هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه أکثر
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه 270 نفر (با درنظرگرفتن خطای آلفای 05/0 و خطای بتای 20/0) تعیین و از روش نمونهگیری سهمیهای استفاده شد. برای سنجش میزان احساس تعلق اجتماعی از پرسشنامه صادقی جعفری و همکاران (1397) استفاده شد. اعتبار درونی پرسش نامه با محاسبه شاخص AVE (اعتبار همگرا) انجام شد. اندازه ضریب آلفای کرونباخ (پایایی) برای مؤلفه های تعلق عاطفی و تعلق عملی 85/0 و 84/0 و برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی گروه های مستقل، تحلیل واریانس و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد؛ میانگین نمره تعلق اجتماعی 81/2 از 5 است و آزمون تی تک نمونهای، تعمیم این یافته را به جامعه آماری تأیید کرد. دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد و دانشجویان گروه علومانسانی نسبت به سایر گروه ها احساس تعلق بالاتری دارند. وضعیت اقتصادی دانشجویان (وضع اشتغال و پایگاه اجتماعی - اقتصادی) ارتباطی بااحساس تعلق آنها ندارد. نمودار مدل معادله ساختاری، اثر مستقیم تعلق دینی و اعتماد نهادی را بر تعلق اجتماعی به ترتیب 37/0 و 39/0 نشان داد. درحالیکه ضریب تعیین مدل 44/0 به دست آمد. همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم تعلق دینی 57/0 است.
نتیجه گیری: احساس تعلق اجتماعی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان از حد متوسط (مقیاس) کمتر است و دو متغیر تعلق دینی و اعتماد نهادی بر آن تأثیر مثبت دارد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک میباشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 أکثر
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک میباشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزار میباشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخهای یکدست و غیره) این تعداد را به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بود. ابتدا وضعیت نرمالبودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزارspss 22 سنجیده شد. یافتهها نشان میدهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. یافتههای رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین میکند. نتایج این تحقیق حاکی از این است که تعلقات باعث میشوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایهگذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزههای منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة شهروندان بالای 18 سال شهر تهر أکثر
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزارند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخ های یکدست و غیره) این تعداد به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. ابتدا وضعیت نرما ل بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها، با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارspss 22 سنجیده شد. یافته ها نشان می دهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطة معنادار و مثبتی وجود دارد. یافته های رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین میکند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تعلقات باعث می شوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایه گذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزه های منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications