جنگل کاری یکی از مناسب ترین روش ها برای افزایش پتانسیل ترسیب کربن می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. این تحقیق در پارک جنگلی چیتگر تهران و با هدف ارزیابی مقدار ترسیب کربن در بیومس (اندام های هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (در اعماق 15 أکثر
جنگل کاری یکی از مناسب ترین روش ها برای افزایش پتانسیل ترسیب کربن می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. این تحقیق در پارک جنگلی چیتگر تهران و با هدف ارزیابی مقدار ترسیب کربن در بیومس (اندام های هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (در اعماق 15-0 و 30-15 سانتی متری) توده های 40 ساله سرو نقره ای، اقاقیا و زمین بایر اطراف (شاهد) انجام گرفت. نمونه برداری به صورت تصادفی- سیستماتیک و درقالب 10 پلات تودرتو در هر توده انجام گرفت. نتایج نشان داد مقدار ترسیب کربن در توده اقاقیا 35/493 تن در هکتار بود که به طور معنی داری (p< 0.01) بیشتر از توده سرو نقره ای (82/328 تن در هکتار) و زمین بایر (8/10 تن در هکتار) برآورد شد. تنه درختان بیشترین سهم (61 درصد در توده اقاقیا و 56 درصد در توده سرو نقره ای) را در ترسیب کربن کل داشت. درصد شن، نیتروژن و اسیدیته خاک نیز مهم ترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن توسط توده های مذکور به ترتیب 20 و 5/3 میلیون دلار محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که جنگل کاری نقش مهمی در افزایش پتانسیل ترسیب کربن اکوسیستم ایفا می کند و با توجه به این که پتانسیل ترسیب کربن در بین گونه های مورد بررسی متفاوت بود، بنابراین تعیین و به کارگیری مدیریت مناسب در انتخاب گونه ها برای بهبود حاصل خیزی و در نتیجه افزایش ترسیب کربن و کاهش اثرات منفی تغییر اقلیم اهمیت فوق العاده ای در جنگل کاری دارد.
تفاصيل المقالة
به منظور ارزیابی تحمل برخی ارقام و تودههای گوجه فرنگی (Lycopersicon esculentum L.) به گل جالیز مصری pers.) Orobanche aegyptiaca) مصری آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. در این آزمایش 23 رقم و 4 توده محلی گوجه فرنگی در دو سری تیمار أکثر
به منظور ارزیابی تحمل برخی ارقام و تودههای گوجه فرنگی (Lycopersicon esculentum L.) به گل جالیز مصری pers.) Orobanche aegyptiaca) مصری آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. در این آزمایش 23 رقم و 4 توده محلی گوجه فرنگی در دو سری تیمار آلوده به گل جالیز و شاهد (عاری از گل جالیز) کشت شدند. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش، ارقام و توده های گوجه فرنگی مورد بررسی اختلاف معنی داری در زیستتوده داشتند و گل جالیز وزن تر و خشک همهی ارقام و توده های گوجه فرنگی را بطور معنی داری کاهش داد. ارقام و توده های گوجه فرنگی از نظر تحمل به گل جالیز اختلاف معنی داری با هم داشتند. به طور کلی بر اساس نتایج به دست آمده می توان ارقام اوربانا و GS15 و مارکونی را در کنار تودههای گوجه فرنگی، ارقام حساستر در مقابل گل جالیز مصری معرفی کرد؛ حال آنکه ارقام کال جی ان، پرایمو، هیبرید پتوپرایدV، هیبرید زمان و هیبرید سوپرست با وجودی که از قابلیت پارازیته شدن بالایی در مواجهه با گل جالیز برخودار بودند، امّا مشاهده شد در مقایسه با دیگر ارقام کمترین میزان کاهش وزن اندام های هوایی و ریشه را در حضور گل جالیز به خود اختصاص دادند. همچنین مقایسه توده ها و ارقام گوجه فرنگی نشان داد علی رغم تولید زیست توده بالاتر توده ها در شرایط عاری از گل جالیز، در شرایط پارازیته شدن به گل جالیز تودهها از حسّاسیّت بیشتری برخوردار بودند و آسیب شدیدتری را متحمل شدند.
تفاصيل المقالة
نماتد ریشه گرهی یکی از آفات مهم گیاه کنف است که بر رشد و تولید توده گیاهی تاثیر بسیاری میگذارد. با این حال شدت خسارت ایجاد شده در ارقام مختلف کنف متفاوت است. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر نژاد 1 نماتد ریشه گرهی Meloidogyne incognita بر تولید توده گیاهی کنف است. در أکثر
نماتد ریشه گرهی یکی از آفات مهم گیاه کنف است که بر رشد و تولید توده گیاهی تاثیر بسیاری میگذارد. با این حال شدت خسارت ایجاد شده در ارقام مختلف کنف متفاوت است. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر نژاد 1 نماتد ریشه گرهی Meloidogyne incognita بر تولید توده گیاهی کنف است. در این تحقیق تولید توده گیاهی 16 رقم کنف در چهار سطح مختلف آلودگی با نماتد مورد بررسی قرار گرفت. معیارهای بهرهوری عملکرد گیاهان شامل موارد زیر بود که همه این معیارها 120 روز پس از کاشت گیاهان اندازهگیری شد: FPM = Fresh plant mass (وزن تر کل گیاه) ، DPM =Defoliated plant mass (وزن تر گیاه بدون برگ) ، MSM =One meter stalk mass (وزن تر یک متر ساقه گرفته شده از وسط گیاه) ، DMSM =Dry one meter stalk mass ( وزن خشک ساقه یک متری که به مدت 5 روز در کوره با دمای 60 درجه سیلسیوس خشک شده است). بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، تولید توده گیاهی در همه ارقام مورد آزمایش کنف در شرایط بدون آلودگی به نژاد 1 نماتد و در شرایط وجود آلودگی با این نماتد متفاوت بود. درجه شدت کاهش توده گیاهی در ارقام مختلف کنف متفاوت بود. در بین ارقام تلقیح شده با نماتد، ارقام 113 و Tainang1 به ترتیب حداکثر تولید FPM و DPM داشتند و ارقام G4 (Kelantan) و G4 (AUST) نیز بالاترین مقدار MSM و DMSM را به خود اختصاص دادند. ارقام 113، Tainang1، G4 (Kelantan) و G4 (AUST) که به ترتیب تودههای گیاهی FPM، DPM، MSM و DMSM را نشان میدهند، به عنوان ارقام مناسب کاشت در خاکهای آلوده به این نماتد توصیه میشوند.
تفاصيل المقالة
یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار در تولید سیست آرتمیادر استخرهای پرورشی، تعداد مولدین سیست زا و تراکم بیومس مولدین از نظر وزن آرتمیاهای بالغ در هرلیتر از آب استخرهای پرورشی می باشد . در این مطالعه تاثیر تراکم مولدین بر تولید سیست روزانه استخرهای پرورش آرتمیا با استفاده از أکثر
یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار در تولید سیست آرتمیادر استخرهای پرورشی، تعداد مولدین سیست زا و تراکم بیومس مولدین از نظر وزن آرتمیاهای بالغ در هرلیتر از آب استخرهای پرورشی می باشد . در این مطالعه تاثیر تراکم مولدین بر تولید سیست روزانه استخرهای پرورش آرتمیا با استفاده از روش های آماری، آنالیز واریانس و ضرایب هم بستگی، مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج این طرح حاکی از این است که با وجود تعداد کم تر مولدین سیست زا در حدود 5عدد در هر لیتر آب وبا تراکم وزنی بیومس آرتمیا در حد 1/0 الی 2/.گرم در لیتر، تولید سیست آرتمیا در دو ماهه اول دوره پرورشی(160کیلو گرم در هکتار) بسیار بیشتر از سه ماهه بعدی دوره پرورش، (47کیلو گرم در هکتار) بوده است و طی سه ماهه بعدی، اگرچه بر تعداد مولدین سیست زا (بیش از 20عدددرلیتر) و تراکم وزنی بیومس آرتمیا(2/0الی3/0گرم در هر لیتر) در استخرهای پرورشی افزوده شده ولی تولید سیست کمتر شده است ( Sig : 0/000).
تفاصيل المقالة
جهت بررسی و ارزیابی اثرات نیتروژن آلی و شیمیایی بر عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات زراعی ذرت، آزمایشی در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه طرق مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان رضوی اجرا شد. اثرات 9 تیمار کودی شامل سه نوع کود آلی کمپوست (16 و 32 تن در هکتار)، گاوی (24 و أکثر
جهت بررسی و ارزیابی اثرات نیتروژن آلی و شیمیایی بر عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات زراعی ذرت، آزمایشی در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه طرق مرکز تحقیقات کشاورزی خراسان رضوی اجرا شد. اثرات 9 تیمار کودی شامل سه نوع کود آلی کمپوست (16 و 32 تن در هکتار)، گاوی (24 و 48 تن در هکتار)، مرغی (5/9 و 19 تن در هکتار)، کود شیمیایی اوره به میزان 225 و 450 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف کود (شاهد) بهعنوان کرتهای اصلی و دو رقم ذرت علوفهای (زودرس سینگل کراس فجر و دیررس 704) در کرتهای فرعی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مطالعه شد. نتایج تجزیه واریانس دادههای آزمایش اختلاف معنیداری را بین تیمارها در صفات قطر بلال، طول بلال، ارتفاع بلال و طول تاسل در سطح 5% و برای صفات فاصله زمانی بین ظهور دانه گرده و رشتههای ابریشمی (ASI)، (تعداد روز از کاشت تا گردهافشانی (ظهور تاسل) و تعداد کل برگ بوته در سطح یک درصد نشان داد. نتایج مقایسه میانگین با روش چند دامنهای دانکن نشان داد که حداکثر عملکرد علوفه (بیوماس تر و بیوماس خشک) متعلق به تیمار کمپوست 32 تن در هکتار بهترتیب با متوسط عملکرد 41/70 و 84/52 تن در هکتار وکمترین عملکرد علوفه (بیوماس تر و بیوماس خشک) متعلق به تیمار شاهد بهترتیب 16/49 و 15/39 تن در هکتار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications