علم معانی بهعنوان یکی از شاخههای بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبانشناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنیشناسی و بهتبع آن نظریههای نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبانشناسی انگلستان است که د أکثر
علم معانی بهعنوان یکی از شاخههای بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبانشناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنیشناسی و بهتبع آن نظریههای نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبانشناسی انگلستان است که دیدگاههایش در دستور نقشگرا، مشبابهتهای فراوانی با مباحث خبر، انشا و اغراض ثانوی کلام در علم معانی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر داستان تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا جلالالدین در مثنوی معنوی، سعی در مقایسه، بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان مبحث اغراض ثانوی خبر و انشای علم معانی و مباحث موجود در دستور نقشگرای هلیدی دارد.
تفاصيل المقالة
معانی بهعنوان یکی از سه علم زیباشناسی سخن پارسی، جایگاه خاص و ممتازی در بلاغتِ سخن دارد و علوم و فنون بلاغی در شکلگیری زبان، نقـش مهمّـی دارند. با توجّه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمّیّت انواع جمله در انتقال مفاهیم، قابل بررسی است. این علم، انواع جمله را به خبر أکثر
معانی بهعنوان یکی از سه علم زیباشناسی سخن پارسی، جایگاه خاص و ممتازی در بلاغتِ سخن دارد و علوم و فنون بلاغی در شکلگیری زبان، نقـش مهمّـی دارند. با توجّه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمّیّت انواع جمله در انتقال مفاهیم، قابل بررسی است. این علم، انواع جمله را به خبر و انشا تقسیم و از نظر معانی ثانوی، مطالعه میکند. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، نویسنده درصدد آن است تا به بررسی جنبههای بلاغی نامههای شاهنامه با رویکرد جایگاه جملههای خبری و انشایی بپردازد و به این نتیجه رسیده است که در منظومههای داستانی و حماسی فارسی، نقش و تعداد بسیاری نامه وجود دارد که قابل مقایسه با نامههای شاهنامۀ فردوسی نیست و تعداد دویست و پنجاه نامۀ به کار رفته در شاهنامه گواه این ادعاست. این نامهها بیشتر در دو بخش پهلوانی و تاریخی به کار رفتهاند و هدف فردوسی فقط انتقال اندیشه و خواست فرستندۀ آنها نیست؛ بلکه هر یک فرصتی هستند برای حکیم تا نوآوری و تنوع به کار آورد؛ گاه بخشهایی از داستان را از زبان نویسندۀ نامه، نقل میکند؛ گاه با بیان احساسات فرد از زبان خود او، شوری در سخن میافکند تا مجالی برای پرداخت شخصیت قهرمانان حماسه بیابد و بیآنکه حضورش، سایهای بر رویدادها بگسترد، تحلیلها و حتّی پیامهای خویش را به مخاطب میرساند و در یک کلام، نامهها آینۀ تمام نمای شاهنامهاند.
تفاصيل المقالة
مفتون در دوبیتیها وسروده و عاشقانههای غنایی خود به شیوۀ مؤثر از ابزارهای بلاغی، مخصوصاً علم معانی بهره برده است. در این پژوهش، نقش علم معانی در انتقال اندیشههای شاعرانه در دوبیتیهای مفتون، بررسی شده تا مشخّص شود او هنگامی که در لابهلای دوبیتیهای غنایی و عاشقانۀ أکثر
مفتون در دوبیتیها وسروده و عاشقانههای غنایی خود به شیوۀ مؤثر از ابزارهای بلاغی، مخصوصاً علم معانی بهره برده است. در این پژوهش، نقش علم معانی در انتقال اندیشههای شاعرانه در دوبیتیهای مفتون، بررسی شده تا مشخّص شود او هنگامی که در لابهلای دوبیتیهای غنایی و عاشقانۀ خود خواسته است بهطور ضمنی به پند و اندرز و تعلیم روی بیاورد، از چه نوع جملههایی استفاده کرده و چگونه آنها را به کار برده است تا مضامین مورد نظر به بهترین شکل به مخاطب منتقل شود. مفتون بـا اسـتفاده از علم معانی و ابزارهای مناسب آن مانند جملههای پرسشی، خبری و امری به شیوهای مـؤثر، در انتقال مفاهیم و مضامین شعری به مخاطب خود موفق بوده اسـت و درعینحال از این طریق، حضور مخاطب در لابهلای متن را نیز برجستهتر نشان داده است. بررسی این دسته از جملات و اغراض ثانویۀ آنها برای شناخت اندیشه و افکار او بسیار ضروری است. با بررسی نوع جملات به کار رفته در ابیات تعلیمی و اغراض و معانی ثانویۀ آنها، چگونگی پیوند زبان غنایی مفتون با اهداف تعلیمی او در این سرودهها مشخّص میشود. نگارندگان در این پژوهش به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی این دسته از جملات و معانی ثانویۀ آنها پرداختهاند و نکات برجستۀ سه مبحث از علم معانی، یعنی جملات پرسشی امری و خبری و نقش و تأثیر آنها در انتقال مؤثر مضامین شاعر در سرودۀ غنایی و عاشقانه، شرح و تبیین شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications