• فهرس المقالات عملکرد کوانتومی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نقش سالیسیلیک اسید در بهبود سیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ارقام سویا (Glycine max L.) در شرایط تنش خشکی
        نسرین رزمی علی عبادی جهانفر دانشیان سدابه جهانبخش
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 4 أکثر
        به منظور بررسی اثر سالیسیلیک اسید برسیستم فتوسنتزی و عملکرد دانه ژنوتیپ های سویا در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه و آزمایشگاه دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1394 انجام شد. عوامل آزمایشی شامل تنش کم آبی در سه سطح ( 85، 65 و 45 درصد ظرفیت مزرعه)، سالیسیلیک اسید در 3 غلظت (صفر، 4/0 و 8/0میلی مولار) وژنوتیپ های ویلیامز،D42X19 و L17 سویا بودند. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، محتوای نسبی آب، هدایت روزنه ای، غلظت کلروفیل های a و b، نسبت کلروفیل a/b، سطح برگ هر بوته، فلورسانس بیشینه و عملکرد کوانتوم در اثر تنش خشکی کاهش یافتند. کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید نسبت به غلظت بیشتر آن (8/0 میلی مولار) و شاهد تاثیر بیشتری در کاهش اثرات نامطلوب تنش داشت و توانست عملکرد دانه، درصد روغن، محتوای نسبی آب، غلظت کلروفیل های a و b، عملکرد کوانتوم و هدایت روزنه ای را در شرایط تنش خشکی کمتر کاهش دهد که نتیجه آن کاهش اثرات منفی تنش خشکی بود. کارتنوئیدها در اثر تنش خشکی و کاربرد 8/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید در ژنوتیپ های سویا به خصوص ژنوتیپ L17 افزایش یافت. همچنین، سطح ویژه برگ در اثر تنش خشکی افزایش یافت که آن در ژنوتیپ L17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها بیشتر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد ژنوتیپ ویلیامز نسبت به دو ژنوتیپ دیگر توانایی بیشتری در تحمل به تنش خشکی را دارد و کاربرد 4/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید می تواند راهکار مناسبی برای افزایش تحمل به تنش خشکی در هر سه ژنوتیپ ویلیامز،D42X19 و L17 سویا باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - صفات مرتبط با تبادلات گازی برگ، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم (Triticum aestivum L.) تحت تاثیر تراکم کاشت
        رضا حسینی پور سیدعلیرضا ولدآبادی محمدرضا مهرور سعید سیف‌زاده
        از جمله عوامل بسیار مهمی که می‌تواند رشد و عملکرد محصولات زراعی را بهبود ببخشد، استفاده از تراکم مناسب کاشت، به ویژه در شرایط خاکورزی حفاظتی، می‌باشد که کشت محصول در داخل بقایای محصول قبلی انجام می‌گیرد. به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف کاشت و رقم بر تبادلات گازی برگ أکثر
        از جمله عوامل بسیار مهمی که می‌تواند رشد و عملکرد محصولات زراعی را بهبود ببخشد، استفاده از تراکم مناسب کاشت، به ویژه در شرایط خاکورزی حفاظتی، می‌باشد که کشت محصول در داخل بقایای محصول قبلی انجام می‌گیرد. به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف کاشت و رقم بر تبادلات گازی برگ ارقام گندم، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک ‌های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. در این آزمایش، عامل تراکم کاشت در سه سطح شامل 400، 500 و 600 بذر در متر مربع در کرت‌های اصلی و عامل رقم در 5 سطح شامل ارقام سیوند، سیروان، پیشتاز، پیشگام و پارسی در کرت‌های فرعی قرار گرفتند. کاشت محصول در تاریخ 12 ابان فصل زراعی 94-1393 بر روی پشته هایی به عرض 60 سانتی متر که پوشیده از بقایای ذرت مربوط به کشت قبل بود، انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تراکم کاشت بر میزان تعرق و عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد و بر صفات هدایت روزنه‌ای، فتوسنتز خالص، عملکرد کوانتومی، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت در سطح احتمال 1 درصد معنی‌دار بود. اثر رقم بر صفات میزان تعرق، غلظت دی‌اکسیدکربن زیر روزنه‌ای، هدایت روزنه‌ای، میزان فتوسنتز خالص، عملکرد کوانتومی، کارآیی مصرف آب لحظه‌ای، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت در سطح احتمال 1 درصد معنی‌دار بود. همچنین، اثر متقابل تراکم کاشت×رقم بر صفات دمای برگ و عملکرد بیولوژیک در سطح احتمال 1 درصد و غلظت دی‌اکسیدکربن زیر روزنه در سطح احتمال 5 درصد معنی‌دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که افزایش تراکم بوته از 400 به 600 بوته در متر مربع سبب کاهش معنی‌دار میزان تعرق، هدایت روزنه‌ای، فتوسنتز خالص و عملکرد کوانتومی گردید. همچنین، افزایش تراکم سبب کاهش تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت گردید. رقم پیشگام در مقایسه با سایر ارقام مورد مطالعه، بیشترین میزان تعرق و هدایت روزنه‌ای، رقم پارسی به نوبه خود بیشترین فتوسنتز خالص، عملکرد کوانتومی و کارآیی مصرف آب لحظه‌ای و همچنین رقم سیروان بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - اثر پیش تیمار بذر با آب و اشعه فرابنفش بر برخی از خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی گیاه نخود فرنگی (Pisum sativum L.)
        بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند علی رسایی مجید عبدلی
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با أکثر
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای اعمال شده بر روی بذر شامل: (1) بذر خشک (شاهد)، (2) هیدروپرایمینگ به مدت 14 ساعت، (3) هیدروپرایمینگ + UV-A، (4) هیدروپرایمینگ + UV-AB و (5) هیدروپرایمینگ + UV-C بودند. نحوه اجرای تیمارهای 3، 4 و 5 بدین صورت بود که بذرها پس از قرارگیری در آب به مدت 12 ساعت (هیدروپرایم)، به ترتیب تحت تابش پرتوهای فرابنفش UV-A، UV-AB و UV-C به مدت 2 ساعت قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای پرایمینگ بر وزن تر، طول گیاه و میزان پراکسید هیدروژن در سطح یک درصد و بر شاخص سبزینگی و محتوای آب نسبی برگ در سطح پنج درصد معنی دار و بر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II غیرمعنی‌دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشانگر این مطلب بود که تیمارهای هیدروپرایمینگ و هیدروپرایمینگ + UV-A سبب بیشترین افزایش وزن تر، طول گیاه و شاخص سبزینگی برگ نخود فرنگی نسبت به شاهد (عدم پرایمینگ) شد. تیمار هیدروپرایمینگ + UV-AB سبب کاهش صفات فوق شد. به طور کلی می توان بیان کرد که پیش تیمار بذور با آب (هیدروپرایم) و هیدروپرایمینگ + اشعه UV-A تأثیر مثبتی بر خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی داشت ولی کاربرد توأم آن ها به خصوص اشعه UV-AB کارایی چندانی ندارد و برای این گیاه مفید نبود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - اثر پیش تیمار بذر با آب و اشعه فرابنفش بر برخی از خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی گیاه نخود فرنگی (Pisum sativum L.)
        بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند علی رسایی مجید عبدلی
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با أکثر
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای اعمال شده بر روی بذر شامل: (1) بذر خشک (شاهد)، (2) هیدروپرایمینگ به مدت 14 ساعت، (3) هیدروپرایمینگ + UV-A، (4) هیدروپرایمینگ + UV-AB و (5) هیدروپرایمینگ + UV-C بودند. نحوه اجرای تیمارهای 3، 4 و 5 بدین صورت بود که بذرها پس از قرارگیری در آب به مدت 12 ساعت (هیدروپرایم)، به ترتیب تحت تابش پرتوهای فرابنفش UV-A، UV-AB و UV-C به مدت 2 ساعت قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای پرایمینگ بر وزن تر، طول گیاه و میزان پراکسید هیدروژن در سطح یک درصد و بر شاخص سبزینگی و محتوای آب نسبی برگ در سطح پنج درصد معنی دار و بر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II غیرمعنی‌دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشانگر این مطلب بود که تیمارهای هیدروپرایمینگ و هیدروپرایمینگ + UV-A سبب بیشترین افزایش وزن تر، طول گیاه و شاخص سبزینگی برگ نخود فرنگی نسبت به شاهد (عدم پرایمینگ) شد. تیمار هیدروپرایمینگ + UV-AB سبب کاهش صفات فوق شد. به طور کلی می توان بیان کرد که پیش تیمار بذور با آب (هیدروپرایم) و هیدروپرایمینگ + اشعه UV-A تأثیر مثبتی بر خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی داشت ولی کاربرد توأم آن ها به خصوص اشعه UV-AB کارایی چندانی ندارد و برای این گیاه مفید نبود. تفاصيل المقالة