تاکید بر مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم) مطالعه موردی اقتصاد ایران
یوسف مرادی کیومرث شهبازی سلیمان فیضی ینگجهچکیده هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر سیاست مالی بر رشد اقتصادی و برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی طی ادوار تجاری است. بدین منظور از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1372 تا 1397 استفادهشده است. جهت برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی از سه روش، 1- مدل های خودرگرسیون برد أکثرچکیده هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر سیاست مالی بر رشد اقتصادی و برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی طی ادوار تجاری است. بدین منظور از داده های فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1372 تا 1397 استفادهشده است. جهت برآورد ضریب فزاینده سیاست مالی از سه روش، 1- مدل های خودرگرسیون برداری مبتنی بر روش بلانچارد و پروتی 2002، 2- روش مبتنی بر رگرسیون معرفی شده توسط هال 2009 و 3- مدل های تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده می شود. در مطالعه حاضر از روش دوم و از الگوی چرخشی مارکوف که مبتنی بر روش رگرسیون می باشد، استفاده شده است تا ضریب فزاینده سیاست مالی طی ادوار تجاری محاسبه شود. لذا با تصریح پنج الگوی متفاوت نشان داده شد که مالیات های مستقیم نسبت به مالیات های غیرمستقیم در اثرگذاری بر رشد اقتصادی بهتر عمل می کنند. همچنین در بین سه ابزار سیاست مالی، بزرگترین ضریب فزاینده در دوره رکود مربوط به مخارج دولت و در دوره رونق مربوط به مالیات های مستقیم است. از سویی بسته سیاست مالی دولت که حاوی مخارج دولت و مالیات های غیرمستقیم باشد نسبت به بسته ای که حاوی مخارج و مالیات های مستقیم باشد در اثرگذاری بر رشد اقتصادی بهتر عمل می کند. تفاصيل المقالة