• فهرس المقالات فایز دشتی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبیین غم و اندوه در شروه‌سرایی‌های فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی
        حیدر حاجیان مریم پرهیزکاری سید محمود سیدصادقی
        ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی‌ و هرچه روح آدمی را متأثر می‌کند، توجه نشان می‌دهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز می‌سازد، غلبۀ عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیق‌ترین و متأترکننده‌ت أکثر
        ادب غنایی بیان نرم و لطیف احساسات و عواطف شخصی شاعر است و به عشق، دوستی، رنج، نامرادی‌ و هرچه روح آدمی را متأثر می‌کند، توجه نشان می‌دهد. آنچه این نوع ادبی را از غیر آن متمایز می‌سازد، غلبۀ عنصر احساس و عاطفه بر دیگر عناصر شعری است. اندوه یکی از عمیق‌ترین و متأترکننده‌ترین احساسات آدمی است که در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه‌ای به بررسی مؤلفه‌های آن در اشعار احساسی و عاطفی فایز دشتی، محمدخان دشتی و مفتون بردخونی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش مقایسه این حس در اشعار سه شاعر است و این‌که شاعران مورد بررسی در کاربرد این‌گونه مفاهیم چه وجه تشابه و تمایزی با هم داشته‌اند. در باب نتیجۀ این تحقیق می‌توان گفت که تبلور غم و اندوه در اشعار فایز، بیشتر جنبۀ شخصی دارد و در سروده‌های مفتون، بیشتر به دلایل خانوادگی و اجتماعی است. در شعر محمدخان دشتی نیز جنبۀ مذهبی و اجتماعی اندوه نمود چشمگیرتری داشته است. وی شعری را که به دور از بازگویی رنج و درد و اندوه‌ بشری باشد، به هیچ می‌گیرد و گاه به سرایندگان بی‌درد در دورۀ مشروطیت و بازگشت ادبی تاخته است. در اشعار مفتون علت اندوه وی در ابتدای شاعری‌اش به شکل گنگ و نامفهوم ظاهر می‌شود، اما به‌تدریج علت اندوهش را می‌توان در تلاش وی برای رسیدن به کمال عرفانی یا غم برآمده از احساس تنهایی در هستی یافت. تفاصيل المقالة