در این پژوهش؛ «تأثیر سلوک عبادی رابعۀ عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار میگیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مق أکثر
در این پژوهش؛ «تأثیر سلوک عبادی رابعۀ عدویه بر وجوه عرفانی» او مورد بررسی قرار میگیرد. در باب زهد و عشق الهی این بانو و نیز کرامات وی سخن بسیار به میان آمده است ولیکن در منابع عرفانی چندان به نقش راهبردی عبادات در سلوک عرفانی رابعه، اشاره نگردیده و نیز در بررسی غالب مقالات و پایاننامهها التفات و اهتمام پژوهندگان را در این خصوص نیافتیم، لذا در نظر داریم در این پژوهش مرحلهبهمرحله ابحاث تعبدی زندگی رابعه را مورد بررسی قرار دهیم تا به این نتیجه برسیم که: سلوک دینی رابعه مقدمه و قوام بخش سلوک عرفانی اوست. در این سیر معرفتی پس از مرحله فناء، اشتیاق و سعی رابعه برای زهد و تعبد مضاعف گشته و امتزاج عشق و بندگی به حد اعلای خود رسیده است. همچنین اهمیت رسالت رابعه در شناساندن حقیقت بندگی به مردم و ایجاد نهضتی عرفانی بر مبنای عشق الهی، ازجمله نتایج نوآورانه این پژوهش میباشد.
تفاصيل المقالة
داستان دلدادگی «رابعه و بکتاش» در «الهی نامه» یکی از شورانگیزترین داستان های منظوم عاشقانه و عارفانۀ کهن ادب پارسی است که نغمه گر نوای دلنشین و جان افزای آن، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، شاعرنامی و پر آوازۀ قرن ششم هجری قمری است. او از مفاخر و نامآوران بزرگ ادبی أکثر
داستان دلدادگی «رابعه و بکتاش» در «الهی نامه» یکی از شورانگیزترین داستان های منظوم عاشقانه و عارفانۀ کهن ادب پارسی است که نغمه گر نوای دلنشین و جان افزای آن، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، شاعرنامی و پر آوازۀ قرن ششم هجری قمری است. او از مفاخر و نامآوران بزرگ ادبیات عرفانی و مثنوی های عاشقانه است که نه تنها در بحرمعانی فرید؛ بلکه در خلق داستان های ناب و دلنواز عاشقانه و عارفانه نیز بس بی بدیل است. در میان آثار عطار، مثنوی هایش به سبب وسعت دامنۀ معانی و داشتن مفاهیم گوناگون و سبک داستانی و در عین حال رمزی، در بیان نکات و دقایق عرفانی، جاذبه ایی بس شگرف دارد و از آنجایی که در سخنان عطار همواره احوال روح را باید جستجو کرد، پس به همین سبب نیزاو در مثنوی «الهی نامه» راوی داستان عارفانه و عاشقانه ایی می شود با نام «رابعه و بکتاش» که تماماً تفسیر و تصویر روح است. رابعه، قهرمان اصلی این داستان که نقش دختری عاشق و دلباخته را ایفاء میکند، نمادی از «روح» و معشوق او، «بکتاش»، رمزی از «نفس» آدمی است که شوریدۀ روزگار از آغاز تا پایان این داستان را به توصیف سیر رستگاری رابعۀ «روح» و سیر تکامل بکتاشِ «نفس» اختصاص داده است.
تفاصيل المقالة
در روایات و گزارشهایی که در چند تذکرهی انگشت شمار، به طور منظم و در متون عرفانی و تاریخی، به طور پراکنده در دست است میتوان نشانههایی از حضور زنان در تاریخ عرفان چهار سدهی نخستین اسلامی یافت. در این پژوهش به معرفی زنان عابد بصره در دو سدهی نخستین هجری که علم آنان منحصر ب أکثر
در روایات و گزارشهایی که در چند تذکرهی انگشت شمار، به طور منظم و در متون عرفانی و تاریخی، به طور پراکنده در دست است میتوان نشانههایی از حضور زنان در تاریخ عرفان چهار سدهی نخستین اسلامی یافت. در این پژوهش به معرفی زنان عابد بصره در دو سدهی نخستین هجری که علم آنان منحصر به قرائت قرآن و حدیث بوده است، و سپس در سدههای سوم و چهارم هجری حضور زنان عارفهی خراسان که بی تردید موقعیت اجتماعی، سیاسی و علمی نیشابور از عوامل مهم حضور آنان در عرصهی عرفان به شمار میآید پرداخته میشود.اکثراین زنان ریاضت را اساس ایمان می دانستند واعتقاد داشتند که هرگاه نفس خویش را به وسیله ی ریاضت تزکیه کننددرعبادت آرامش خویش را می یابند. اهم زنان عارفه در این دوره می توان به شعوانه، رابعه، فاطمه نیشابوری و عایشه اشاره کرد.در دوره ای که رابعه عرفان را آغاز کرد خراسان مهد پرورش عرفان ایرانی گشت. وزنان خراسان بیش از همه نیشابوریان پای به این عرصه نهادند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه های سبک شناسی روایت را در چند حکایت بررسیکند. این پژوهش بر روی هفت حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت رابعه انجام شده است. پرسش های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه های سبکی- روایی مبتنی بر کدام سازوکارهای سبک شناسی روایت ت أکثر
هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه های سبک شناسی روایت را در چند حکایت بررسیکند. این پژوهش بر روی هفت حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت رابعه انجام شده است. پرسش های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه های سبکی- روایی مبتنی بر کدام سازوکارهای سبک شناسی روایت تبیین می شود؟ و ب) این مؤلفه ها چگونه در گفتمان روایی نمود پیدا می کند؟ این پژوهش به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی است و از متدلوژی سیمپسون در کتاب سبک شناسی بهرهگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که با تحلیل فرایندها، میزان مشارکت شخصیت های داستان مشخص می شود.
تفاصيل المقالة
هدف مقالة پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره اینگونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق وعرفان کاویده و آسیبگاههای نگرة عرفانی رابعه با تأمل بر خصیص أکثر
هدف مقالة پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره اینگونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق وعرفان کاویده و آسیبگاههای نگرة عرفانی رابعه با تأمل بر خصیصههای وابستگی، مازوخیستی و از خود بیگانگی او گزارده میشود. سپس در بخشی با عنوان رابعه به مثابة زن نارسیسیست، چرایی گرایش او به عرفان از منظری نوین تحلیل میگردد. نتیجة به دست آمده از این مقاله آن است که گرایش به عرفان، گاه میتواند پیامد نوعی واپسخوردگی در قلمرو زیست جهان دنیوی فرد باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications