در روایتشناسی، راوی نقش مهمی در باورپذیری و جلب اعتماد مخاطب دارد. جستار حاضر با تکیه بر نظریه شلومیت ریمون- کنان، رمان دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز(۱۹۲۷) را از منظر قابل اعتماد نبودن راوی مورد بحث و بررسی قرار میدهد. بر اساس این نظریه، دلایل اصلی و بنیادی بیاعتب أکثر
در روایتشناسی، راوی نقش مهمی در باورپذیری و جلب اعتماد مخاطب دارد. جستار حاضر با تکیه بر نظریه شلومیت ریمون- کنان، رمان دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز(۱۹۲۷) را از منظر قابل اعتماد نبودن راوی مورد بحث و بررسی قرار میدهد. بر اساس این نظریه، دلایل اصلی و بنیادی بیاعتباری گفتههای راوی در یک روایت دانش محدود راوی، مداخله شخصی وی در داستان، و معیارهای ارزشی متناقض او در طول روایت میباشد. راوی دختری در قطار به دلیل ضعف حافظه، درگیریهای شخصی با شخصیتهای داستان، و ارزش گذاری پیچیده و اغلب متناقض پیرامون داستان، روایت جانبدارانهای از وقایع داستان دارد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که روایت راوی دختری در قطار مغایر با رخدادهای جهان واقعی داستان است طوری که نمیتوان در صحت و سقم گفتههای راوی شک نکرد.
تفاصيل المقالة
این مقاله سعی در تحلیل ترجمههای متون بانکی در حوزهی اعتبار اسنادی (دستورالعملها) از بانکداری بینالملل با انتخاب پنج کتاب ترجمهشده و یکصد و هفتاد جملهی منتخب تصادفی از میان این متون با نگاه تلفیقی ترجمهای و زبانشناختی دارد و به همین دلیل با استفاده از دو دیدگاه أکثر
این مقاله سعی در تحلیل ترجمههای متون بانکی در حوزهی اعتبار اسنادی (دستورالعملها) از بانکداری بینالملل با انتخاب پنج کتاب ترجمهشده و یکصد و هفتاد جملهی منتخب تصادفی از میان این متون با نگاه تلفیقی ترجمهای و زبانشناختی دارد و به همین دلیل با استفاده از دو دیدگاه راهبردهای معادلیابی نیومارک و معناشناسی ساختارگرا و با روشی توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به تحلیل برخی معادلیابی (سازی)های صورتگرفته در این متون میپردازد تا به این طریق راهبردهای معادلیابی (سازی) که استفاده بیشتر و نقش بارزتری در ترجمه و انتقال صحیح معنا در اینگونه از متون دارند را شناسایی نماید. یافتههای پژوهش نشان می-دهد که در ترجمههای اینگونه از متون راهبردهای انتقال و گرتهبرداری فراوانی بیشتری نسبت به سایر راهبردها دارند و دیگر راهبردها از امکان وقوع کمتری برخوردار هستند. همچنین از راهبردهای معادلیابی مقبول، موقت، جبران، تحلیل مؤلفهای، یادداشت، اضافات و یا توضیحات و فرهنگی (در بخش متون تخصصی) استفادهای نشده است. برخلاف میزان استفاده و بر اساس نمونههای یافتشده، راهبردهای کارکردی، توصیفی، تحلیل مؤلفهای، یادداشتها، اضافات و توضیحات و گرتهبرداری در معادلگزینی (سازی)های فارسی واژهها و یا عبارات تخصصی با معنای صحیح و مناسب نقش بارزتری نسبت به سایر راهبردها در ترجمههای این متون دارند. البته این به آن معنا نیست که سایر راهبردها نقشی در معادلیابی (سازی) اینگونه از متون ندارند، بلکه استفاده بهجا و مناسب از راهبردهای دیگر نیز برای ترجمه و انتقال صحیح و دقیق معنا در این متون ضروری به نظر میرسند.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبانی نشانگر آن است که گویش یزدی دربردارندۀ واژههای غنی و کهن ایرانی است که روزگاری دراز در پهنۀ گستردهای و در بین شمار زیادی از مردم کاربرد داشتهاست و متأسفانه امروزه با گسترش فارسی معیار، گسترۀ آن در حال محدودشدن است. یکی از ویژگیهای مهم در بحث گویشها، أکثر
مطالعات زبانی نشانگر آن است که گویش یزدی دربردارندۀ واژههای غنی و کهن ایرانی است که روزگاری دراز در پهنۀ گستردهای و در بین شمار زیادی از مردم کاربرد داشتهاست و متأسفانه امروزه با گسترش فارسی معیار، گسترۀ آن در حال محدودشدن است. یکی از ویژگیهای مهم در بحث گویشها، وجود بسیاری از واژههایی است که با حفظ لفظ و معنا یا پذیرش تغییراتی اندک، از زبانهای کهن بر جای ماندهاند و از نظر ریشهشناسی و زبانشناختی قابل اهمّیت هستند. این ویژگی در گویشهای گروه مرکزی، از جمله گویش یزدی بیشتر قابل مشاهده است. این پژوهش سعی دارد، پس از بررسی آوایی و معنایی برخی واژههای کهن در محله زردشتینشین خرّمشاه یزد، با مقایسۀ مهمترین واژههای گویش یزدی با زبانهای باستانی، به اثبات اصالت زبانی این منطقه و غنای فرهنگی آن بپردازد و نیز خاطر نشان سازد که تحقیق دربارۀ گویشها، زبانها و تنوع گونهای آنها، ارزش شناختی، هویّتی و حتی آموزشی دارد که با آگاهی دقیق در ساختار آوایی، معنایی و دستوری به جا مانده در این گویشها، میتوان در یک نظام قانونمند، آنها را در جریان پویای زبان وارد کرد و سرانجام بسیاری از آسیبهای زبانی را برطرف ساخت.
(این مقاله مستخرج از رسالۀ دکتری پژوهش محور رشتۀ زبان و ادبیات فارسی با عنوان تحلیل و بررسی لغات و تعبیرات زبان یزدی است.)
تفاصيل المقالة
فرآیند انتقال پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد همواره امری دشوار بوده که میزان این دشواری در برگردان متون مقدسی از جمله قرآن دو چندان می شود. با لحاظ کردن ماهیت امر ترجمه، از هیچ مترجم قرآنی نمی توان انتظار داشت که بازآفرینی دقیقی از معنا و پیام اصلی قرآن به زبان های دیگر أکثر
فرآیند انتقال پیام از زبان مبدأ به زبان مقصد همواره امری دشوار بوده که میزان این دشواری در برگردان متون مقدسی از جمله قرآن دو چندان می شود. با لحاظ کردن ماهیت امر ترجمه، از هیچ مترجم قرآنی نمی توان انتظار داشت که بازآفرینی دقیقی از معنا و پیام اصلی قرآن به زبان های دیگر ارائه کند و درست به همین دلیل از متخصصین حوزه های مختلف به ویژه ترجمه پژوهان و زبان شناسان انتظار می رود که این ایرادها و لغزش ها را شناسایی، بررسی و واکاوی کرده و راه های برون رفت از این اشتباهات را ارائه دهند. یکی از ایراداتی که در ترجمه های فارسی معاصر قرآن به چشم می خورد، انتخاب برابرنهادهای اسماء و صفات الهی است که به کرات در متن قرآن به کار رفته اند. هدف پژوهش حاضر نیز شناسایی این لغزشگاه ها است. به منظور انجام تحقیق حاضر، 10 مورد از ترجمه های معاصر قرآن کریم به صورت غیرگزینشی از نرم افزار نور انتخاب گردید و ترجمه 15 مورد از اسماء و صفات الهی در آنها از منظر زبان شناختی مورد بررسی قرار گرفت. شایان ذکر است به منظور افزایش میزان اعتبار نتایج، صفاتی برای این تحقیق برگزیده شد که از بسامد تکرار بالایی برخوردار باشند. نتایج این جستار نشان می دهد که بارزترین خطاهای صورت گرفته در ترجمه اسماء و صفات الهی به زبان فارسی عبارت اند از: عدم رعایت یکسانی و پیوستگی در ترجمه اسماء، عدم رعایت همگونی در ترجمه اسماء به کار رفته در آیاتی با ساختارهای نحوی و موضوعی مشابه، استفاده از معادل های دشوار و نامأنوس، نادیده انگاشتن بار عاطفی آیه در انتخاب معادل واژه، حذف و ترجمه نکردن واژه، عدم توجه به صورت های صرفی (ساختار واژگانی) و نحوی واژه در زبان عربی و نظایر آن.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications