• فهرس المقالات جایگاه اجتماعی زن

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی و مقایسۀ شیوه‌های بازنماییِ جایگاه اجتماعیِ «شخصیت‌های زن» در داستانِ‌های کوتاه دهة بیست، با تکیه بر آثار محمود اعتمادزاده، بزرگ علوی و ابراهیم گلستان
        نجمه هاشمی علیرضا شعبانلو عبدالحسین فرزاد
        ادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل ‌گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت ‌های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می ‌کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات أکثر
        ادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل ‌گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت ‌های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می ‌کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات داستانی، ساختار و شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران بوده است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی – تحلیلی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که با توجه به دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان کوتاه در دهة بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطعِ تاریخی ترسیم کرده‌ اند؟ جامعة آماری این پژوهش داستان ‌های کوتاه نوشته شدۀ ابراهیم گلستان، بزرگ علوی و محمود اعتمادزاده در این دهه است. یافته‌ های پژوهش نشان می دهد که شخصیت ‌های زنانه در این داستان ‌ها اغلب به‌ عنوان شخصیت ‌های فرعی مطرح هستند و شیوة پردازش آن‌ ها به گونه‌ ای است که در ارتباط با سایر شخصیت ‌ها معرفی می ‌شوند. به نظر می رسد که هیچ ‌کدام از شخصیت ‌های زن در این داستان‌ ها به شیوة مستقیم معرفی نشده‌ اند و کنش ‌ها، افکار و گفتار آن‌ ها ابزار اصلی نویسندگان برای شناساندن این شخصیت ‌ها به خواننده هستند. این زنان نام های گوناگون؛ اما ویژگی‌هایی مشترکی دارند که بر اثر ناهنجاری‌ های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محکوم به رنج کشیدن و در نهایت تسلیم هستند. در مجموع اگر چه این زنان در مواردی به صورت متفاوت بازنمایی شده ‌اند؛ اما کلیت تصویر ارائه شده از ‌تحت تأثیر دیدگاه واقع گرای نویسندگان داستانِ کوتاه در دهۀ بیست، نقاط اشتراک بسیاری با یکدیگر دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مطالعة تطبیقی جایگاهِ اجتماعیِ زنان در داستان‌های کوتاه دهة 20 از منظر فرانقش تجربیِ زبان در رویکرد نقش‌گرایی هلیدی «با تمرکز بر داستان‌های کوتاه بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل‌احمد»
        نجمه هاشمی علیرضا شعبانلو عبدالحسین فرزاد
        زبان شناسی نقش گرا بر این نکته تأکید دارد که زبان ابزاری اجتماعی است و به آن دسته از کنش های انسانی می‌پردازد که بر انتقال معنا با کمک زبان اشاره دارد. هلیدی، زبان را نظامی از گزینش های واژگانی می داند که گویشور در سطوح سه گانه با توجه به بافت موقعیت از آن استفاده می کن أکثر
        زبان شناسی نقش گرا بر این نکته تأکید دارد که زبان ابزاری اجتماعی است و به آن دسته از کنش های انسانی می‌پردازد که بر انتقال معنا با کمک زبان اشاره دارد. هلیدی، زبان را نظامی از گزینش های واژگانی می داند که گویشور در سطوح سه گانه با توجه به بافت موقعیت از آن استفاده می کند. زبان با توجه به ضرورت های اجتماعی و محیط پیرامون تشکیل می شود و به سامان دهی معنی می پردازد. این کارکرد زبان در زبان شناسی نقش گرا فرانقش نامیده می شود. فرانقش های زبان عبارت اند از: فرانقش اندیشگانی که از این فرانقش برای واکاوی و تحلیل متن استفاده می شود؛ فرانقش بینافردی که هدف آن شروع یا ارتقای روابط برای تأثیرگذاری بر رفتار دیگران، بیان نظرات، اصلاح یا تغییر آن هاست؛ فرانقش متنی که وظیفة متناسب سازی پیام با توجه به دیگر عوامل متنی و برون متنی را داراست. پژوهش حاضر تلاش می کند به شیوة توصیفی – تحلیلی به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به جامعة آماری پژوهش، در ساختار متنی داستان های کوتاه دهة 20، هر کدام از فرآیندهای زبانی چه کارکردی دارند؟ و با توجه به مبانی مطرح در فرانقش اندیشگانی و دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان های کوتاه در دهة بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطع تاریخی ترسیم کرده اند؟ ادبیات داستان کوتاه با تأکید بر منش رئالیستی و واقع گرایانة خود همواره به دنبال تعریف جایگاهی برای حضور زنان و همچنین رهایی خود از محدودیت های جنسیتی و خوانش های مردسالارانه بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بزرگ علوی، ابراهیم گلستان، محمود اعتمادزاده و جلال آل احمد هر کدام در ساختار متنی داستان های کوتاه خود از انواع مختلف فرآیندهای زبانی برای ترسیم جایگاه اجتماعی مثبت زنان بهره گرفته اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی جامعه‌شناختی جایگاه زنان در شعر معاصر فارسی
        رحمت الله دادور مریم حبیبی فتح آبادی
        این نوشتار با هدف شناخت جامعه‌شناختی جایگاه زنان در شعر معاصر فارسی به بررسی آثار هفت تن از شاعران کشور (نیمایوشیج، پروین اعتصامی، مهدی اخوان‌ثالث، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، محمدحسین شهریار، سیمین بهبهانی) می‌پردازد و از روش تحلیل محتوا و 5 مقوله‌ی زن و هویت انسانی، زن و أکثر
        این نوشتار با هدف شناخت جامعه‌شناختی جایگاه زنان در شعر معاصر فارسی به بررسی آثار هفت تن از شاعران کشور (نیمایوشیج، پروین اعتصامی، مهدی اخوان‌ثالث، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، محمدحسین شهریار، سیمین بهبهانی) می‌پردازد و از روش تحلیل محتوا و 5 مقوله‌ی زن و هویت انسانی، زن و خانواده، زن و خشونت، زن، عشق و وفاداری، زن و هوی و هوس بهره گرفته است. واحد تحلیل در این تحقیق که بر اساس نظریه لینستون سامان‌یافته است، مصرع می‌باشد. در تحلیل یافته‌ها از روش‌های آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و هم از آماره غیرپارامتریک میانه استفاده شده است. می‌توان مهم‌ترین دستاورد آن را در درجه اول اهمیت قرار داشتن هویت انسانی زن از دید شاعران معاصر دانست. البته آزمون میانه مشخص می‌سازد که با 95% اطمینان جایگاه زنان در شعر زنان شاعر، نسبت به شعر مردان شاعر والاتر و برتر است تفاصيل المقالة