• فهرس المقالات صلح مثبت

      • حرية الوصول المقاله

        1 - حق بر صلح در نظام حقوق بین الملل در پرتو رویه و عملکرد دیوان‌های کیفری بین المللی
        حسین رستم زاد
        چکیده: در بادی امر، چنین می‌نماید که منظور از صلح، عدم جنگ در روابط بین دولت‌هاست (صلح منفی یا صلح ناشی از نفی جنگ). شاید به همین دلیل در میثاق جامعه ملل و همینطور در منشور ملل متحد، محدودیت و ممنوعیت توسل به زور در روابط بین المللی دولت‌ها به عنوان ابزاری برای رسیدن ب أکثر
        چکیده: در بادی امر، چنین می‌نماید که منظور از صلح، عدم جنگ در روابط بین دولت‌هاست (صلح منفی یا صلح ناشی از نفی جنگ). شاید به همین دلیل در میثاق جامعه ملل و همینطور در منشور ملل متحد، محدودیت و ممنوعیت توسل به زور در روابط بین المللی دولت‌ها به عنوان ابزاری برای رسیدن به صلح پیش بینی گردید. اما، وقوع جنگ‌های خانمان سوز، از جمله جنگ جهانی دوم ناکارایی این نگرش را به نمایش گذاشت. و امروزه بیشتر جنگ‌ها، نه بین دو یا چند دولت، که در چارچوب کشورهاست (جنگ‌های داخلی). از سوی دیگر، خیلی از مصادیق حق بر صلح، موارد صلح مثبت هستند که از جمله عبارتند از حق بر توسعه، خلع سلاح خصوصا سلاح‌های کشتار جمعی، احترام به قوانین و عرف‌های حقوق بشردوستانه بین المللی، لزوم رعایت حقوق و آزادی‌های بنیادین بشری از جمله دموکراسی یا حق دموکراتیک، آموزش، رفع فقر و گرسنگی، و مبارزه با بیماری‌های واگیردار و غیره که بستر استقرار صلح و امنیت بین المللی را فراهم می‌سازند. جالب توجه اینکه، هم شخص انسان و هم سایر دارندگان حقوق (دولت و مردم) دارای حق بر صلح هستند زیرا تمامی‌این صاحبان حق، استحقاق حیات و بقاء را دارند (اصل بقا). صلح عادلانه متضمن عدالت کیفری نیز می‌باشد. تاسیس دیوان‌های کیفری بین المللی (موردی و دائمی) از همین روست. محاکمه جنایتکاران بین المللی و مجازات آنها، همچنین رعایت اصول محاکمه عادلانه در حق آنها، به استقرار حکومت قانون و تحقق صلح جهانی کمک می‌کند. سرانجام، اصل صلح جهانی یکی از مهمترین اصول کلی حقوق بین الملل بوده که در منشور ملل متحد به عنوان یک هدف غایی به ظهور رسیده، و از آن، قاعده دموکراسی (که همان حق دموکراتیک فرد است) به وجود آمده، قاعده‌ای که با تدوین در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، صورتی قانونمند یافته و بر همه دولتها الزام آور گشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اصول و بنیادهای صلح مثبت؛ طرح دیدگاهی ایجابی از صلح
        ارسلان عبدالله پور رضا نصیری حامد مجتبی مقصودی
        قدمت مفهوم صلح و توجه به آن را می‌توان به درازای شکل‌گیری جنگ‌های جامعه بشری برآورد کرد. در طول تاریخ بشریت اختلاف، تضاد، درگیری، منازعه و خشونت در جوامع انسانی وجود داشته است و انسانها در مقابله با این وضعیت و برای برای متارکه، اتمام جنگ و برقراری صلح تلاش نموده‌اند. ب أکثر
        قدمت مفهوم صلح و توجه به آن را می‌توان به درازای شکل‌گیری جنگ‌های جامعه بشری برآورد کرد. در طول تاریخ بشریت اختلاف، تضاد، درگیری، منازعه و خشونت در جوامع انسانی وجود داشته است و انسانها در مقابله با این وضعیت و برای برای متارکه، اتمام جنگ و برقراری صلح تلاش نموده‌اند. با وجود آنکه معمولاً صلح به نبودنِ جنگ معنا شده، به تدریج به ویژه در دوران جدید معنایی وسیع‌تر از آن موسوم به صلح مثبت نیز مطرح شده که بر لزوم وجود شاخص‌هایی فراتر از وجود منازعه و درگیری تأکید ورزیده است. بر این اساس، در این نوشتار با تأکید بر مفهوم‌شناسی صلح مثبت بر مبنای آرای یوهان گالتونگ و در عین حال بهره‌گیری از شاخص‌های هشت‌گانه صلح مثبت ارائه شده از سوی مؤسسه اقتصاد و صلح(IEP)، افزون بر بُعد سلبی ناظر به صلح، به ابعاد ایجابی و به تعبیری بایسته‌های صلح در جوامع پرداخته شده است. یافته‌های پژوهش نشان‌گر آن است که صلح مثبت نه فقط به مثابه مسئله‌ای در کنار دیگر امور جوامع بشری بلکه در حکم زمینه لازم و ناگزیر تحقق بسیاری از اهداف کلان جوامع از قبیل تعامل، همبستگی و نیز توسعه دارای اهمیتی بی‌بدیل است تفاصيل المقالة