• فهرس المقالات دکامرون

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی «پارسا زن» عطار و «هزار و یک شب» بوکاچیو
        محبوبه مسلمی‌زاده
        این مقاله به روش تقابل کلی دو داستان را مقایسه کرده: پارسا زن در الهی‌نامه عطار داستانی در بیان اهتمام زنی در اثبات عفت و زهد خود که از رهگذار عدم تسلیم به خواهش‌های ناپاک متهم به خیانت شده، به اضطرار راهی سفر می‌شود و در مقابله با ناملایمات و بلایا، به مستجاب‌ الدعوگی أکثر
        این مقاله به روش تقابل کلی دو داستان را مقایسه کرده: پارسا زن در الهی‌نامه عطار داستانی در بیان اهتمام زنی در اثبات عفت و زهد خود که از رهگذار عدم تسلیم به خواهش‌های ناپاک متهم به خیانت شده، به اضطرار راهی سفر می‌شود و در مقابله با ناملایمات و بلایا، به مستجاب‌ الدعوگی رسیده عفیف و شریف به وصال دوبارف شوی می‌رسد؛ و داستان هزار و یک‌شب آلاتی‌یل در دکامرون اثر بوکاچیو، روایت شاهدختی که هنگام گسیل او به همسریِ پادشاه مغرب، در طی سفر گرفتار حوادثی می‌شود و برای رسیدن به مقصد، ناگزیر - به اندک مقاومتی- خواسته‌هایی را اجابت کند. هدف این مقاله بررسی دو داستان یکی به نظم و یکی به نثر از دو ملّیت مختلف و یافته‌های این تحقیق، علت شباهت کلی ساختار اصلی دو داستان و تفاوت‌هایی در جزئیات آن دو مانند نوع و تعداد رویدادها، هدف سفر، شخصیت‌های داستان، طبقات اجتماعی، زمان و مکان رویدادها، راوی، زبان قصه‌ها و مواردی از این گونه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون
        افسانه سعادتی حسن یزدان پناه
        یکی از روش‌های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه‌ناخواه تحت‌تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصه‌ای از مثنوی است که أکثر
        یکی از روش‌های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه‌ناخواه تحت‌تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریة ترامتنیت ژنت است. آن صوفی که زن خود... قصه‌ای از مثنوی است که از نظر بن‌مایه‌ها با قصة هیچ آدابی و ... و یا وقتی چاره، منحصر به فرد می‌شود، از دکامرون شباهت‎هایی دارد: بی‌وفایی،خیانت، کام‌جویی و شهوت‌رانی و حیلة زنان و ترس از رسوایی از جمله بن‌مایه‌های مشترک این داستان‌ها و تشکیل‌دهندة بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوة تحلیلی ـ تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان‌ها بپردازد. یافته‌های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل‎تأملی، قصه‌ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینة مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزة مولوی‌پژوهی باشد. تفاصيل المقالة