سه محقق به نامهای ویلیام شارپ، جک ترینور و مایکل جنسن، کاربردهای مدل CAPM را در رتبه بندی عملکرد مدیران پرتفوی تعمیم دادند. هر یک از این معیارهای مذکور تخمینی از عملکرد تعدیل شده برحسب ریسک را فراهم میآورد. و این امکان را ایجاب میکند که بتوان عملکرد مدیر پرتفوی را نسب أکثر
سه محقق به نامهای ویلیام شارپ، جک ترینور و مایکل جنسن، کاربردهای مدل CAPM را در رتبه بندی عملکرد مدیران پرتفوی تعمیم دادند. هر یک از این معیارهای مذکور تخمینی از عملکرد تعدیل شده برحسب ریسک را فراهم میآورد. و این امکان را ایجاب میکند که بتوان عملکرد مدیر پرتفوی را نسبت به سایر پرتفویها و همچنین بازار مقایسه کرد. تحقیق حاضر به بررسی ساختار مدیریت ریسک و مدیریت پرتفوی شرکتهای بیمه در قلمرو زمانی 1385-1382 پرداخته است. به این منظور برای پاسخگوئی به سوال تحقیق که" آیا مدیریت سرمایهگذاری شرکتهای بیمه از استراتژی منفعل در مدیریت پرتفوی خود استفاده میکنند؟" از شاخصهای Sharp، Treynor و Jensen استفاده کردیم و در پاسخ به دیگر سوال تحقیق که" آیا مدیریت سرمایهگذاری شرکتهای بیمه ریسک گریزند؟" از (P/E)استفاده کردیم و در سوال سوم تحقیق رابطه ریسک و بازده شرکتهای بیمه مورد بررسی قرار گرفتند همچنین برای اعتبار بخشیدن به نتائج تحقیق ، شرکتهای بیمه را با بازار و نیز شرکتهای سرمایه گداری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مقایسه کردیم. بمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از آمار توصیفی و استنباطی و تکنیکهای پارامتریک و ناپارامتریک استفاده شده و در فرایند تجزیه و تحلیل دادهها از بسته نرم افزار SPSS15 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شرکتهای مورد مطالعه جز هیچیک از گروههای ریسکگریز یا ریسکپذیر نیستند و تفاوت معنیداری از منظر مذکور ندارند.
تفاصيل المقالة
نظر به اهمیت راهبردی مالی و اقتصادی بازار سرمایه هرگاه اخلال و انحراف گسترده ای در آن رخ دهد، تجهیز و تخصیص منابع مالی با مشکل جدی مواجه می شود. یکی از عوامل بوجود آورندة این مسائل حباب قیمتی است؛ در حباب افزایش قیمت ها منجر به افزایش اشتیاق سرمایه گذاران، افزایش تقاضا أکثر
نظر به اهمیت راهبردی مالی و اقتصادی بازار سرمایه هرگاه اخلال و انحراف گسترده ای در آن رخ دهد، تجهیز و تخصیص منابع مالی با مشکل جدی مواجه می شود. یکی از عوامل بوجود آورندة این مسائل حباب قیمتی است؛ در حباب افزایش قیمت ها منجر به افزایش اشتیاق سرمایه گذاران، افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش دوبارة قیمت ها می شود. مدیران سرمایه گذاری علاوه بر موضوع حباب، به بهینه بودن پرتفوی دارایی های مالی تحت مدیریت خود توجه دارند. این پژوهش با تعیین مقاطع زمانی حباب در بازه زمانی فروردین 1380 الی اسفند ماه 1394 و همچنین با بررسی متغییرهایی همانند قیمت، بازدهی ماهانه سهام و کل بازار، واریانس، ارزش در معرض خطر و معیار ریسک نامطلوب در دوره های حبابی شرکت های بورسی درصدد یافتن الگویی جهت بهینه نمودن پرتفوی دارایی های مالی خواهد بود. پس از شناسایی دوره های حبابی در بازه زمانی مذکور و بهینه نمودن پرتفوی مدنظر از طریق مدل بهینه سازی ماکزیمم بازدهی، در پی مقایسه عملکرد این پرتفوی با سایر پرتفوها همانند پرتفوی بازار در دو حالت حبابی و غیر حبابی خواهد بود. برای تحلیل عملکرد دو پرتفوی نیز از معیارهایی همانند شارپ، ترینر، جنسن، نسبت اطلاعات و خطای ردیاب استفاده خواهد شد. در نهایت با مورد تحلیل قرار دادن این الگو در دو فضای حباب صعودی و حباب نزولی و مقایسه آن با فضای غیر حباب و دستیابی به نتایج مطلوب، فرضیه اصلی پژوهش اثبات و الگوی مدنظر حاصل خواهد شد.
تفاصيل المقالة
با توجه به تعداد زیاد صندوقهای سرمایهگذاری، عملکرد متفاوت آنها در گذشته و ویژگیهای متفاوت آنها، انتخاب صندوق سرمایهگذاری مناسب توسط یا برای سرمایهگذاران امری مهم و حیاتی است. علاوه بر عملکرد گذشته شامل ریسک و بازده، عوامل متعدد ساختاری و رفتاری دیگری وجود دارد که م أکثر
با توجه به تعداد زیاد صندوقهای سرمایهگذاری، عملکرد متفاوت آنها در گذشته و ویژگیهای متفاوت آنها، انتخاب صندوق سرمایهگذاری مناسب توسط یا برای سرمایهگذاران امری مهم و حیاتی است. علاوه بر عملکرد گذشته شامل ریسک و بازده، عوامل متعدد ساختاری و رفتاری دیگری وجود دارد که میتواند بر بازدهی آتی صندوق سرمایهگذاری اثر گذارد. این عوامل میتواند شامل اندازه، هزینههای صندوق، حق الزحمه مدیریت، نسبت گردش پرتفولیوی، جریان نقدینگی، عمر صندوق، میزان تمرکز، موقعیت مکانی، تجربه و مهارت مدیریت، جنسیت مدیریت، حجم معاملات، ساختار حاکمیتی صندوقهای سرمایهگذاری و ... باشد. از سوی دیگر، در صورت اطلاع از عوامل اثرگذار بر تصمیمگیری، فرآیند تحلیل، تفسیر و انتخاب صندوق نیز موضوعی ناشناخته است
تفاصيل المقالة
فرآیند انتخاب سبد سهام یکی از مسائلی است که مورد توجه محققین زیادی بوده است. معیارهای مختلف دخیل در این فرآیند طی زمان دچار تغییر و تحول شده و این وضعیت استفاده از یک ابزار مناسب پشتیبانی از تصمیمات سرمایه گذاری را ضروری میسازد. هدف این تحقیق انتخاب سبد بهینه سهام با ا أکثر
فرآیند انتخاب سبد سهام یکی از مسائلی است که مورد توجه محققین زیادی بوده است. معیارهای مختلف دخیل در این فرآیند طی زمان دچار تغییر و تحول شده و این وضعیت استفاده از یک ابزار مناسب پشتیبانی از تصمیمات سرمایه گذاری را ضروری میسازد. هدف این تحقیق انتخاب سبد بهینه سهام با استفاده از الگوریتم باکتری میباشد. به این منظور، ریسک و بازده مورد انتظار102 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 بصورت ماهیانه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که الگوریتم باکتری قادر به انتخاب سبد سهام با استفاده از معادله پرتفلیویِ با محدودیت L است. و همچنین میتوان بیان کرد که در انتخاب سبد بهینه سهام الگوریتم باکتری مبتنی بر معادله پرتفلیویِ مدل میانگین واریانس با محدودیت کاردینال بهتر از معادله پرتفلیویِ محدودیت L است. محدودیت Lبه این معنی است که هیچ محدودیتی برای انتخاب شرکتهای موردبررسی وجود ندارد.
تفاصيل المقالة
در این مقاله، شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده مبتنی بر ارزش در معرض خطر به عنوان یک شاخص قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال در بازار سرمایه معرفی شده است. ارزش در معرض خطر به دلیل دارا بودن ویژگیهای منحصربهفرد و همچنین به دلیل اقبال نهادهای مالی و بینالمل أکثر
در این مقاله، شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده مبتنی بر ارزش در معرض خطر به عنوان یک شاخص قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال در بازار سرمایه معرفی شده است. ارزش در معرض خطر به دلیل دارا بودن ویژگیهای منحصربهفرد و همچنین به دلیل اقبال نهادهای مالی و بینالمللی دنیا جهت ارزیابی ریسک، در این شاخص به عنوان یک نوآوری ابزاری مورد استفاده قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای فلزات اساسی بورس اوراق بهادار تهران با دو روش محاسبه شاخص شارپ و شاخص شارپ تجدیدنظرشده در دوره زمانی سال 1385 تا 1389 مورد مقایسه و آزمون قرار گرفته است.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که در شرکتهایی که پرتفوی متنوعی دارند (شرکتهای سرمایهگذاری) استفاده از شاخص شارپ یا شارپ تجدیدنظر شده، تفاوت معناداری در رتبهبندی شرکتها ایجاد نمیکند. در مورد شرکتهایی که پرتفوی ندارند (شرکتهای تولیدکننده فلزات اساسی) و یا پرتفوی متنوعی ندارند بهرغم مشاهده تفاوت ظاهری در رتبهبندی، این تفاوت از نظر آماری معنادار نیست.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق عملکرد پرتفوهای حاصل از گروهبندی سهام بوسیله ماتریس شبکه مبتنی بر متغییرهای نوین(سهام تهاجمی، تدافعی و بی تفاوت ) که توسط رهنمای رودپشتی (1388) ارائه شده و متغییرهای سنتی ( سهام رشدی، ارزشی و رشدی- ارزشی)، با استفاده از شاخصهای عملکرد شارپ و ترینر محاسبه شد أکثر
در این تحقیق عملکرد پرتفوهای حاصل از گروهبندی سهام بوسیله ماتریس شبکه مبتنی بر متغییرهای نوین(سهام تهاجمی، تدافعی و بی تفاوت ) که توسط رهنمای رودپشتی (1388) ارائه شده و متغییرهای سنتی ( سهام رشدی، ارزشی و رشدی- ارزشی)، با استفاده از شاخصهای عملکرد شارپ و ترینر محاسبه شده و در راستای شناسایی پرتفویی با عملکرد بالاتر از عملکرد بازار آزمون می شوند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون من ویتنی (Mann- Whitney (استفاده شده که نتایج آن بیان می کند که، عملکرد محاسبه شده با استفاده از شاخص شارپ برای پرتفوی رشدی و پرتفوی تهاجمی عملکرد بالاتری نسبت به پرتفوی بازار را نشان می دهد ولی عملکرد محاسبه شده بوسیله شاخص ترینر تنها در مورد پرتفوی رشدی عملکردی بالاتر از بازار را نشان می دهد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق، به شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده (R-Sharp) مبتنی بر ارزش در معرض خطر از جمله شاخصهای قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال دربازار سرمایه است، پرداختیم و سپس این شاخص را با روش شارپ مقایسه نمودیم. در شاخص R-Sharp از مفهوم ارزش در معرض خطر(Value أکثر
در این تحقیق، به شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده (R-Sharp) مبتنی بر ارزش در معرض خطر از جمله شاخصهای قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال دربازار سرمایه است، پرداختیم و سپس این شاخص را با روش شارپ مقایسه نمودیم. در شاخص R-Sharp از مفهوم ارزش در معرض خطر(Value at Risk) استفاده شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که محاسبه VaR با روش GARCH با توجه به عدم وجود ناهمسانی واریانس در سری زمانی دادهها، مقدور نبوده و بنابراین ارزش در معرض خطر برای 10 شرکت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران به روش RiskMetrics با ضریب هموارسازی نمایی در سطوح اطمینان 99.9%، 99% و 95% و دورههای زمانی 1 و 10 روزه محاسبه گردید. نتایج پسآزمایی بیانگر صحت VaR محاسبه شده در سطح اطمینان 95% و دوره زمانی یک روزه برای تمامی شرکتهای مورد بررسی، قابل اتکا بوده و در سطوح اطمینان بالاتر برای اغلب شرکتها مناسب نمیباشد. مطلب اخیر با پیشنهاد سیستم RiskMetrics استاندارد مبنی بر استفاده از سطح اطمینان 95% مطابقت دارد. پس از محاسبه VaR و آزمون پسآزمایی آن، شاخص SHARP وR-SHARP برای دوره زمانی سال 1385 تا انتهای سال 1388 محاسبه گردید. نتایج بدست آمده بیانگر وجود اختلافهایی در نحوه ارزیابی عملکرد و رتبهبندی این دو شاخص میباشد بنابراین رتبهبندی دو روش با آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمونهای مذکور در این تحقیق بیانگر عدم وجود اختلاف معنیدار در رتبهبندی این دو شاخص میباشد
تفاصيل المقالة
در این تحقیق، به شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده (R-Sharp) مبتنی بر ارزش در معرض خطر از جمله شاخصهای قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال دربازار سرمایه است، پرداختیم و سپس این شاخص را با روش شارپ مقایسه نمودیم. در شاخصR-Sharpاز مفهوم ارزش در معرض خطر(Value at أکثر
در این تحقیق، به شاخص جدیدی بنام شارپ تجدیدنظرشده (R-Sharp) مبتنی بر ارزش در معرض خطر از جمله شاخصهای قابل قبول جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای فعال دربازار سرمایه است، پرداختیم و سپس این شاخص را با روش شارپ مقایسه نمودیم. در شاخصR-Sharpاز مفهوم ارزش در معرض خطر(Value at Risk) استفاده شده است.
نتایج این تحقیق بیانگر آن است که محاسبهVaRبا روشGARCHبا توجه به عدم وجود ناهمسانی واریانس در سری زمانی دادهها، مقدور نبوده و بنابراین ارزش در معرض خطر برای 10 شرکت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تهران به روشRiskMetricsبا ضریب هموارسازی نمایی در سطوح اطمینان 99.9%، 99% و 95% و دورههای زمانی 1 و 10 روزه محاسبه گردید. نتایج پسآزمایی بیانگر صحتVaRمحاسبه شده در سطح اطمینان 95% و دوره زمانی یک روزه برای تمامی شرکتهای مورد بررسی، قابل اتکا بوده و در سطوح اطمینان بالاتر برای اغلب شرکتها مناسب نمیباشد. مطلب اخیر با پیشنهاد سیستمRiskMetricsاستاندارد مبنی بر استفاده از سطح اطمینان 95% مطابقت دارد. پس از محاسبهVaRو آزمون پسآزمایی آن، شاخصSHARPوR-SHARPبرای دوره زمانی سال 1385 تا انتهای سال 1388 محاسبه گردید. نتایج بدست آمده بیانگر وجود اختلافهایی در نحوه ارزیابی عملکرد و رتبهبندی این دو شاخص میباشد بنابراین رتبهبندی دو روش با آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمونهای مذکور در این تحقیق بیانگر عدم وجود اختلاف معنیدار در رتبهبندی این دو شاخص میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications