این پژوهش با هدف تعیین سهم خودمتمایزسازی، اعتماد، شرم و گناه در پیشبینی سازگاری زناشویی اجرا شد. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و جامعۀ آماری آن، زنان معلم، متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهر نورآباد بودند. از میان آنها 150 نفر به شیوۀ نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب أکثر
این پژوهش با هدف تعیین سهم خودمتمایزسازی، اعتماد، شرم و گناه در پیشبینی سازگاری زناشویی اجرا شد. پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و جامعۀ آماری آن، زنان معلم، متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهر نورآباد بودند. از میان آنها 150 نفر به شیوۀ نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و با پرسشنامههای خودمتمایزسازی (اسکورن و فراید لندر، 1999)، مقیاس اعتماد (رمپل و هولمز، 1986)، آزمون عاطفۀ خودآگاه (تانگنی واگنر و گرمزو، 1992) و مقیاس سازگاری زن و شوهر (اسپانیر، 1976) مورد آزمون قرار گرفتند. دادهها از طریق آمار توصیفی ( فراوانی، شاخصهای مرکزی، شاخصهای پراکندگی و محاسبۀ ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (رگرسیون چندمتغیره به شیوۀ گام بهگام) تجزیه و تحلیل شد . یافتههای پژوهش نشان داد که خودمتمایزسازی، اعتماد و شرم با سازگاری زناشویی رابطۀ معنادار دارند ( 01/0 P < ) و قادر به پیشبینی سازگاری زناشویی هستند. این سه متغیر با هم 35 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی را تبیین میکنند. همچنین نتایج نشان داد که گناه با سازگاری زناشویی رابطۀ معنادار ندارد ( 01/0 P < ) و قادر به پیشبینی سازگاری زناشویی نیست و از معادلۀ رگرسیون خارج شده است.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر، تحلیل روابط ساختاری بین آموزش خودمتمایزسازی با اضطراب امتحان و باورهای خودکارآمدی در بین دانشآموزان دختر سال چهارم دبیرستان شهرستان ساوه بود. جامعۀ آماری ٤٧٠ دانشآموز دختر در شهرستان ساوه در سال تحصیلی 91ـ1390 بود. با استفاده از فرمول کوکران و روش نم أکثر
هدف پژوهش حاضر، تحلیل روابط ساختاری بین آموزش خودمتمایزسازی با اضطراب امتحان و باورهای خودکارآمدی در بین دانشآموزان دختر سال چهارم دبیرستان شهرستان ساوه بود. جامعۀ آماری ٤٧٠ دانشآموز دختر در شهرستان ساوه در سال تحصیلی 91ـ1390 بود. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 114 نفر بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازهگیری پژوهش پرسشنامههای خودمتمایزسازی ( DSI ) (اسکورن و اسمیت، 2003)؛ پرسشنامۀ اضطراب امتحان (ساراسون، 1984)؛ و پرسشنامۀ خودکارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ-C ) (موریس، 2002) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری با نرمافزار Smart PLS 2 و لیزرل 8/8 در دو قسمت انجام پذیرفت. در قسمت اول، ویژگیهای فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید و اصلاحات لازم انجام شد. در قسمت دوم، ضرایب معناداری نرمافزار برای بررسی فرضیههای پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که خودمتمایزسازی بر میزان اضطراب دانشآموزان تأثیر معنادار دارد (01/0 P < ) و همچنین در رابطۀ میان این دو متغیر خودکارآمدی نقش میانجی را ایفا میکند. بهطوری که میتوان گفت خودمتمایزسازی بر خودکارآمدی (01/0 P < ) و همچنین خودکارآمدی بر میزان اضطراب امتحان (01/0 P < ) تأثیر دارد. همچنین تمام فرضیههای فرعی که تأثیر ابعاد خودمتمایزسازی (واکنشهای عاطفی ، آمیختگی با دیگران ، مواضع شخصی و گسلش عاطفی) را بر میزان اضطراب امتحان میسنجید، تأیید شد (01/0 P < ) .
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین شهر مشهد انجام شده است. از جامعه مذکور نمونهای به حجم 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش هر گروه پنج زوج (10 نفر) و در گروه کنترل پنج زوج (10 أکثر
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی بر خود متمایزسازی و خشونت زوجین شهر مشهد انجام شده است. از جامعه مذکور نمونهای به حجم 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش هر گروه پنج زوج (10 نفر) و در گروه کنترل پنج زوج (10 نفر) به صورت ساده جایگزین شدند. طرح پژوهش از نوع نیمهآزمایشی (پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه تمایز- خود و پرسشنامه خشونت زناشویی استفاده شد. مداخلات بر روی 2 گروه بهصورت 10 جلسه دوساعته در هفته انجام شد و گروه کنترل، هیچ درمانی را دریافت نکرد. دادهها با استفاده از آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیهو تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی و درمان روابط موضوعی با اثربخشی معناداری در خود متمایزسازی و خشونت زوجین همراه بودند، علاوه بر آن نتایج نشان داد که درمان روابطموضوعی در مقایسه با درمان یکپارچه اثربخشی بهتری در افزایش خودمتمایزسازی داشته است و نیز درمان یکپارچه در مقایسه با درمان روابطموضوعی اثربخشی بهتری در کاهش خشونت زناشویی داشته است.
تفاصيل المقالة
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت أکثر
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت ازدواج زیر 5 سال و سن بین 20 تا 40 سال شهر تبریز بودند. نمونه آماری 45 زن متاهل، که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش، یک گروه برای آموزش واقعیت درمانی و یک گروه برای آموزش خود متمایز سازی (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری دادهها در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) و پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی،1975) استفاده شد. دادههای بدست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل موثر است. همچنین بر اساس نتایج، بین اثر بخشی آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان بیان کرد برای افرادی که از صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود کمی برخوردار هستند میتوانند از خود متمایزسازی و واقعیت درمانی به عنوان روش درمانی استفاده کنند.
تفاصيل المقالة
در راستای بررسی پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس نقش مولفه هایشادمانی ذهنی وخودمتمایزسازی تعداد120زوج)240نفر(از میان زوجین ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانوادهیا مراکز و کلینیک های مشاوره شهر تبریز به صورت تصادفی انتخاب شدند و مقیاس هایرا پ خودمتمایزسازی ، شادکامی آک أکثر
در راستای بررسی پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس نقش مولفه هایشادمانی ذهنی وخودمتمایزسازی تعداد120زوج)240نفر(از میان زوجین ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانوادهیا مراکز و کلینیک های مشاوره شهر تبریز به صورت تصادفی انتخاب شدند و مقیاس هایرا پ خودمتمایزسازی ، شادکامی آکسفورد و سازگاری زناشویی دو عضوی اسپانیراسخ دادند.دادههای بد ست آمده با استفاده از روش تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.تحلیل نتایج نشان داد که فقط مولفه رضایت از بین مولفه های پنجگانه شادمانی ذهنی سازگاریزناشویی را پیش بینی می کند.همچنین از بین مولفه های چهارگانه خودمتمایزسازی فقط مولفههای بریدگی عاطفی و جایگاه من سازگاری زناشویی را پیش بینی می کند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications