پروانه ابریشم باف ناجور، Lymantriadispar L. شب پرهای از خانواده Lymantriidae بوده و یکی از آفات مهم برگخوار درختان و درختچههای جنگلی در منطقه ارسباران محسوب میشود که به صورت دورهای خسارت قابل توجهی به گونههای میزبان به ویژه درختان بلوط وارد مینماید. در این ب أکثر
پروانه ابریشم باف ناجور، Lymantriadispar L. شب پرهای از خانواده Lymantriidae بوده و یکی از آفات مهم برگخوار درختان و درختچههای جنگلی در منطقه ارسباران محسوب میشود که به صورت دورهای خسارت قابل توجهی به گونههای میزبان به ویژه درختان بلوط وارد مینماید. در این بررسی تاثیر دو فرآورده Bacillus thuringiensis شامل Btk (فرآورده تجاری Dipel) و BtH (تولید شده در ایران) روی لاروهای ابریشم باف ناجور مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید که بین تیمارهای دو فرآورده Dipel و BtH اختلاف معنیدار وجود دارد به طوری که تیمارهای 2/1 گرم در لیتر دایپل و 6 گرم در لیتر BtH به ترتیب با میانگین تلفات 23/29 و 05/23 درصد بیشترین و دز 2/1 گرم در لیتر BtH با میانگین تلفات 61/13 درصد کمترین تلفات را در لاروها ایجاد نمودند. مقایسه میانگین درصد مرگ و میر لاروها در زمانهای 1، 3، 7 و 14 روز بعد از پاشش در هر دو نوع فرآورده نشان داد که بین روز اول و روز سوم تفاوتی وجود نداشته اما اختلاف بین آن دو روز با روزهای 7 و 14 معنیدار است. به طوری که با گذشت زمان تاثیر تیمارها افزایش یافت. بر اساس مقایسه میانگین زنبورهای پارازیتویید و نماتد انگل خارج شده از لاروهای زنده مانده تحت تیمار، تاثیر تیمارهای Bt در جلوگیری از خروج دشمنان طبیعی کاملا مشهود بود. به طوری که دشمنان طبیعی خارج شده از تیمارهای 2/1، 3 و 6 گرم در لیتر BtH و دایپل به ترتیب 3/12، 7/34، 8/59 و 6/81 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. به عبارت دیگر با افزایش تاثیر Bt در تیمارها امکان خروج دشمنان طبیعی از لاروهای زنده مانده تحت تیمار کاهش یافت. در این رابطه غلظت بالای BtH و Dipel بیشترین تاثیر را در کاهش دشمنان طبیعی داشتند. بررسی میزان تغذیه لاروهای مورد آزمایش در برگهای تحت تیمار نشان داد که به علت تاثیر سریع Bt بر روی لاروهای سن دوم امکان تغذیه بیشتر آنها وجود نداشت، اما در لاروهای سن چهارم تاثیر آن تدریجی بوده و تغذیه لاروها از برگها در برخی از تیمارها تا 100 درصد هم ادامه یافت. بنابر این کاربرد فرآورده Dipel و غلظت بالای BtH علیه لاروهای سن دوم آفت در ارسباران نسبت به سایر تیمارها تاثیر بیشتری خواهد داشت.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر به منظور شناخت نیاز رویشگاهی گونه Sorbus torminalis Crantz. (L.) در سال 1392 در جنگلهای ارسباران (شمالغرب ایران) انجام گردیدهاست. مساحت منطقه مورد مطالعه 14000 هکتار تعیین گردید که شامل زیر حوزه ستن چای از حوزه کلیبرچای به مساحت 13335هکتار و قسمتی از حوزه أکثر
تحقیق حاضر به منظور شناخت نیاز رویشگاهی گونه Sorbus torminalis Crantz. (L.) در سال 1392 در جنگلهای ارسباران (شمالغرب ایران) انجام گردیدهاست. مساحت منطقه مورد مطالعه 14000 هکتار تعیین گردید که شامل زیر حوزه ستن چای از حوزه کلیبرچای به مساحت 13335هکتار و قسمتی از حوزه ایلگنه چای به مساحت 665 هکتار میباشد. در منطقه مورد نظر در داخل فرمهای مختلف زمین و در جهات جغرافیایی متفاوت، تعداد 6 قطعه نمونه 1000متر مربعی انتخاب گردید . جهت تعیین مهمترین عوامل موثر در استقرار گونه بارانک در ارسباران آنالیز مولفه های اصلی (PCA) بکار گرفته شد. برای این منظور از نرم افزار آماری SPSS (نسخه شماره 9) استفاده گردید. انتشار این گونه در محدوده ارتفاعی1020 تا 1715 متر بوده و درجنگلهای ارسباران به عنوان گونه همراه جامعه جنگلی ممرزCarpinetum betuli L. یافت میشود. بلندترین درختان برای گونه بارانک در فرم دامنه و در جهت شمالی (78/11 متر) قرار داشتند و قطر برابر سینه درختان بارانک از 1/5 تا 4/14 سانتی متر در فرمهای مختلف زمین و در جهات جغرافیایی متفاوت در نوسان میباشد.بر اساس نتایج این تحقیق گونه بارانک در طبقه ارتفاعی بالابند(2000-1500 متر) از جنبه حداکثر و میانگین قطر برابر سینه در وضعیت برتری قرار دارد. ضمنا نتایج آزمون PCA نشان میدهد که فاکتورهای درصد آهک و درصد مواد آلی با مولفه اول و فاکتورهای جهت جغرافیایی و درصد سیلت با مولفه دوم همبستگی بیشتری دارند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications