پدیده خشکیدگی پوشش گیاهی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک همواره به عنوان یکی از مشکلات اساسی اکوسیستمهای مختلف مطرح بوده است. عوامل متعددی سبب بروز این پدیده در گیاهان میشوند که از جمله مهمترین آنها میتوان به عوامل آب و هوایی (کاهش بارندگی و افزایش دما) و حضور آفات و أکثر
پدیده خشکیدگی پوشش گیاهی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک همواره به عنوان یکی از مشکلات اساسی اکوسیستمهای مختلف مطرح بوده است. عوامل متعددی سبب بروز این پدیده در گیاهان میشوند که از جمله مهمترین آنها میتوان به عوامل آب و هوایی (کاهش بارندگی و افزایش دما) و حضور آفات و گیاهان نیمهانگلی مانند لورانتوس اشاره کرد. این مطالعه با هدف ارتباط خشکیدگی درختان جنگلی با ساختار توده، عوامل فیزیوگرافی و خاک در جنگلهای میانتنگ استان ایلام انجام پذیرفت. برای این منظور پس از تلفیق نقشههای شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا در هر یک از واحدهای همگن یک قطعه نمونه بهطور تصادفی پیاده و مشخصههای کمی و کیفی درختان در قطعات نمونه دایرهای شکل به مساحت ١٢آر اندازهگیری و در فرمهای آماربرداری ثبت گردید. طبق نتایج بهدست آمده مشخص شد زوال درختان بلوط در منطقه مورد مطالعه تحت تاثیر ترکیبی از درختان، توده و رویشگاه است. نتایج نشان داد ٣٧/٥درصد از درختان بلوط منطقه دچار آسیبدیدگی در اثر پدیده خشکیدگی شدهاند که ٥٤ درصد آنها دارای فرم رویشی شاخهزاد و ٥٨ درصد آسیبدیدگی در محل سرشاخهها میباشند. درختان در طبقات قطری ٦٠، ٦٥ و ٥٠ سانتیمتری و ارتفاع ٦، ٨ و ١٠متری و همچنین با قطر تاجپوشش ٩، ٨ و ٧ متری بیشتر دچار خسارت از ناحیه پدیده زوال بلوط شدهاند. نتایج آنالیز ٣٠ نمونه خاک بر اساس آزمون t مستقل همچنین نشاندهنده معنیدار بودن اختلاف در برخی از خصوصیات خاکمنجمله جرم مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی، ماده آلی، نیتروژن، فسفر و پتاسیم در درختان خشکیده و سالم بود.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: خشکیدگی و زوال جنگل های بلوط زاگرس به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات محیط زیستی کشور مطرح شده است. این پژوهش با هدف بررسی شبکه فعالیت ها، مولفه های ضروری و مسیر بحرانی در زوال جنگل های بلوط زاگرس انجام شده است. چنین تحقیقاتی می تواند زمینه تبدیل تهدیدات بح أکثر
زمینه و هدف: خشکیدگی و زوال جنگل های بلوط زاگرس به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات محیط زیستی کشور مطرح شده است. این پژوهش با هدف بررسی شبکه فعالیت ها، مولفه های ضروری و مسیر بحرانی در زوال جنگل های بلوط زاگرس انجام شده است. چنین تحقیقاتی می تواند زمینه تبدیل تهدیدات بحران زوال به فرصت های چابکی اکوسیستم در جنگل های زاگرس را فراهم آورد.مواد و روش: این مطالعه در حوزه آبخیز تنگ سولک برای استان کهگیلویه و بویراحمد صورت پذیرفته است. برای ارزیابی زمان ها در شبکه مدیریت بحران زوال از فن مرور و ارزیابی برنامه استفاده شده است.جمع آوری اطلاعات در دسته های مختلف فعالیت های مرتبط با مسائل زیستی، اجتماعی و مدیریتی برای مدیریت زوال بلوط صورت گرفته است. در هر یک از گروه های فعالیت، مولفه های هر گروه شناسایی و بررسی محتوایی گردیدند. در نهایت به منظور طرح موضوع تبدیل تهدیدات زوال به فرصت های محیطی از الگوی چابکی سازمانی در جنگل های زاگرس استفاده شده است.یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد تدوین و ثبت دانش های بومی بیش ترین زمان را در بین فعالیت های مربوط به مشارکت جامعه محلی به خود اختصاص داده است.همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد تهدیدات زوال بلوط می تواند دارای فرصت های محیطی تقویت سیستم اطلاعات مدیریت، بهره برداری بهینه از امکانات و تصمیم های سازمان های مرتبط با جنگل های زاگرس و بهبود طرح های جنگلداری زاگرس در راستای تقویت زیر سیستم های اجتماعی، زیستی و جنگلکاری باشد. تبدیل این تهدیدات به فرصت های اکوسیستم منوط به اقدامات مدیریتی در این زمینه بوده و می تواند زمینه ساز طرح چابکی اکوسیستم به مفهوم پاسخ گویی و انعطاف پذیری مناسب به متغیرهای محیطی است.بحث: مدیریت بحران زوال لازم است به همه جنبه های فعالیت های لازم برای مدیریت جنگل های زاگرس بپردازد. فعالیت های مطرح شده در این تحقیق متعلق به تمام گرایش ها و زمینه های مدیریتی از جمله تحلیل دست اندرکاران در ترکیب با جنگلکاری و مسائل اجتماعی-اقتصادی بوده و نمی توان با تمرکز صرف به یک دسته از عوامل، زوال بلوط را متوقف نمود.
تفاصيل المقالة
در طی سالیان اخیر پدیده زوال و خشکیدگی درختان بلوط در نواحی زاگرس مرکزی گسترش فراوانی داشته است. درختان بلوط ایرانی که گونه غالب جنگلهای استان لرستان هستند، در اثر پدیده زوال دچار خشکیدگی شده و این امر سبب گردیده سطح وسیعی از جنگلهای استان لرستان تخریب شوند. درختان بل أکثر
در طی سالیان اخیر پدیده زوال و خشکیدگی درختان بلوط در نواحی زاگرس مرکزی گسترش فراوانی داشته است. درختان بلوط ایرانی که گونه غالب جنگلهای استان لرستان هستند، در اثر پدیده زوال دچار خشکیدگی شده و این امر سبب گردیده سطح وسیعی از جنگلهای استان لرستان تخریب شوند. درختان بلوط دارای انواع مختلفی از ترکیبات ثانویه میباشند. این ترکیبات ثانویه درون برگ درختان بهعنوان مکانیسم دفاعی در برابر شرایط تنشزا عمل میکنند. در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر زوال بر روی ترکیبات ثانویه از قبیل میزان تانن کل، تانن متراکم، آنتیاکسیدان، قند نامحلول و قند محلول، نمونههایی از برگ درختان سالم و درختان مبتلابه زوال در سه منطقه میانکوه، مله شبان و ابوالوفاء در استان لرستان جمعآوری گردید. پس از انجام مراحل آزمایشگاهی مختلف، آنالیز دادههای بهدستآمده، در قالب طرح فاکتوریل و آزمون تی مستقل با استفاده نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج بررسی نشان داد که میزان تانن کل، قند نامحلول، قند اصلی محلول، تانن متراکم، در پایههای مبتلا به زوال و پایه‎های سالم در مناطق میانکوه، مله شبان و ابوالوفاء تفاوت معنیداری داشته ولی میزان آنتیاکسیدان تفاوت معنیداری را نشان نداد. همچنین میزان تانن متراکم تفاوت معنیداری را در مناطق مورد بررسی نشان داد. با توجه به نتایج این بررسی می‎توان بیان کرد که شرایط تنشزا مانند زوال، سبب ایجاد تغییر در مقدار ترکیبات ثانویه در برگ درختان بلوط ایرانی میشوند که با بررسی این موضوع می‎توان به شیوع و کنترل شرایط تنشزا پی برد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications