• فهرس المقالات حکمروایی چندسطحی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - حکمروایی چندسطحی منطقه‌ی کلان‌شهری در راستای رویکرد نومنطقه گرایی* (مطالعه موردی: منطقه کلانشهری مشهد)
        مظفر صرافی ناصر نجاتی
        ریشۀ بسیاری از مشکلاتی که کلان شهرها با آن ها مواجه هستند خارج از مرزهای سیاسی و محدوده ی تحت قلمروی آن ها می باشد. کلان شهر مشهد از این امر مستثنی نبوده و با مشکلاتی روبرو می باشد که منشا آن در سطحی بالاتر، یعنی منطقه ی کلان شهری مشهد اتفاق می افتد. از این رو، هدف از ا أکثر
        ریشۀ بسیاری از مشکلاتی که کلان شهرها با آن ها مواجه هستند خارج از مرزهای سیاسی و محدوده ی تحت قلمروی آن ها می باشد. کلان شهر مشهد از این امر مستثنی نبوده و با مشکلاتی روبرو می باشد که منشا آن در سطحی بالاتر، یعنی منطقه ی کلان شهری مشهد اتفاق می افتد. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی نظام کارآمد مدیریت منطقه ای بر اساس رویکرد نومنطقه گرایی جهت رسیدگی به مشکلات منطقه ی کلان شهری مشهد می باشد. در بخش بررسی ادبیات نومنطقه گرایی و مدیریت منطقه ای از روش تحقیق بازنگری پژوهش، و در بخش بررسی نظام کارآمد مدیریت منطقه ای برای منطقه ی کلانشهری مشهد از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه موردی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نظام حکمروایی دوسطحی با مشارکت همه کنشگران منطقه ای مبتنی بر اصل واگذاری امور به پایین ترین سطح قابل اجرا، می تواند موجب کارآمدی نظام مدیریت منطقه ای منطقه ی کلان شهری مشهد گردد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ساختار حکمروایی در ایران بر اساس نظریه حکمروایی چندسطحی
        حمیدرضا صارمی نیما فرهادی منش سید مهدی خاتمی
        مقدمه و هدف پژوهش: حکمروایی رویکردی نوین است که از سال 1970 جایگزین مدیریت سنتی شده و پژوهش های متعددی را در نقاط مختلف جهان را به خود جذب نموده است. تاکنون گونه های مختلفی از این رویکرد در ادبیات حکمروایی در جهان ارائه شده است که یکی از این گونه ها، حکمروایی چندسطحی اس أکثر
        مقدمه و هدف پژوهش: حکمروایی رویکردی نوین است که از سال 1970 جایگزین مدیریت سنتی شده و پژوهش های متعددی را در نقاط مختلف جهان را به خود جذب نموده است. تاکنون گونه های مختلفی از این رویکرد در ادبیات حکمروایی در جهان ارائه شده است که یکی از این گونه ها، حکمروایی چندسطحی است. در ایران نیز در سال 1396 از این نظریه به منظور ارائه الگویی برای حکمروایی منطقه کلان شهری مشهد استفاده شده است. هدف مقاله حاضر استفاده از این نظریه ـ حکمروایی چند سطحی ـ به منظور سنجش ساختار مدیریت شهری و منطقه‌ای در است. روش پژوهش: روش پژوهش برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر، روش کیفی است. در راستای دستیابی به اهداف مقاله ابتدا شاخص های نظریه حکمروایی شهری بر اساس روش بازنگری پژوهش استخراج شده، سپس به شناخت ساختار مدیریت شهری و منطقه ای ایران بر اساس روش مرور سیستماتیک پرداخته شده و در پایان بر اساس شاخص های استخراج شده حکمروایی چندسطحی، وضعیت حکمروایی ایران مورد سنجش قرار گرفته است. یافته های پژوهش: از میان شش شاخص های مورد بررسی، مدیریت شهری و منطقه ای ایران در سه شاخص (فضای شبکه ای، فضای چندمرکزی قدرت، و محو بودن مرزها) وضعیت نامطلوب، در دو شاخص (فضای مشارکتی و کثرت گرایی) وضعیت تا حدی مطلوب، و در یک شاخص (فضای چند بازیگری) وضعیت مطلوبی دارد. نتایج پژوهش: نتایج حاصل از بررسی شاخص های شش گانه پژوهش، بیانگر وضعیت نامطلوب حکمروایی در ایران از دیدگاه حکمروایی چندسطحی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تطبیق پذیری برنامه های کاربری زمین و سیاست های سازگاری اقلیمی در چهارچوب حکمروایی چندسطحی (مورد پژوهی: منطقه شهری قزوین)
        مصطفی مومنی ناصر برک پور
        در طول سه دهه گذشته، دولت‌های محلی در زمینه سیاست‌های تغییرات اقلیمی نقش مهمی ایفا نموده و بسیاری از شهرهای جهان برنامه‌ها و اقدامات اقلیمی خود را در چهارچوب حکمروایی چندسطحی توسعه داده‌اند. از سوی دیگر برنامه‌ریزی کاربری زمین یکی از مؤثرترین ابزار برای تسهیل سازگاری مح أکثر
        در طول سه دهه گذشته، دولت‌های محلی در زمینه سیاست‌های تغییرات اقلیمی نقش مهمی ایفا نموده و بسیاری از شهرهای جهان برنامه‌ها و اقدامات اقلیمی خود را در چهارچوب حکمروایی چندسطحی توسعه داده‌اند. از سوی دیگر برنامه‌ریزی کاربری زمین یکی از مؤثرترین ابزار برای تسهیل سازگاری محلی با تغییرات اقلیمی است. هدف از این پژوهش ارزیابی برنامه‌های کاربری زمین در راستای سیاست‌های سازگاری با تغییرات اقلیمی در منطقه شهری قزوین بوده است. در این مطالعه از روش پژوهش اسنادی و فن بازبینی نظام‌مند متون و روش تطبیقی-تحلیلی استفاده شد. پس از استخراج، طبقه‌بندی و تقلیل داده‌ها به تحلیل آنها و بررسی میزان مطابقت برنامه‌های تبیین شده با سیاست‌های سازگاری تغییرات اقلیمی پرداخته شده است. ارزیابی‌ها نشان دهنده انطباق نسبتاً بالایی بین سیاست‌های سازگاری با تغییرات اقلیمی و سیاست‌ها و برنامه‌های تدوین شده بود. این موضوع نشانگر توفیق نسبی در برنامه‌ها و سیاست‌های موجود در سطح ملی و منطقه ای در راستای مواجهه با تغییرات اقلیمی است، لیکن عدم هماهنگی و اجرای نامناسب برنامه‌ها، موجب بروز مشکلات اجرایی و در برخی جهات منجر به افزایش تغییرات اقلیمی در منطقه و آثار و پیامدهای آن شده است. بنابراین تاکید بر هماهنگی بیشتر بین نهادی و جلوگیری از تضاد منافع چه به صورت افقی و چه به صورت عمودی و به کارگیری تمام ظرفیت‌های نهادی و قانونی در زمینه سازگاری با تغییرات اقلیمی باید در دستور کار مدیریت محلی قرار گیرد. تفاصيل المقالة