این پژوهش که با هدف بررسی تفاوت دختران فراری با دختران عادی در استفاده از راهبردهای مقابلهای انجام شد، از نوع پسرویدادی است. برای انجام این پژوهش 37 نفر از دختران فراری را که سازمانهای مرتبط در مدت اجرای پژوهش دستگیر کرده و نگهداری میکردند، از طریق نمونهگیری در د أکثر
این پژوهش که با هدف بررسی تفاوت دختران فراری با دختران عادی در استفاده از راهبردهای مقابلهای انجام شد، از نوع پسرویدادی است. برای انجام این پژوهش 37 نفر از دختران فراری را که سازمانهای مرتبط در مدت اجرای پژوهش دستگیر کرده و نگهداری میکردند، از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به میانگین سنی دختران فراری، 37 دختر مجرد ساکن یکی از محلات شهر شیراز که از نظر وضعیت اجتماعی/اقتصادی جزءِ مناطق متوسط رو به پایین محسوب میشدند، به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. پرسشنامۀ راهبردهای مقابلهای (کارور و همکاران، 1989)، پرسشنامۀ منزلت شغلی همراه با سؤالات جمعیتشناختی بر روی آزمودنیها اجرا گردید. دادهها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین دختران فراری و دختران عادی در استفاده از راهبردهای مقابلهای مسألهمحور و هیجانمحور تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0 P < ). به این معنا که دختران فراری نسبت به دختران عادی در رویارویی با تنش، کمتر از راهبردهای مسألهمحور و هیجانمحور استفاده میکردند.
تفاصيل المقالة
فرار جوانان از خانه پدیده ای می باشد که تمام جوامع را درگیر کرده است. ولی در کلیۀ اجتماعات و تمام زمانها وجود داشته و دارد. پدیدۀ فرار از منزل یک مشکل اجتماعی، خانوادگی و فردی است که سلامت خانواده و جامعه را تهدید می کند. در کل تحقیقات نشان داده اند که؛ فقر مادی و فرهنگ أکثر
فرار جوانان از خانه پدیده ای می باشد که تمام جوامع را درگیر کرده است. ولی در کلیۀ اجتماعات و تمام زمانها وجود داشته و دارد. پدیدۀ فرار از منزل یک مشکل اجتماعی، خانوادگی و فردی است که سلامت خانواده و جامعه را تهدید می کند. در کل تحقیقات نشان داده اند که؛ فقر مادی و فرهنگی، تأثیر والدین، نداشتن بینش و ندانستن شیوه های تربیتی مناسب از یک سو و ویژگیهای شخصیتی دختران فراری که برونگراتر و هیجان طلب تر از دختران عادی هستند از سوی دیگر موجبات گرفتاری آنان را در این زمینه فراهم کرده است. در همین راستا طی پژوهش حاضر به بررسی ابعاد شخصیتی و ساختارهای خانوادگی دختران فراری پرداخته و پیامدهای جدایی از خانواده یا فقدان آن، بررسی و راهکارهایی برای پیشگیری ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر پدیده فرار از خانه را از جوانب مختلف مورد مطالعه قرار می دهد. این پژوهش با روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه با 10 دختر که از منزل فرار کرده و در سال 1398 در مراکز بهزیستی و مراکز انتظامی تشکیل پرونده داده بودند، مصاحبه عمیق انجام دا أکثر
تحقیق حاضر پدیده فرار از خانه را از جوانب مختلف مورد مطالعه قرار می دهد. این پژوهش با روش کیفی و تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. در این مطالعه با 10 دختر که از منزل فرار کرده و در سال 1398 در مراکز بهزیستی و مراکز انتظامی تشکیل پرونده داده بودند، مصاحبه عمیق انجام داده شد و مطالب بیان شده، در چند مرحله مقوله بندی و تحلیل شدند. همچنین با تعدادی از کارشناسان بهزیستی و اورژانس اجتماعی شهرستان های آمل، ساری و تعدادی از کارشناسان انتظامی شهر آمل و ساری در خصوص علل و عوامل فرار دختران از منزل مصاحبه نیمه ساختار یافته بعمل آمد. نتایج پژوهش حاضر در چهار مقوله اصلی تحت عناوین؛ خانواده، فرد، جامعه و سازمانهای حامی و حمایت-گر دستهبندی گردید. نتایج تحقیق بیانگر این است که خانواده به عنوان اولین و مهم ترین نهاد جامعه، نقش بسزایی در تربیت، پرورش و اجتماعی نمودن فرزندان با معیارها و ارزشهای جمعی به عهده دارد و در صورت کژکارکردی یا کارکرد نامناسب، عواقب و پیامدهای ناگواری در انتظار فرزندان خواهد بود. عامل دوم شخصیت فرد و خصیصههای فردی است که در روبرو شدن با مشکلات و مسایل خانوادگی و اجتماعی، واکنش و پاسخ نشان خواهد داد. عامل سوم جامعه و عناصر آن هست که در تشدید یا کاهش آسیبهای فرزندان نقش مهمی بر عهده دارند. در نهایت نقش سازمانهای حامی و حمایتگر است که در صورت ناکارآمدی خانواده، شخصیت متزلزل فرد و فضای جامعه، نقش مهمی در تعدیل، بازپروری، اصلاح و بازاجتماعی فرد آسیب دیده برعهده خواهند داشت.
تفاصيل المقالة
میزان رو به افزایش فرار دختران از خانه، نشاندهنده لزوم مطالعه بیشتر این پدیده و بررسی علمی با رویکرد مداخلهای برای درمان آن است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای روانی-اجتماعی بر افزایش صمیمیت اجتماعی و کاهش احساس تنهایی در دختران فراری ارجاعشده به مراک أکثر
میزان رو به افزایش فرار دختران از خانه، نشاندهنده لزوم مطالعه بیشتر این پدیده و بررسی علمی با رویکرد مداخلهای برای درمان آن است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای روانی-اجتماعی بر افزایش صمیمیت اجتماعی و کاهش احساس تنهایی در دختران فراری ارجاعشده به مراکز ارشاد سازمان بهزیستی استان اصفهان بودهاست.این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بوده است. نمونه و روش نمونهگیری شامل ۴۰ نفر از دختران فراری 14 تا 20 سال ساکن در مراکز ارشاد وابسته به سازمان بهزیستی استان اصفهان است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش بسته آموزشی مهارت های روانی - اجتماعی ویژه دختران فراری و پرسشنامه صمیمیت اجتماعی)آقا محمدی و همکاران،1390) و مقیاس احساس تنهایی)راسل ، رپلو و فرگوسن، ۱۹78 (بوده است. این بسته آموزشی که با تکیه بر روش کیفی(تحلیل موضوعی) تدوین شده است برای اولین بار در ایران اجرا شد. نتایج کمی تحلیل کواریانس نشان داد آموزش مهارتهای روانی -اجتماعی در 7 بعد و 13 جلسه آموزشی تاثیر معناداری بر افزایش صمیمیت اجتماعی وکاهش احساس تنهایی دختران فراری در گروه آزمایش داشته است (001/0>p).
تفاصيل المقالة
پدیدة فرار از خانه از مقولههای جدی در حوزة آسیبهای اجتماعی تلقی میشود که مهار و ترمیم آن نیازمند یک معماری مناسب اجتماعی است، لذا پردازش آسیبی از این نوع (دختران و زنان آسیب دیده) مستلزم شناسایی تاروپود ناسازگاریهای اجتماعی است. به همین دلیل، هدف اصلی این مطالعه، بر أکثر
پدیدة فرار از خانه از مقولههای جدی در حوزة آسیبهای اجتماعی تلقی میشود که مهار و ترمیم آن نیازمند یک معماری مناسب اجتماعی است، لذا پردازش آسیبی از این نوع (دختران و زنان آسیب دیده) مستلزم شناسایی تاروپود ناسازگاریهای اجتماعی است. به همین دلیل، هدف اصلی این مطالعه، بررسی علل اجتماعی مرتبط با فرار دختران از خانه با تاکید بر مقایسه دختران فراری و عادی بوده است. پژوهش حاضر به روش مطالعه موردی و از نوع علی ـ مقایسه ای بوده است. نمونه پژوهش شامل 33 نفر دختر فراری و 33 نفر دختر عادی به روش نمونه گیری در دسترس بوده که از نظر سن با هم همتا شده بودند از طریق پرسشنامه خودساخته محقق و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسة دختران فراری و عادی نشان دهندة تفاوت معنادار براساس سابقه آزار دیدن در دوران کودکی، وجود مشکلات اقتصادی در خانواده، فقدان آستانة تحمل در کنار پایین بودن سطح تحصیلات فرد و والدین است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications