ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی به عنوان اولین نگارندة اندیشههای شاذلیه و گسترشدهندة این افکار شناخته شده است. اندیشههایی که تماماً بر مبنای اسقاط تدبیر مفهوم پیدا میکنند. ابن عطاء، سالک را در ابتدای سلوک از تدبیر کردن منع میکند؛ چون اراده انسان در برابر اراده خداون أکثر
ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی به عنوان اولین نگارندة اندیشههای شاذلیه و گسترشدهندة این افکار شناخته شده است. اندیشههایی که تماماً بر مبنای اسقاط تدبیر مفهوم پیدا میکنند. ابن عطاء، سالک را در ابتدای سلوک از تدبیر کردن منع میکند؛ چون اراده انسان در برابر اراده خداوند هیچ است و انجام تدبیر، حجابی برای سلوک ایجاد میکند. مقامات نهگانه ابن عطاء -یعنی توبه، زهد، صبر، شکر، خوف، رجاء، رضا، توکل، و محبت- اگر با اصل اسقاط تدبیر همراه شوند، صحت پیدا میکنند و حتی آخرین مقام یعنی محبت در نزد او کاملترین مقام نیست؛ به دلیل آن که در مقام پایینتر آن یعنی رضا، اصل اسقاط تدبیر چشمگیرتر است و سالک در آن هیچ ارادهای از خود ندارد. احوال پنجگانة مدّ نظر او انس، قبض، بسط، فنا و بقا هستند. ابن عطاء رابطة میان مقامات و احوال و اعمال را اینگونه روشن میکند که عمل نیکو نتیجه حال نیک است و حال نیک به سبب تحقق کامل مقامات در وجود سالک رخ میدهد و در نهایت تمام این راه سیرو سلوک به معرفة الله خواهد انجامید.
تفاصيل المقالة
کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی ( 505 م) و مکاتیب از عبدالله قطب (909م) در شمار آثار ارزشمند تصوف قرار دارند. در این مقاله برای دستیابی به نظرات این دو عارف محقق دربارۀ مراحل سلوک، مجموعهای از دیدگاههای آنها در باب این موضوع از دو اثر مورد نظر استخراج و سپس نظرات آنه أکثر
کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی ( 505 م) و مکاتیب از عبدالله قطب (909م) در شمار آثار ارزشمند تصوف قرار دارند. در این مقاله برای دستیابی به نظرات این دو عارف محقق دربارۀ مراحل سلوک، مجموعهای از دیدگاههای آنها در باب این موضوع از دو اثر مورد نظر استخراج و سپس نظرات آنها با هم مقابله شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که غزالی و عبدالله قطب، هنگام توضیح منازل و مراحل سلوک، بین حال و مقام تفکیک انجام نداده و به شیوۀ برخی آثار اهل تصوف احوال و مقامات را تقسیم بندی نکرده اند. همچنین عبدالله قطب در مباحثی نظیر ارکان سلوک، خلوت و عزلت، توکل، زهد و فقر تحت تأثیر غزالی بوده است. در مجموع می توان گفت که غزالی در کیمیای سعادت دیدگاه های خود را در این زمینه نظام مند و منسجم تر بیان کرده است و نظم و ترتیبی که در آن دیده می شود در مکاتیب وجود ندارد. روش این تحقیق این نوشتار، توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
تفاصيل المقالة
در فلسفۀ تعلیم و تربیت معاصر به تربیت عرفانی جایگاه اندکی داده شده است و یکی از نظریهپردازان آن علامه طباطبایی (1360-1281 ش) در رساله لب اللباب و آثار دیگر خود به معرفی تعلیم و تربیت عرفانی میپردازد و در رسالهالولایه این تربیت را در قالب سیر و سلوک علمی و عملی به صور أکثر
در فلسفۀ تعلیم و تربیت معاصر به تربیت عرفانی جایگاه اندکی داده شده است و یکی از نظریهپردازان آن علامه طباطبایی (1360-1281 ش) در رساله لب اللباب و آثار دیگر خود به معرفی تعلیم و تربیت عرفانی میپردازد و در رسالهالولایه این تربیت را در قالب سیر و سلوک علمی و عملی به صورت تطبیقی مطرح مینماید. در طرح نظر خود از عرفان نظری و هستیشناسی عرفانی و آشنایی با حقایق دین آغاز میکند و در عرفان عملی به تأثیر دعاها، مراقبه، ذکر و فکر، خلوت و طهارت، نیت و ارادات و مانند آن میپردازد و کلیدهای تربیت عرفانی را در منازل و مقامات سلوکی دنبال میکند و طرحی جامع برای برنامهریزی در تدوین یک الگوی تربیتی ارائه میدهد که در این مقاله تلاش میگردد عناصر اصلی آن شناسایی و معرفی شوند.
تفاصيل المقالة
عطاروسهروردی دواندیشمند ،یکی درحوزه ی عرفان ودیگری درعرصه ی فلسفه ،درباب موضوع هستی شناسی وآفرینش جهان هستی ودستیابی به حقیقت ،نظراتی شبیه به هم دارند.هردوسلوک عملی ،شهودومکاشفه ی روحانی را، برای شناخت حقیقت لازم واصیلترین شیوه می دانند ودرمقابل، ابزارِعقل را،دراین مسیر أکثر
عطاروسهروردی دواندیشمند ،یکی درحوزه ی عرفان ودیگری درعرصه ی فلسفه ،درباب موضوع هستی شناسی وآفرینش جهان هستی ودستیابی به حقیقت ،نظراتی شبیه به هم دارند.هردوسلوک عملی ،شهودومکاشفه ی روحانی را، برای شناخت حقیقت لازم واصیلترین شیوه می دانند ودرمقابل، ابزارِعقل را،دراین مسیرکافی وکارآمدنمی دانند.درنظام معرفتی ایشان ،خودشناسی ومعرفت نفس ،نقش بسزایی داردواین مهم ازطریقِ تهذیب نفس وسفرهای روحانی امکان پذیراست.این سفرباخودشناسی آغازوبه خداشناسی ختم می شود. مقامات ومراحل عرفانیِ عطاردرمثنوی هایمصیبت نامهومنطق الطیر - جدای ازتفاوت های که دردومقوله ی عشق ومعرفت مشهود است – بارساله ی مونس العشاق سهروردی به خوبی قابل انطباق است . درنظام هستی شناسیِ این دومتفکر،جهان هستی ،تجلی وبازتاب آن حقیقت واحد است که درتصویرپردازی های خلاقانه وخیال بافانه ی آنان درقالبِ شخصیت هایی، همچون سیمرغ ،حسن وخورشید ممثل شده است. دراین مقاله ،دیدگاه سهروردی وعطار به طورسنجشی مورد بررسی قرارگرفته است .
تفاصيل المقالة
درونیسازی در اصطلاح به معنای پذیرش باورها، ارزشها، نگرشها و معیارهایا سازگاری با آنها، به مثابة آن چیزهایی است که به خود فرد تعلق دارد. به بیانی روشنتر درونیسازی، انتقال ازعوامل بیرونی به احساسات شخصی و باورها، به عنوان بنیاد رفتار فرد است. مولوی از جمله عارفانی اس أکثر
درونیسازی در اصطلاح به معنای پذیرش باورها، ارزشها، نگرشها و معیارهایا سازگاری با آنها، به مثابة آن چیزهایی است که به خود فرد تعلق دارد. به بیانی روشنتر درونیسازی، انتقال ازعوامل بیرونی به احساسات شخصی و باورها، به عنوان بنیاد رفتار فرد است. مولوی از جمله عارفانی است که به درونیسازی توجّه ویژهای داشته است و در مثنوی معنوی جنبههای مختلف درونیسازی، از جمله درونیسازی خدا، سیر و سلوک، اعمال عبادی و تفسیر قرآن را بیان کرده است. مقالة حاضر ضمن بررسی سابقة درونیسازی در صدر اسلام، فرقههای اسلامی و تفکرات متصوفه و عرفا، نظرگاههای مولوی را دربارة جنبههای مختلف درونیسازی در مثنوی بررسی میکند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications