هدف اصلی تحقیق بررسی عوامل اجتماعی موثر بر فرایند تصمیمگیری در رفتار سیاسی زنان و مردان ساکن شهر تبریز است که سعی شده تأثیر عوامل اجتماعی از جمله اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی، بیقدرتی اجتماعی، بیهنجاری اجتماعی و تعلق اجتماعی در فرایند تصمیمگیری بر رفتارهای سیاسی بر أکثر
هدف اصلی تحقیق بررسی عوامل اجتماعی موثر بر فرایند تصمیمگیری در رفتار سیاسی زنان و مردان ساکن شهر تبریز است که سعی شده تأثیر عوامل اجتماعی از جمله اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی، بیقدرتی اجتماعی، بیهنجاری اجتماعی و تعلق اجتماعی در فرایند تصمیمگیری بر رفتارهای سیاسی بررسی شود. چارچوب نظری این مطالعه بر مبنای رویکردهای مشارکت سیاسی و رفتار سیاسی و به صورت تلفیقی از نظریات صاحبنظران این حوزهها استفاده شده است. روش تحقیق پیمایش و ابزار مطالعه پرسشنامه محقق ساخته بود که از بین جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان و زنان(درمدت زمان تحقیق) بازه سنی 64-18 سالگی، در شهر تبریز سکونت دارند برابر با 1173916 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با روش نمونهگیری چند مرحلهای وخوشهای نمونههای آماری انتخاب شد. باتوجه به یافتههای تحقیق ملاحظه شد که متغیر تصمیمگیری در رفتار سیاسی شهروندان ساکن شهر تبریز متاثر از عوامل بسیاری است که در تحقیق حاضر، اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی، بیهنجاری اجتماعی، بیقدرتی اجتماعی، تعلق اجتماعی، جنسیت، وضعیت سنی، وضعیت شغلی و تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل با تصمیمگیری در رفتار سیاسی شهروندان تبریز به عنوان متغیر وابسته رابطه معنیداری دارند. نتایج تحقیق نشان داد که امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی ،احساس بیقدرتی، احساس تعلق اجتماعی، وضعیت شغلی و وضعیت تحصیلی بیشترین تأثیر را بر تصمیمگیری در رفتار سیاسی شهروندان ساکن شهر تبریز دارد.
تفاصيل المقالة
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه أکثر
هدف: هدف مقاله بررسی میزان احساس تعلق به جامعه ایران در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و عوامل مرتبط با آن است.
روش: روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری 6258 نفر دانشجوی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در دورههای تحصیلات تکمیلی است. حجم نمونه 270 نفر (با درنظرگرفتن خطای آلفای 05/0 و خطای بتای 20/0) تعیین و از روش نمونهگیری سهمیهای استفاده شد. برای سنجش میزان احساس تعلق اجتماعی از پرسشنامه صادقی جعفری و همکاران (1397) استفاده شد. اعتبار درونی پرسش نامه با محاسبه شاخص AVE (اعتبار همگرا) انجام شد. اندازه ضریب آلفای کرونباخ (پایایی) برای مؤلفه های تعلق عاطفی و تعلق عملی 85/0 و 84/0 و برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، تی گروه های مستقل، تحلیل واریانس و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد؛ میانگین نمره تعلق اجتماعی 81/2 از 5 است و آزمون تی تک نمونهای، تعمیم این یافته را به جامعه آماری تأیید کرد. دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد و دانشجویان گروه علومانسانی نسبت به سایر گروه ها احساس تعلق بالاتری دارند. وضعیت اقتصادی دانشجویان (وضع اشتغال و پایگاه اجتماعی - اقتصادی) ارتباطی بااحساس تعلق آنها ندارد. نمودار مدل معادله ساختاری، اثر مستقیم تعلق دینی و اعتماد نهادی را بر تعلق اجتماعی به ترتیب 37/0 و 39/0 نشان داد. درحالیکه ضریب تعیین مدل 44/0 به دست آمد. همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم تعلق دینی 57/0 است.
نتیجه گیری: احساس تعلق اجتماعی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان از حد متوسط (مقیاس) کمتر است و دو متغیر تعلق دینی و اعتماد نهادی بر آن تأثیر مثبت دارد.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک میباشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 أکثر
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهر ورفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک میباشد. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیة از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزار میباشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخهای یکدست و غیره) این تعداد را به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بود. ابتدا وضعیت نرمالبودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزارspss 22 سنجیده شد. یافتهها نشان میدهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. یافتههای رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین میکند. نتایج این تحقیق حاکی از این است که تعلقات باعث میشوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایهگذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزههای منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند.
تفاصيل المقالة
سرمایه اجتماعی؛ نقش پیشگیرانه در اقدام به خودکشی دارد. هدف اصلی پژوهش تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن با اقدام به خودکشی در شهرستان ایلام است. روش تحقیق از نوع کمی (پیمایش)، ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد (ترکیبی) بوده و با فرمول کوکران 515 نفر ت أکثر
سرمایه اجتماعی؛ نقش پیشگیرانه در اقدام به خودکشی دارد. هدف اصلی پژوهش تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن با اقدام به خودکشی در شهرستان ایلام است. روش تحقیق از نوع کمی (پیمایش)، ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد (ترکیبی) بوده و با فرمول کوکران 515 نفر تعیین و در شهرهای ایلام، ایوان، دره شهر، ملکشاهی و دهلران بعد اختصاص حجم نمونه؛ به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی توزیعشده و سطح روایی و پایایی پژوهش نیز برآورد شده است. نتایج نشان میدهد که سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن (انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعلق اجتماعی) با اقدام به خودکشی رابطه معنیداری داشته و ضریب همبستگی شاخص سرمایه اجتماعی برابر با 0.387- است. بر این اساس ضریب تعیین پژوهش برابر با 0.139-؛ ضریب تعیین تعدیلشده برابر با 0.121- و ضریب همبستگی کلی برابر با 0.201- است. مطابق نتایج؛ سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام، مشارکت، تعلق اجتماعی) نقش نظارتی، کنترلی و پیشگیرانه در افکار خودکشی داشته و درصورتیکه استان ایلام از میزان سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار باشد، تابآوری اجتماعی-روانی (آستانه تحمل روانی-اجتماعی) بیشتری در هنگام مواجهه با ناکامی اجتماعی، محرومیت؛ فشارهای اجتماعی و فرهنگی داشته و کمتر مرتکب رفتار پرخطری مثل اقدام به خودکشی میشوند.
تفاصيل المقالة
در فرایند گذارجامعه ایران از سنتی به مدرن عناصر ساختار فرهنگی جامعه در هم شکسته شده اند. خانواده گرایی یکی از عناصرسنتی ساختار فرهنگی است که در جامعه ما اهمیت فراوان دارد و یکی از مهمترین ارزش های وابسته به فرهنگ در هر جامعه است که به الگویی از سازمان اجتماعی اشاره می ک أکثر
در فرایند گذارجامعه ایران از سنتی به مدرن عناصر ساختار فرهنگی جامعه در هم شکسته شده اند. خانواده گرایی یکی از عناصرسنتی ساختار فرهنگی است که در جامعه ما اهمیت فراوان دارد و یکی از مهمترین ارزش های وابسته به فرهنگ در هر جامعه است که به الگویی از سازمان اجتماعی اشاره می کند وبه عنوان بخشی از یک نگاه سنتی جامعه است که بر نگرشهای وفاداری،اعتمادوهمکاری دربین گروه خانواده تاکید می کند. چهارچوب نظری باستفاده از تبیین های ساختاری (نظریه مدرنیزاسیون،گذار جمعیتی دوم) و تبیین های ایده ای و ارزشی(نظریه ایده الیسم توسعه، دگرگونی ارزشهای اینگلهارت) می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده وجامعه آماری، متشکل ازمردان وزنانی ساکن در سه شهر که خانواده را تجربه نمودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ ، 420 نفر محاسبه وبراساس نمونه گیری سهمیه ای متناسب با تعداد خانواده ها درشهرمحل سکونت انتخاب شده اند.داده ها با کمک پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار spss و Amos واندازه گیری ضریب همبستگی و تاثیر نتایج دادکه میزان خانواده گرایی در سه شهر بالا می باشد و ازشش فرضیهی مورد بررسی نتایج حاصله نشان میدهدکه هر شش متغیر سرمایه اجتماعی و دینداری،سبک زندگی،تعلق اجتماعی و نوگرایی و هویت اجتماعی رابطه معنادار با خانواده گرایی داشتهاند. کلید واژه: خانواده گرایی، دینداری، سرمایه اجتماعی، نوگرایی، سبک زندگی، تعلق اجتماعی و هویت اجتماعی
تفاصيل المقالة
با توجه به نقش و اهمیت محلات در مطالعات توسعه پایدار شهری، مساله گرایشهای جمعیتی به زندگی در محلههای شهری تحت تاثیر عوامل اجتماعی، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که محلههای شهری مهم ترین عناصر اجتماعی یک شهر محسوب میشوند نقش مهمی در روند رو به رشد أکثر
با توجه به نقش و اهمیت محلات در مطالعات توسعه پایدار شهری، مساله گرایشهای جمعیتی به زندگی در محلههای شهری تحت تاثیر عوامل اجتماعی، در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که محلههای شهری مهم ترین عناصر اجتماعی یک شهر محسوب میشوند نقش مهمی در روند رو به رشد شهرها دارند. محله بیش از آنکه یک عنصر فیزیکی در شهر باشد یک بافت اجتماعی است که از نظر فضایی توسط ساکنان آن درک و مشخص میشود و محل ایجاد ارتباط متقابل و هویت یابی مشترک میان شهروندان است. قدرت هر محله تابع تجانس اجتماعی ساکنان آن است به گونهای که همسانی و شباهت در نوع زندگی، موجب نزدیک شدن و شناسایی متقابل افراد و احساس تعلق به گروه معین میشود. این سوال اساسی که چه عوامل اجتماعی بر گرایش محلهای جمعیتها نقش دارند مساله اصلی در پژوهش حاضر میباشد. احساس گرایش محلهای براساس شاخص حس تعلق و همبستگی در نظر گرفته شده و به عنوان متغیر وابسته مورد سنجش و در رابطه با سایر متغیرها (متغیرهای مستقل) قرار گرفته است. عوامل اجتماعی که بر این گرایش و حس تعلق موثر فرض شدهاند، متغیرهای سبک زندگی، پایگاه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی میباشد. این فرض در نظر گرفته شده است که هریک از متغیرهای فوق در رابطه با حس تعلق و گرایش محلهای هستند و بر انتخاب ساکنان به عنوان محل سکونت دخیل بودهاند. برای انجام پژوهش حاضر و آزمون فرضیات از روشهای اسنادی و کتابخانهای و در مرحله بعد از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج و یافتههای پژوهش نشان میدهد که بیشترین ارتباط معنادار و وجود همبستگی بین سبک زندگی و پایگاه اجتماعی افراد با حس تعلق و گرایش به محل زندگی بوده است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به صورت مطالعه تطبیقی میان دو منطقه 1 (شمالی) و منطقه 16 (جنوبی) شهر تهران صورت گرفته است، مقایسه میانگین نتایج دو منطقه وجود تفاوت معنادار میان عوامل اجتماعی مورد بررسی به عنوان شاخصهای تاثیر گذار بر گرایش محلهای را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications