تزکیه نفس و خودسازی، پیراستن روح از رذایل و هواهای نفسانی و خواطر شیطانی میباشد. در آموزههای دینی تهذیب نفس به عنوان کلید سعادت و کمال انسان معرفی شده و غفلت از آن مایه خسران و شقاوت او دانسته شده است. هدف از ترک رذایل و کسب فضایل اخلاقی، در مسلک اخلاق قرآنی قرب و رسی أکثر
تزکیه نفس و خودسازی، پیراستن روح از رذایل و هواهای نفسانی و خواطر شیطانی میباشد. در آموزههای دینی تهذیب نفس به عنوان کلید سعادت و کمال انسان معرفی شده و غفلت از آن مایه خسران و شقاوت او دانسته شده است. هدف از ترک رذایل و کسب فضایل اخلاقی، در مسلک اخلاق قرآنی قرب و رسیدن به وجه الله است. هدف از این پژوهش، ارائه الگوی عملی و کاربردی از قرآن، برای تهذیب نفس میباشد و با توجه به جامعیت تفسیر المیزان این اثر مورد تأکید قرار گرفته و به روش تحلیلی و توصیفی به تفسیر موضوعی تهذیب نفس پرداخته شده است.
تفاصيل المقالة
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که میفرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی ب أکثر
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که میفرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی برآن در قرآن مجید هدف اصلی این تحقیق بوده و در این بین نگاهی نیز به عرفان شیعه در مبحث انسانشناسی داشتهایم. نتیجه حاصل تحقیق نشان میدهد جهانبینی و معرفتشناسی عرفانی که خود یک قالب و روش و شاید ابزار شناخت روش در تربیت اسلامی است همواره در تلاش برای ایجاد فضایی دو طرفه برای شناخت موجودیت انسان و لوازم انسان بودن و طی مراتب کمال او بوده است. عرفان اسلامی در واقع در صدد جهت بخشی به تعاملات معرفتی، انسان شناسی و جامعهشناسی بوده و در این بستر به رشد و تعالی انسان اندیشیده است و برای آن برنامه دارد. بنابه دیدگاه عرفان اسلامی، هدف نهایی از کوشش انسان، رسیدن به شناخت و معرفت است. این نوع معرفت احتیاج به بسترسازی دارد، یعنی قلب انسان که مکان روح الهی وی میباشد، باید از زشتیها، پلیدیها و کلا هر نوع آلودگی کاملا پاک و منزه شده باشد تا نور حقیقت بتواند بر آن بتابد. میان مفاهیم عرفانی و تعلیم و تربیت از جنبة هدفی اشتراک بسیاری دیده میشود. در تعلیم و تربیت نیز، هدف به نوعی فراهم آوردن شرایطی است که متربی به آگاهی و شناخت دست یابد.
تفاصيل المقالة
تعلیم کوششی برای آشنا ساختن نسل جوان با دستاوردهای نسلهای گذشته و تربیت به معنی پرورش نفس انسان برای درک فضایل است. موضوع ادبیات تعلیمی، مسائل تربیتی است. متون عرفانی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن جنبههای تربیتی آن بررسی کرد؛ چون پرورش فضایل اخلاقی، ارزشهای فلسفی و د أکثر
تعلیم کوششی برای آشنا ساختن نسل جوان با دستاوردهای نسلهای گذشته و تربیت به معنی پرورش نفس انسان برای درک فضایل است. موضوع ادبیات تعلیمی، مسائل تربیتی است. متون عرفانی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن جنبههای تربیتی آن بررسی کرد؛ چون پرورش فضایل اخلاقی، ارزشهای فلسفی و دینی، کمال، زیبایی و معرفت را در اولویت قرار میدهد. اما تعلیم و تربیت عرفانی به موضوعات فراتر از مسائل سطحی اخلاقی میپردازد؛ زیرا سالک از این مراحل گذشته و با عرفان عملی، در مقام رسیدن به قرب حق است. بنابراین اعمال و رفتاری را تعلیم میدهد که به تصفیۀ باطن و تعالی روحی میانجامد. حدیقۀ سنایی بهعنوان اولین منظومۀ تعلیمی عرفانی شناخته میشود. پرسش اصلی و هدف پژوهش حاضر، مسئلۀ ارتباط روشهای تربیتی حدیقه با اهداف و اصول عرفانی است. بدین منظور آموزههای تربیتی حدیقه، از منظر اصول تعلیم و تربیت در متون تصوف و عرفان بازخوانی گردید و دادههای آن بهروش کتابخانهای گردآوری شد. این تحقیق ماهیت توصیفی و رویکرد تحلیلی دارد و بر مبنای یافتههای آن، درونگرایی در قالب معرفت، عشق و انحلال فردیت، اصول مهم تربیت عرفانی هستند که سالک متربی باید با اتکا به آنها مراحل و منازل مختلف را برای وصال به حقیقت طی کند. تعلیم پیر در قالب آموزههای مستقیم و غیرمستقیم، روشهای دیگرسازی هستند که در مکتب سنایی برای تربیت سالک به کار میرود تا او بتواند شایستگی خودسازی مورد نظر سنایی را به دست آورد. با این نتایج، حدیقۀ سنایی، یکی از مراجع ادبیتعلیمیِ اهداف و روشهای تربیت عرفانی به شمار میآید.
تفاصيل المقالة
خودسازی، اتخاذ روشی برنامه ریزی شده، دقیق و برگرفته از آموزه های توحیدی اسلام و به معنای تکمیل و پرورش نفس و استفاده بهینه از خواست ها و تمایلات است. خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی سه محوری است که توسط مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب به آنها اشاره شده است. أکثر
خودسازی، اتخاذ روشی برنامه ریزی شده، دقیق و برگرفته از آموزه های توحیدی اسلام و به معنای تکمیل و پرورش نفس و استفاده بهینه از خواست ها و تمایلات است. خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی سه محوری است که توسط مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب به آنها اشاره شده است. با اندکی تأمل در بیانیه گام دوم در مییابیم که خودسازی مقدمه اجرای بیانیه گام دوم است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه به مؤلفه های خودسازی در بیانیه گام دوم انقلاب می باشد. روش پژوهش مورد استناد، توصیفی و از نوع مروری تحلیلی است. واحد تحلیل، متن بیانیه گام دوم انقلاب می باشد. این مقاله با مروری بر بیانات رهبری در قالب یک مدل مفهومی، با شش بعد خودشناسی، هدف داری و آینده نگری، معنویت و اخلاق، کسب معرفت، تقویت روحیه و خود باوری، قدرت اراده و ایمان، سعی در تبیین بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه خودسازی داشته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications