هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سبکهای رهبری مدیران درنهادینهسازی مدیریت دانش در دانشگاههای گرگان با تاکید بر دیدگاه اعضای هیاتعلمی صورت پذیرفته است.جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای گرگان )علوم کشاورزی ومنابع طبیعی، علوم پزشکی، آزاد اسلامی، غیرانتفاعی گلستان أکثر
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سبکهای رهبری مدیران درنهادینهسازی مدیریت دانش در دانشگاههای گرگان با تاکید بر دیدگاه اعضای هیاتعلمی صورت پذیرفته است.جامعه آماری کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای گرگان )علوم کشاورزی ومنابع طبیعی، علوم پزشکی، آزاد اسلامی، غیرانتفاعی گلستان، غیرانتفاعی لامعی وپیام نور( جمعاً چهارصد و چهل نفر و نمونه آماری دویست نفر، که بر اساس فرمولبدون جایگزینی برآورد حجم نمونه و از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخابشده، مورد مطالعه قرار گرفتهاند. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی و از نوعهمبستگی است. ابزار پژوهش از دو پرسشنامه، LPCمبنی بر نظریه اقتضایی فیدلربرای شناسایی سبک رهبری مدیران و پرسشنامه محقق ساخته برای مدیریت دانشاستفاده شده است. پرسشنامه ابتدا به صورت آزمایشی اجرا گردیده و ضریب اعتبارپرسشنامه محقق ساخته با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0/87درصد محاسبهشده است. روایی پرسشنامه نیز توسط اساتید و کارشناسان رشته مدیریت تایید شده است. سطح اعتبار انتخاب شده در این تحقیق نود و پنج درصد و بالاتر میباشد.تجزیه و تحلیل دادهها عبارتند از آمار توصیفی و ضریب همبستگی گشتاوریپیرسون.نتایج نشان دادند که بین سبک رهبری مدیران و نهادینه سازی مدیریت دانشرابطه معنیداری وجود دارد. نتایج به دست آمده از فرضیههای فرعی پژوهش نشاندادند که بین سبکهای رهبری وظیفه مدار، رابطه مدار و تیمی بر اساس نظریه فیدلربا نهادینه سازی مدیریت دانش رابطه معنیداری وجود ندارد. پیشنهاد میشودمدیران در جستجوی سبک جدید رهبری باشند که فراتر از آن چه فیدلر گفت
تفاصيل المقالة
امروزه با توجه به تغییرات سریع تکنولوژیکی و سرعت فزاینده خلق و توسعه دانش و تغییر ماهیت فعالیتهای سازمانها به کارهای دانشی، کاربرد مدیریت دانش در سازمانها به طور روز افزون اهمیت یافته است. در کنار دانش، نوآوری نیز به عنوان مهمترین عامل برای بقای شرکتها و منبع مهمی أکثر
امروزه با توجه به تغییرات سریع تکنولوژیکی و سرعت فزاینده خلق و توسعه دانش و تغییر ماهیت فعالیتهای سازمانها به کارهای دانشی، کاربرد مدیریت دانش در سازمانها به طور روز افزون اهمیت یافته است. در کنار دانش، نوآوری نیز به عنوان مهمترین عامل برای بقای شرکتها و منبع مهمی برای رقابت‎پذیری بسیاری از سازمان‎های پیشرو شناخته شده است. برای همین در این پژوهش به بررسی رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی و تعیین سهم نسبی هر یک از مولفههای مدیریت دانش در پیشبینی و تبیین نوآوری سازمانی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان و مدیران شرکتهای ساختمانی ثبت شده در انجمن شرکتهای ساختمانی و انبوهسازی استان تهران میباشند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه با نمونه‎ای از250 نفر جامعه آماری، جمع آوری گردید. اعتبار شاخصها و مدل پژوهش با تست CVR و پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. یافته‎های پژوهش نشان میدهند؛ رابطه معناداری بین مدیریت دانش و مولفههای آن با نوآوری سازمانی، وجود دارد و مولفه بکارگیری دانش بیش از دو مولفه توزیع و تسهیم دانش و نیزگردآوری دانش بر نوآوری سازمانی تأثیر مستقیم و مثبتی دارد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش در دستگاههای اجرایی شهر ساری است. از نظر هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. از طرفی چون پژوهش به تبیین مدل میپردازد میتوان گفت که در دسته پژوهشهای توسعه ای نیز قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق خبرگان ، أکثر
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی مبتنی بر دانش در دستگاههای اجرایی شهر ساری است. از نظر هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. از طرفی چون پژوهش به تبیین مدل میپردازد میتوان گفت که در دسته پژوهشهای توسعه ای نیز قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق خبرگان ، مدیران و معاونین بوده که در مجموع 10 نفر شامل اساتید مدیریتی و تمامی مدیران و معاونین دستگاههای اجرایی شهر ساری هستند. روش نمونهگیری بصورت طبقهبندی بوده که تعداد 584 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی و نرمافزارهایSpss, AMOS استفاده شده است. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد که بین مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش رابطه وجود دارد. بین همه متغیرهای تحقیق و ابعاد آنها روابط معناداری بوده و تنها رابطه میان بعد اشتراکگزاری دانش با مدیریت منابع انسانی معنادار نبوده است. همچنین وضعیت مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. در راستای اهداف این دستگاههای اجرایی، پشتیبانی مدیریت ارشد می تواند باعث افزایش سطح و کیفیت به اشتراک گذاری دانش از طریق کارکنان متعهد شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications