در این مطالعه، با استفاده از چهار مدل GCM و دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 اقدام به تولید داده برای افق 2050 شد. سپس، پارامترهای دمای هوا، بارش، تبخیر- تعرق (ET0) و کمبود بارش (PD) در طول فصل رشد ارزیابی گردید و مقادیر کمیتهای شدت خشکی و طول دوره خشکی تخمین زده شدند. ET0 ب أکثر
در این مطالعه، با استفاده از چهار مدل GCM و دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 اقدام به تولید داده برای افق 2050 شد. سپس، پارامترهای دمای هوا، بارش، تبخیر- تعرق (ET0) و کمبود بارش (PD) در طول فصل رشد ارزیابی گردید و مقادیر کمیتهای شدت خشکی و طول دوره خشکی تخمین زده شدند. ET0 با دو روش پریستلی- تیلور (PT) و پنمن مانتیث (PM) محاسبه شد. ET0 محاسبه شده با روش PT با استفاده از چهار مدل هوشمند )شامل Eureqa Formulize، ANN، ANFIS و (SVM با روش PM برای هرایستگاه واسنجی گردید. برای پهنه بندی شاخص های مذکور، از سه روش زمین آمار IDW، کریجینگ و کوکریجنگ بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که در ایستگاههای منتخب، میانگین دمای هوا و بارش (در طول فصل رشد) به ترتیب، بین 9/0 تا 2 درجه سلسیوس و 27 تا 49 میلی متر افزایش خواهد یافت. همچنین، پارامترهای ET0 و شدت خشکی در همه ایستگاه ها افزایش خواهد یافت. میانگین افزایش PD در کل حوضه در حدود 6 تا 9 درصد خواهد بود. به طور متوسط، شدت افزایش شاخص های اگروکلیماتیک در سناریوی RCP8.5 حدود چهار درصد بیشتر از سناریوی RCP4.5 می باشد. در بین روشهای میان یابی، روش کوکریجینگ با استفاده از داده کمکی مدل رقومی ارتفاع (DEM) کارایی بهتری را نشان داد. در افق مورد نظر، طول فصل رشد بین 15 تا 35 روز افزایش خواهد یافت، با این حال، طول دوره خشکی تغییر محسوسی نخواهد داشت. نتایج نشان داد که در آینده، تغییرات مکانی متغیرهای اقلیمی کم و بیش مشابه با تغییرات نظیر دوره پایه خواهد بود.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: در سال های اخیر آلاینده ذرات معلق، به ویژه ذرات معلق با قطر کم تر از 5/2 میکرون شاخص ترین آلاینده شهر تهران بوده است. یکی از مهم ترین اقدامات برای حل مشکل ذرات معلق دست یابی به اطلاعات مناسب راجع به پراکنش و انتشار این آلاینده ها در دوره های زمانی مختلف می أکثر
زمینه و هدف: در سال های اخیر آلاینده ذرات معلق، به ویژه ذرات معلق با قطر کم تر از 5/2 میکرون شاخص ترین آلاینده شهر تهران بوده است. یکی از مهم ترین اقدامات برای حل مشکل ذرات معلق دست یابی به اطلاعات مناسب راجع به پراکنش و انتشار این آلاینده ها در دوره های زمانی مختلف می باشد، در این مطالعه هدف، ارایه راهکاری مکان مند برای مدل سازی و تحلیل مکانی و زمانی پراکنش ذرات معلق بر پایه آنالیزهای GIS ای می باشد.روش بررسی: در مرحله اول داده های دریافتی مربوط به آلاینده های PM 2.5 و PM 10 از شرکت کنترل کیفیت هوای تهران اخذ و جهت ورود به محیط GIS آماده سازی شد، و در ادامه با بررسی دقت روش های مختلف درون یابی، روش IDW به عنوان بهترین روش درون یابی برای تهیه نقشه میزان غلظت این آلاینده ها در سطح تهران انتخاب شد.یافته ها: با توجه به داده های روزانه این آلاینده ها در سال های 93 و 94، نقشه های روزانه و میانگین ماهانه و سالانه غلظت آن ها تهیه گردید و با توجه به نتایج بدست آمده، تحلیل مکانی و زمانی پراکنش آلاینده های PM 2.5 و PM 10 در شهر تهران انجام شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به بررسی های انجام شده می توان گفت بیش ترین غلظت آلاینده PM 10 در مناطق جنوب غربی و آلاینده PM 2.5 در محدوده شهرری و قسمت هایی از بخش مرکزی شهر مشاهده می شود.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: سلامت جسمی و روحی انسان تا حد زیادی به شرایط آب و هوایی مکان زیست او بستگی دارد. شناسایی عوامل محیطی ایجاد یا تشدیدکننده بیماریها در بهینه کردن تصمیمگیری برای پیشگیری و کنترل میتواند مفید باشد. هدف از این تحقیق تحلیل مکانی بیماریهای تنفسی و ارتباط آن با أکثر
زمینه و هدف: سلامت جسمی و روحی انسان تا حد زیادی به شرایط آب و هوایی مکان زیست او بستگی دارد. شناسایی عوامل محیطی ایجاد یا تشدیدکننده بیماریها در بهینه کردن تصمیمگیری برای پیشگیری و کنترل میتواند مفید باشد. هدف از این تحقیق تحلیل مکانی بیماریهای تنفسی و ارتباط آن با عوامل محیطی بهمنظور شناخت توزیع مکانی، کشف خوشهها و مدلسازی پیشبینی مکانی است.
روش بررسی: جمعیت موردمطالعه افراد دارای بیماریهای تنفسی مراجعهکننده بین بازه زمانی1386 تا1396به مراکز درمانی و محدوده موردمطالعه استان کردستان است. با توجه به پراکندگی بیماران از آماره بیضوی انحراف استاندارد مکانی، میانه مکانی و شاخص موران جهت بررسی و برای مدلسازی با استفاده از متغیرهای مستقل گردوغبار، ارتفاع، جهت شیب و دما از روش رگرسیون مکانی استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که جهت بیضوی مکانی سه برابر انحراف استاندارد شمال غربی جنوب شرقی است که نشان میدهد بیش از 99 درصد این بیماریها در این راستا گسترش دارد. شاخص 82/0 موران نیز نشاندهنده وجود خودهمبستگی مکانی و تعداد بیماری در سطح معناداری 99 درصداست. در مدلسازی مکانی جهت پیشبینی پراکندگی مکانی بیماری علامت مثبت ضرایب بهدستآمده برای گردوغبار و دما با بیماری نشاندهنده ارتباط مستقیم و ضرایب منفی بین ارتفاع و شیب نشاندهنده رابطه غیرمستقیم با بیماری است. همچنین مدلسازی نشان داد که گردوغبار مهمترین پارامتر در پیشبینی بیماری است.
بحث و نتیجهگیری: مقدار 82/0 R2= بیانگر این است که مدل استخراجشده قادر است بهطور کامل متغیر وابسته یعنی بیماری تنفسی در استان کردستان را با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل محیطی پیشبینی کند. با استفاده از نقشه پیشبینی بهدستآمده میتوان مناطق در معرض ابتلا به بیماری تنفسی را در راستای بهبود فرآیند تصمیمگیری تخصیص و توزیع مکانی خدمات بهتر شناسایی کرد.
تفاصيل المقالة
امروزه به دلیل عدم استفاده منطقی از سرزمین، تبدیل، تغییر پوشش و کاربری زمین در سرزمین ها روند رو به رشدی داشته است. بررسی و کمی سازی این تغییرات می تواند در برنامه ریزی و مدیریت پایدار سرزمین ضروری باشد، لذا در این مطالعه از سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزارهایی کمی أکثر
امروزه به دلیل عدم استفاده منطقی از سرزمین، تبدیل، تغییر پوشش و کاربری زمین در سرزمین ها روند رو به رشدی داشته است. بررسی و کمی سازی این تغییرات می تواند در برنامه ریزی و مدیریت پایدار سرزمین ضروری باشد، لذا در این مطالعه از سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزارهایی کمی ساز برای بررسی تغییرات و وضعیت سرزمین استفاده شده است. سنجه های مورد بررسی از نوع توزیع مکانی و ترکیب بندی لکه ها می باشد. منطقه حفاظت شده دز واقع در استان خوزستان نیز به عنوان مطالعه موردی این تحقیق انتخاب شده است. به منظور تهیه نقشه های پوشش سرزمین و تحلیل تغییرات، به ترتیب، تصاویر ماهواره لندست 7 مربوط به سنجنده TM و تصاویر ماهواره لندست 8 مربوط به سنجنده ETM+ و متریک های تعداد لکه، تراکم لکه، تراکم حاشیه، بزرگ ترین لکه، شکل سیمای سرزمین، کل حاشیه و شاخص های تنوع گونه ای و یکنواختی گونه ای شانون و سیمپسون و برای تجزیه و تحلیل سنجه ها در سطح کلاس از نرم افزار Fragstats 4.2 و Envi استفاده شده است. نتایج بررسی و مقایسه سنجه ها نشان داد که وسعت اراضی دارای پوشش گیاهی در منطقه کاهش یافته، درحالی که اراضی خاکی روند افزایشی دارد. کاهش وسعت پوشش گیاهی و افزایش اراضی خاکی بیان گر تخریب پوشش طبیعی منطقه طی سال های مورد مطالعه می باشد. همچنین کاهش سنجه های تعداد لکه و سنجه تراکم لکه و افزایش سنجه تراکم حاشیه نشان از افزایش تخریب پوشش های طبیعی این منطقه حفاظت شده و افزایش مرز مشترک با کاربری های اطراف خود دارد.
تفاصيل المقالة
دشت میناب در استان هرمزگان، در دهههای اخیر رشد جمعیت را در کنار توسعه کشاورزی داشته است. بارش کمسالهای اخیر، خشکسالیهای متوالی و محدودیت منابع آب سطحی، موجب حفر بیرویه چاههای آب در منطقه شده است. برداشت بیرویه از این چاهها، موجب عدم تعادل آبخوان منطقه شده و پای أکثر
دشت میناب در استان هرمزگان، در دهههای اخیر رشد جمعیت را در کنار توسعه کشاورزی داشته است. بارش کمسالهای اخیر، خشکسالیهای متوالی و محدودیت منابع آب سطحی، موجب حفر بیرویه چاههای آب در منطقه شده است. برداشت بیرویه از این چاهها، موجب عدم تعادل آبخوان منطقه شده و پایین رفتن سطح آب زیرزمینی را به دنبال داشته است. پیامدهای این روند، باعث ایجاد و گسترش فرونشست زمین در منطقه شده است. هدف از این تحقیق، استفاده از تصاویر ماهوارهای راداری Semtinel-1 سالهای 1393 و 1397 و روش تداخلسنجی تفاضلی راداری در بررسی میزان و گسترش فرونشست زمین است. نتایج پردازشهای انجامشده بر روی این تصاویر نشان داد که در دوره مطالعاتی، حدود 13سانتیمتر فرونشست داشته است. بعد از صحتسنجی پهنهبندی انجامشده با واقعیتهای زمینی (شهریور 1397)، بهمنظور تشخیص رابطه فرونشست با میزان تغییرات و افت سطح آب زیرزمینی، ارتفاع سطح زمین و شیب، تحلیلهای فضایی انجام و میزان همبستگی هر یک از فاکتورهای مذکور با تراکم رخداد فرونشست محاسبه گردید. تحلیل خودهمبستگی فضایی و شاخص موران خوشه ای بودن رخداد فرونشست تحت تأثیر تغییرات سطح آب در منطقه موردمطالعه را به میزان 0.925 نشان داد. همچنین بالا بودن امتیاز توزیع نرمال استاندارد (z) و پایین بودن مقدار سطح معنیداری (p_value) نشاندهنده رابطه خودهمبستگی قوی 1.89 و 0.06 بین عناصر موردمطالعه است.
تفاصيل المقالة
پیشینه و هدف رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی سبب تغییرات زیاد پوشش و کاربری اراضی شده که بهطور گستردهای بر ساختار، عملکرد و خدمات اکوسیستم تأثیر میگذارد. از سال 2008 بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می کنند که طبق پیشبینی سازمان ملل تا سال 2050، 80 درصد جمع أکثر
پیشینه و هدف رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی سبب تغییرات زیاد پوشش و کاربری اراضی شده که بهطور گستردهای بر ساختار، عملکرد و خدمات اکوسیستم تأثیر میگذارد. از سال 2008 بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می کنند که طبق پیشبینی سازمان ملل تا سال 2050، 80 درصد جمعیت جهانی شهری خواهد شد و این افزایش مداوم موجب گسترش سریع مناطق شهری می شود. اکثر این شهرها در کشورهای درحالتوسعه، بهویژه در آسیا و آفریقا واقعشدهاند که بخش قابلتوجهی از آن ها، کشورهای خشک و نیمهخشک هستند. برآوردها نشان می دهد که 85 درصد از کل اراضی ایران تحت تأثیر شرایط خشک و نیمهخشک هستند. مناطق خشک با اقلیم خشک، پوشش گیاهی تنک، کمبود آب، بارش محدود و محیط زیست بسیار شکننده مشخص می شوند. این ویژگی ها باعث شکننده شدن اکوسیستم های شهری می شوند. با توجه به اینکه عملکرد و کارکردهای محیطی به ترکیب و توزیع عناصر ساختاری آنها بستگی دارد، برای درک بهتر پویایی سیمای سرزمین، بررسی تغییرات الگوهای مکانی ضروری است. اطلاعات تغییرات کاربریها درگذر زمان میتواند تغییرات آتی را پیشبینی کرده و همچنین در شناخت توان و استعداد اراضی کاربرد دارند که میتواند در دستیابی به برنامهریزی و طراحی اصولی و پایدار کمک کرده و روند نامناسب تغییرات اراضی را تعیین و از گسترش آن جلوگیری کرد. برای شناسایی این الگوی مکانی و تغییرات آن از سنجههای سیمای سرزمین میتوان استفاده کرد. کمی سازی تغییرات در سیمای سرزمین با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین صورت میپذیرد و برای تحلیل و برنامهریزی کاربریها مورداستفاده قرار می گیرد. سنجهها ابزار مناسبی برای طراحی و یافتن ارتباط دقیق بین ساختار و عملکرد کاربریهای سیمای سرزمین هستند. بر همین اساس در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی و اندازهگیری تغییرات ساختار سرزمین شهری شهر یزد با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در طی سه دهه در این منطقه از تخریب و تکهتکه شدن الگوهای طبیعی جلوگیری شود و به برنامه ریزان و سیاستگذاران برای جهتگیری توسعه پایدار شهری کمک کند. هدف این مطالعه کمی سازی و اندازه گیری تغییرات الگوهای مکانی پوشش اراضی شهر یزد با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در دو سطح طبقه و سیمای سرزمین در طی دوره 27 سال است. همچنین توزیع و ترکیب الگوی فضایی پوشش اراضی در دو سطح لکه های سبز و ساختهشده که نقش عمدهای بر کارکرد اکوسیستم دارند، موردبررسی قرار گرفت.مواد و روش ها در این پژوهش از تصاویر ماهوارهای لندست 5 به تاریخ 1371 و لندست 8 به تاریخ 1397 استفاده شد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر ماهوارهای، طبقهبندی نظارتشده به روش حداکثر احتمال انجام شد. با توجه به تنوع پوششهای موجود در منطقه، سهطبقه شامل اراضی بایر، پوشش گیاهی و شهری مورد شناسایی و طبقهبندی قرار گرفت. بهمنظور بررسی دقت طبقهبندی تصاویر، از ماتریس خطا و محاسبه پارامترهای آماری ضریب کاپا و صحت کلی استفاده شد. ضریب کاپا و صحت کلی تصاویر طبقهبندیشده سال 1370 و 1397 به ترتیب 0.83، 96 درصد و 0.81، 90 درصد به دست آمد. با استفاده از نرمافزار فرگاستات Fragstats برای محاسبهی سنجه های سیمای سرزمین استفاده شد. در مطالعه حاضر با توجه به هدف تحقیق، سنجه های مساحت لکه (CA)، تعداد لکه (NP)، درصد مساحت لکه (PLAND)، میانگین اندازه لکه (AREA)، فشردگی لکه (GYRATE)، نزدیک ترین فاصله اقلیدسی (ENN)، و پیوستگی (CONTAGE) در سطح کلاس و سیمای سرزمین انتخاب و مورداندازه گیری قرار گرفتند.نتایج و بحث در این مطالعه با بررسی سنجه های مختلف در دو مقیاس کلاس و سیمای سرزمین استنباط شد که سیمای سرزمین در طبقه اراضی بایر و پوشش گیاهی در حال خرد شدن و گسستگی بیشتر در طی دوره زمانی موردبررسی است. درحالیکه پوشش شهری در طی این مدت یکپارچه تر و مساحت بیشتری را در برگرفته است که نشاندهنده آثار مخرب فعالیت های انسانی بر محیط زیست است. طی دوره موردمطالعه بیشترین افزایش مساحت نسبت به سایر طبقه ها، متعلق به طبقه پوشش شهری است، در این مطالعه بیشترین تعداد لکه نسبت به سایر طبقه ها را طبقه پوشش گیاهی داشته است. تعداد لکه های پوشش گیاهی طی دوره مطالعه افزایش و تعداد لکه های اراضی بایر و پوشش شهری کاهشیافته است. نتایج حاصل از این سنجه در کنار سنجه مساحت، نشاندهنده پدیده خرد دانه شدن پوشش گیاهی در شهر یزد است. تغییر کاربری های کشاورزی و باغداری به مناطق مسکونی باعث ازهمگسیختگی لکه های پوشش گیاهی شده است. متوسط اندازه لکه در کلاس پوشش شهری افزایش و در دوطبقه پوشش گیاهی و اراضی بایر کاهشیافته که نشان می دهد سطح نفوذناپذیر در شهر موردمطالعه افزایشیافته و سطح به هم پیوست ه ای را به وجود آورده اند. سنجه میانگین فاصله هر سلول در لکه با مرکز ثقل در دو کلاس اراضی بایر و پوشش گیاهی کاهشیافته و بیشترین کاهش مربوط به کلاس پوشش گیاهی است که نشاندهنده کاهش فشردگی این لکه ها است. سنجه نزدیکترین فاصله اقلیدسی لکه ها در تمامی کاربری ها افزایشیافته است که بیشترین میزان مربوط به اراضی بایر است.نتیجه گیری نتایج حاصل از بررسی تغییرات سنجه مساحت کلاس نشاندهنده این است که مساحت کاربری اراضی شهری طی دوره موردبررسی به میزان 4346.82 هکتار افزایشیافته است. دلیل این امر، افزایش جمعیت شهر یزد است. در سال 1370 جمعیت این شهر 275298 نفر بوده و در سال 1397 به 529673 نفر رسیده است؛ یعنی به میزان 254375 نفر افزایش جمعیت داشته است؛ بنابراین به فضای بیشتری جهت رشد و گسترش شهر نیاز است که سبب توسعه فیزیکی کاربری ساختوساز میشود. در اثر گسترش فضایی شهر، حدود 1667.61 هکتار از اراضی کشاورزی و باغات موجود در شهر یزد از بین رفته و در محدوده خدماتی شهر ادغامشده و به زیرساختهای شهری تبدیلشده است. افزایش زیرساخت و فعالیتهای انسانی بدون توجه به ظرفیت و توان اکولوژیکی این منطقه، میتواند مشکلات زیست محیطی بسیاری را به دنبال داشته باشد. ازاینرو برای جلوگیری از تخریب بیشتر محیطزیست و کاهش کیفیت آن لازم است برنامه های پایش و ارزیابی الگوهای پراکنش کاربری اراضی بهطور مداوم اندازه گیری شود تا بتوانند بهعنوان راهنمایی برای ارزیابی وضعیت موجود اکوسیستم شهری کاربردی باشند.
تفاصيل المقالة
هدف این تحقیق، تحلیل مکانی بیلبوردهای فرهنگی شهری در ارتقای سبک زندگی شهروندان پیرانشهر بود. روش این پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق 95716 نفراز شهروندان پیرانشهر بودند که از میان آنها 383 نفرکه 253 نفرآنها مرد و 130 نفر آنها زن بودند به روش ن أکثر
هدف این تحقیق، تحلیل مکانی بیلبوردهای فرهنگی شهری در ارتقای سبک زندگی شهروندان پیرانشهر بود. روش این پژوهش، پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق 95716 نفراز شهروندان پیرانشهر بودند که از میان آنها 383 نفرکه 253 نفرآنها مرد و 130 نفر آنها زن بودند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده با استفاده از روش کوکران انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استاندارد تبلیغات فرهنگی شهری ، لیو (2002)؛ سبک زندگی ،اله ربی و سهرابی (1395) بود. از روش تحلیل رگرسیون برای آزمون فرضیه ها استفاده شد . و برای تحلیل مکانی بیلبوردها از روش منطق فازی منطبق بر GIS استفاده شد در راستای اهدف تحقیق این نتیجه حاصل شد که بیلبوردهای فرهنگی شهری در ارتقای تعامل اجتماعی و خانوادگی ، ارتقای روانی – جسمانی شهروندان پیرانشهر تاثیر دارند. مکان بیلبوردهای فرهنگی شهری برای ارتقای سبک زندگی شهروندان پیرانشهر مناسب است.
تفاصيل المقالة
مکانیزم های بدون مفصل(انعطاف پذیر) جابجایی، نیرو و انرژی را با استفاده از مفاصل خمیده به جای مفاصل لولایی ساده انتقال می دهند. کاهش هزینه های ساخت، افزایش دقت این نوع مکانیزم ها، عدم وجود خطاهای ناشی از لقی و نبودن مشکلات سایش مفاصل و ارتعاشات ناشی از حرکات آن ها از جمل أکثر
مکانیزم های بدون مفصل(انعطاف پذیر) جابجایی، نیرو و انرژی را با استفاده از مفاصل خمیده به جای مفاصل لولایی ساده انتقال می دهند. کاهش هزینه های ساخت، افزایش دقت این نوع مکانیزم ها، عدم وجود خطاهای ناشی از لقی و نبودن مشکلات سایش مفاصل و ارتعاشات ناشی از حرکات آن ها از جمله مزایای این نوع مکانیزم هاست. در این مقاله برای تحلیل این نوع مکانیزم ها از مدل شبه صلب استفاده شده است. در ادامه با معرفی و بررسی چند مکانیزم بزرگ نمایی مکانیکی که برای افزایش جابجایی محرک های پیزوالکتریک به کار برده شده اند، مدلی جدید نیز ارائه و تحلیل شده است. این مدل جدید نسبت بزرگ نمایی بالایی را در ابعادی فشرده به دست می دهد که نسبت به مدل های پیشین بسیار مناسب است. فرکانس طبیعی بالای این مدل و نیز عدم وجود حرکات عرضی از جمله مزایای این مدل نسبت به مدل های معرفی شده،است. در ادامه با بررسی حل تحلیلی و مشخص نمودن پارامترهای طراحی برای بهترین شرایط کاری مدل شبه صلب بهینه ارائه شده است. همچنین با استفاده از تحلیل اجزای محدود و مقایسه نتایج آن با حل تحلیلی اثر تغییر پارامترهای گوناگون روی عمل کرد این مکانیزم مشخص گردیده و در انتها مکانیزمی بهینه ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
در این پژوهش با معرفی و بررسی چند مکانیزم بزرگنمای مکانیکی ، مدلی جدید معرفی، طراحی و تحلیل شده است. این مکانیزم جدید می¬تواند نسبت بزرگنمایی بالایی را در ابعادی فشرده بدست دهد. فرکانس طبیعی بالا و نیز عدم وجود حرکات عرضی از جمله مزایای این مدل جدید نسبت به مدل¬ أکثر
در این پژوهش با معرفی و بررسی چند مکانیزم بزرگنمای مکانیکی ، مدلی جدید معرفی، طراحی و تحلیل شده است. این مکانیزم جدید می¬تواند نسبت بزرگنمایی بالایی را در ابعادی فشرده بدست دهد. فرکانس طبیعی بالا و نیز عدم وجود حرکات عرضی از جمله مزایای این مدل جدید نسبت به مدل¬های معرفی شده می¬باشد. به منظور ارائه بررسی تحلیلی برای این مکانیزم¬ جدید از مدل شبه صلب استفاده شده و این مدل برای بهترین شرایط کاری بهینه گردیده است. این مدل همچنین با استفاده از روش اجزای محدود تحلیل و صحه گذاری شده است. نتایج اجزای محدود به منظور مشخص کردن اثر پارامترهایی که در مدل شبه صلب دیده نشده اند استفاده شده است. مکانیزمی بهینه به همراه نقشه ساخت و ابعاد کامل در انتها ارائه گردیده است. در این پژوهش با معرفی و بررسی چند مکانیزم بزرگنمای مکانیکی[1]، مدلی جدید معرفی، طراحی و تحلیل شده است. این مکانیزم جدید می تواند نسبت بزرگنمایی بالایی را در ابعادی فشرده بدست دهد. فرکانس طبیعی بالا و نیز عدم وجود حرکات عرضی از جمله مزایای این مدل جدید نسبت به مدل های معرفی شده می باشد. به منظور ارائه بررسی تحلیلی برای این مکانیزم جدید از مدل شبه صلب[2] استفاده شده و این مدل برای بهترین شرایط کاری بهینه گردیده است. این مدل همچنین با استفاده از روش اجزای محدود تحلیل و صحه گذاری شده است. نتایج اجزای محدود به منظور مشخص کردن اثر پارامترهایی که در مدل شبه صلب دیده نشده اند استفاده شده است. مکانیزمی بهینه به همراه نقشه ساخت و ابعاد کامل در انتها ارائه گردیده است. [1]Mechanical Amplifier 3Pseudo rigid body model
تفاصيل المقالة
هدف از انجام این تحقیق تحلیل مکانی پارک های شهر شیراز و بررسی الگوی همجواری و شعاع دسترسی فضاهای سبز موجود به منظور ارائه رهیافت ها و الگوی مناسب برای بهینه سازی نظام توزیع فضایی و الگوی مکان یابی فضاهای سبز در شهر شیراز میباشد.روششناسی این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیل أکثر
هدف از انجام این تحقیق تحلیل مکانی پارک های شهر شیراز و بررسی الگوی همجواری و شعاع دسترسی فضاهای سبز موجود به منظور ارائه رهیافت ها و الگوی مناسب برای بهینه سازی نظام توزیع فضایی و الگوی مکان یابی فضاهای سبز در شهر شیراز میباشد.روششناسی این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و کاربردی می باشد. ابتدا کلیه ی داده های فضایی مورد نیاز جمع آوری و بانک اطلاعاتی در محیط GIS و در نرم افزار ArcMap تشکیل گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی AHP، معیارهای شعاع پوششی، جمعیت و تراکم آن، دسترسی، کاربری های همجوار و...وزن دهی شدند. با توجه به یافته های به دست آمد مشخص شد که معیارهای دسترسی و تراکم جمعیت مهم ترین عوامل موثر در توزیع کاربری های شهری می باشد. همچنین در توزیع فضای سبز، معیارهای همجواری سازگار و ناسازگار، تراکم جمعیت و شبکه معابر مورد مطالعه قرار گرفت و همجواری فضاهای سبز بزرگ و نقشه نهایی جهت انتخاب مناسب ترین مکان ها و نامناسب ترین مکان های فضاهای سبز مشخص شد.با توجه به یافته های به دست آمده مشخص شد تعدادی فضاهای سبز در نظام همجواری با تمامی کاربری های مورد مطالعه به جز کاربری مسکونی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. همچنین با توجه به نقشه نهایی مناسب ترین مکان ها جهت احداث فضاهای سبز ، حاشیه های شهر شیراز در بخش های جنوب، شرق و غرب می باشد.
تفاصيل المقالة
پدیدهی گردوغبار از مهمترین پدیدههای جوی مخرب و موثر در تغییرات آب و هوایی است، بنابراین شناخت ویژگیهای آن از نظر فراوانی، مکان و زمان رخداد دارای اهمیت است، بدین جهت در این نوشتار به منظور ارزیابی و پایش مکانی و زمانی رخداد پدیدههای مرتبط با گردوغبار در شهرهای أکثر
پدیدهی گردوغبار از مهمترین پدیدههای جوی مخرب و موثر در تغییرات آب و هوایی است، بنابراین شناخت ویژگیهای آن از نظر فراوانی، مکان و زمان رخداد دارای اهمیت است، بدین جهت در این نوشتار به منظور ارزیابی و پایش مکانی و زمانی رخداد پدیدههای مرتبط با گردوغبار در شهرهای ایران از 85 ایستگاه همدید در بازه زمانی مشترک 20 ساله و از روشهای تحلیل آماری استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد که پدیدهی غبار(هیز) با کد 05 در نواحی ساحلی خلیجفارس دارای بیشینه فراوانی سالانه است و پیش از ظهر از فراوانی بیشتری نسبت به پس از ظهر برخوردار است، بیشینه و کمینه رخداد فصلی آن به ترتیب تابستان و زمستان است. پدیدهی گردوخاک با کد 06 در غرب کشور دارای بیشترین رخداد است و بیشینه و کمینه رخداد فصلی آن بترتیب تابستان و پاییز است، پدیدهی گردوخاک بلند شده اطراف ایستگاه با کد 07 در شرق کشور دارای بیشترین فراوانی است. پدیدههای طوفان ماسه یا گرد و خاک سبک، متوسط و شدید با کدهای 30 تا 35 بیشترین فراوانی رخداد در شرق کشور دارد و هنگام پس از ظهر دارای بیشترین فراوانی رخداد است. پدیدهی رعد و برق توام با توفان گرد و خاک یا توفان شن با کد 98 در ایستگاه ایرانشهر دارای بیشترین فراوانی رخداد است و در سایر ایستگاههای کشور بندرت رخ میدهد. بنابراین مطالعهی کدهای هوای مرتبط با گرد و غبار به طور جداگانه سبب آشکارسازی تفاوتهای زمانی و مکانی آنها میگردد و در شناخت مخاطرات محیطی شهرها و مناطق مختلف کشور دارای اهمیت است.
تفاصيل المقالة
هدف از این مطالعه، تحلیل مکانیکیفیتآب زیرزمینی دشت آباده طشک-جهانآبادواقع در شرق استان فارس برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی براساسدیاگرامهای شولر، ویلکوکس و شاخصاشباعشدگیلانژلیهاست. ابتدا دادههای 8 پارامتر کیفی مؤثر در مصارف فوق،شاملTDS،TH ،Na+،Cl-، SO42-،PH ،ECو SA أکثر
هدف از این مطالعه، تحلیل مکانیکیفیتآب زیرزمینی دشت آباده طشک-جهانآبادواقع در شرق استان فارس برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی براساسدیاگرامهای شولر، ویلکوکس و شاخصاشباعشدگیلانژلیهاست. ابتدا دادههای 8 پارامتر کیفی مؤثر در مصارف فوق،شاملTDS،TH ،Na+،Cl-، SO42-،PH ،ECو SARمربوط به 29 حلقه چاه منطقهجمعآوریو از نرمال بودن توزیع دادهها اطمینان حاصل گردید. به کمکتحلیلگرزمینآماری در سامانهی اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مدلهای مختلف روش کوکریجینگبرای هر پارامتربررسی و نتایج حاصل از مدلهای مذکور براساسفن اعتبارسنجی متقابل با معیار آماری ریشهی دوم میانگین مربعات خطا (RMSe) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای پارامترهای TDS،TH ، Cl- و PH، مدلرشنال کوادریک و برای متغیرهای Na+، SO42-، EC و SAR، مدلنمایی از بیشترین دقت و کمترین خطا نسبت به سایر مدلهایواریوگرام برخوردار میباشند.براساس نمودار شولر، 38% چاههای دشت در گروه خوب و قابلقبول قرار داشته و مانعی ازنظر شرب ندارند. نمودار ویلکوکس نشان میدهد که اکثر چاهها (62%) در کلاس خیلی شور قرار داشته و برای کشاورزی مناسب نمیباشند. با توجه به ضریب اشباعشدگی لانژلیه، 76% آب زیرزمینی دشت در ردهی رسوبگذار و 24% باقیمانده در ردهی خورنده ازنظر صنعتی قرار دارند.نقشههای طبقهبندی کیفیآب زیرزمینی دشتازلحاظ شرب، کشاورزی و صنعتی نشان داد که کیفیت آب از مناطق مرتفع شمال به سمت نواحی پست جنوب (بهاستثنایناحیهی ده زیر 2)، بخصوص در اراضی فاقد کشاورزی یعنی محدودهیدریاچهی بختگان که کلاس کیفیت آبِ غیرقابل استفاده غالب است؛ کاهش مییابد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications