• فهرس المقالات علم اسماء

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مفهوم‌شناسی تأویل عرفانی «خلیفه الهی» در سوره بقره
        محمد رضا آرام فاطمه رحمانی سیدشکری
        پژوهش حاضر، تبیین معنای تأویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره می‌باشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلی أکثر
        پژوهش حاضر، تبیین معنای تأویل عرفانی واژه «خلیفه» درسوره بقره می‌باشد.نظربه اهمیت بررسی واژگان واصطلاحات قرآنی،این پژوهش پس ازبررسی معنای لغوی این واژه با تدبر درآیات 30الی39 سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی«خلیفه الهی»اقدام نموده وبا استفاده ازمفاهیم واژگان وعبارات کلیدی موجود در آیات مذکور،به نظرمی‌رسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است.درهمین راستا،ساختاروجودی«آدم»و رسالتش نیز مفهوم‌یابی شده است. دراین تحقیق،تأثیرتعلیم حقیقی«الاسماءکلها»درساختارانسان موردبررسی قرارگرفته است.نتیجه به دست آمده این است که:تجلی کامل اسماءالهی دروجود نوع انسان، شاید عامل اصلی برای تحقق صفت«خلیفه الهی»دراوباشد.وقوع این امر،فرمانبرداری قوای همه عالم راازانسان درپی خواهدداشت که درقالب سجده ملائکه برآدم درقرآن ازآن تعبیرشده است.درحقیقت ائمه علیهم‌السلام کسانی هستندکه اسماوصفات«رب العالمین»درمعنای اتم واکمل خود،درآن ها از قوه به فعل درآمده است واین معنای تأویل عرفانی «علم الاسماءکلها» است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مفهوم شناسی تأویل عرفانی«خلیفه الهی»
        فاطمه رحمانی سید شکری
        پژوهش حاضر، بیان معنای تأویل عرفانی واژه خلیفه در سوره بقره می باشد . نظر به اهمیت بررسی واژگان و اصطلاحات قرآنی، این پژوهش پس از بررسی معنای لغوی این واژه، با تدبر در آیات 30الی39سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی خلیفه الهی اقدام نموده و با استفاده از مفاهیم واژگان و ع أکثر
        پژوهش حاضر، بیان معنای تأویل عرفانی واژه خلیفه در سوره بقره می باشد . نظر به اهمیت بررسی واژگان و اصطلاحات قرآنی، این پژوهش پس از بررسی معنای لغوی این واژه، با تدبر در آیات 30الی39سوره بقره به دریافت مفهوم عرفانی خلیفه الهی اقدام نموده و با استفاده از مفاهیم واژگان و عبارات کلیدی موجود در آیات مذکور، به نظر میرسد به معنای عرفانی این لقب درانسان دست یافته است. درهمین راستا، ساختار وجودی آدم و رسالتش نیز مفهوم یابی شده است. دراین تحقیق، تأثیر تعلیم حقیقی الاسماءکلها در ساختار انسان مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه به دست آمده این است که: تجلی کامل اسماء الهی دروجو دنوع انسان؛ شاید عامل اصلی برای تحقق صفت خلیفه الهیدر او باشد. وقوع این امر، فرمانبرداری قوای همه عالم را از انسان، در پی خواهد داشت که در قا لب سجده ملائکه برآدم درقرآن از آن تعبیرشده است. عینیت این ویژگی در شخصیت اولیاء الهی (در رأس آنها اهل بیت علیهم السلام) درعالم مُلک ،به تدریج خود را آشکار می سازد؛ پس هدف از هبوط آدم به ارض (که عالم ماده و تدریج است) نمایش کسب مقامخلیفت الهی به شکل تدریجی آن است که در نهایت، سبب رسیدن اولیاء الهی به مقامات عالیۀ مظاهرک امل اسماء الهی خواهد شد و قرب کامل به الله را به دنبال خواهد داشت.آنگاه است که امامت در آنها به منصه ظهور می رسد؛پس وظیفه اصلی خلیفه الهی در امر امامت ،خود را نشان میدهد. در حقیقت ائمه علیهم السلام کسانی هستندکه اسما و صفات رب العالمین در معنای اتم و اکمل خود، در آنها از قوه به فعل درآمده است. و این معنای تأویل عرفانی علم الاسماءکلها است. در مورد دیگر انسان ها، به تناسب ایمان و عمل آنها، و همچنین به میزان پیروی آنها از اهل بیت علیهم السلام-که مصداق حقیقی انسان کامل هستند-خداوند مرتبه ای ازمراتب کمال انسانی و خلیفـه الهی بودن را به آنان عطا می فرماید که خود عاملی است برای بهره مندی ازمراتب قُرب الهی واولیاء مقرب. تفاصيل المقالة