کودکی اولین و مهمترین دورة زندگی آدمی است که در آن برای اولین بار مفهوم خود، طبیعت و روابط اجتماعی در آن شکل میگیرد. بر این اساس در هدفگذاری اصلی برای تدوین برنامه درسی ملی نیز به این اهداف برای کودکان پرداخته شده است. یکی از پرسشهایی که برای تحقق اهداف برنامه درسی أکثر
کودکی اولین و مهمترین دورة زندگی آدمی است که در آن برای اولین بار مفهوم خود، طبیعت و روابط اجتماعی در آن شکل میگیرد. بر این اساس در هدفگذاری اصلی برای تدوین برنامه درسی ملی نیز به این اهداف برای کودکان پرداخته شده است. یکی از پرسشهایی که برای تحقق اهداف برنامه درسی به آن باید پاسخ داد چگونگی محیط فیزیکی است که امر آموزش و پرورش در آنجا رخ میدهد. از طرفی حضور طبیعت در طراحی فضاهای آموزشی نیز بنا بر مطالعات انجام شده، قابلیتهای بسیار زیادی برای تأمین نیازهای مختلف کودکان در رشد و آموزش و پرورش داراست. این پژوهش با هدف بررسی تأثیراتی که طراحی با رویکرد طبیعتمحور در فضاهای آموزشی دوره ابتدایی میتواند بر رسیدن به اهداف برنامه درسی ملی داشته باشد، شکل گرفته. پژوهش حاضر یک مطالعة توصیفی تحلیلی است که با روش کتابخانهای و بررسی متون و استدلال منطقی شکل گرفته است. یافتههای پژوهش شامل راهکارهای طراحی طبیعتمحور برای دستیابی به اهداف برنامه درسی ملی میباشند که از مهمترین آنها میتوان به استفاده از الگوهای طراحی پایدار در طراحی مدارس، طراحی دو حیاط جداگانه آموزشی و ورزشی اجتماعی، طراحی فضاهای نیمهباز آموزشی در مجاورت فضای کلاسها، استفاده از دید بصری به فضای سبز طبیعی از فضاهای داخلی، استفاده از شیوههای باغسازی ایرانی در طراحی محوطهها، ایجاد تنوع فضایی با ایجاد فضاهای متنوع بسته، باز و نیمهباز، اشاره نمود.
تفاصيل المقالة
برنامهریزی درسی کلاسهای درس چندپایه از موضوعات چالشبرانگیز در کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه است. در این کشورها، برنامهریزی درسی چندپایه از حیث ضرورت، کارایی و عملی بودن مورد توجه و بحث جدی قرار دارد. مقاله مروری حاضر با استفاده از منابع موجود در کتابخانة چاپی و بهک أکثر
برنامهریزی درسی کلاسهای درس چندپایه از موضوعات چالشبرانگیز در کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه است. در این کشورها، برنامهریزی درسی چندپایه از حیث ضرورت، کارایی و عملی بودن مورد توجه و بحث جدی قرار دارد. مقاله مروری حاضر با استفاده از منابع موجود در کتابخانة چاپی و بهکارگیری موتور جستجوی گوگل اسکولار (google scholar) پایگاههای دادهای مثل مرکز پایاننامههای ایرانی (Irandoc)، جهاد دانشگاهی (sid)، مگ ایران (magiran)، نورمگز (noormags) را بررسی و به ارائة برخی از مفاهیم نظری و نتایج پژوهشهای انجام شده در این زمینه، به تشریح دلایل لزوم توجه بیشتر برنامه درسی ملی به کلاسهای چندپایه و تدوین برنامه درسی خاص برای این کلاسها پرداخته است. یافتهها بیانگر آن است که کلاسهای چندپایه، یکی از جنبههای مغفول برنامه درسی ملی است و با توجه به وجود این کلاسها در نظام آموزش رسمی کشور ما، ارائه ساختارها و پشتیبانیهای لازم جهت آموزش کیفی در این شرایط، ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین تدارک یک برنامه درسی بومیشده برای این کلاسها یک ضرورت انکارناپذیر است.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لی أکثر
هدف پژوهش حاضر نقد و تحلیل برنامه درسی ملی بر مبنای انطباق با نیازهای آموزشی دانش آموزان پیش دبستانی و دوره اول ابتدایی عشایر با تاکید بر رویکرد دانش بومی بود.روش تحقیق مورد استفاده تحلیل محتوا بود. جامعه این پژوهش 15 عنوان اصلی سند برنامه درسی ملی که به کمک ابزار چک لیست محتوا کدگذاری شد. واحد تحلیل متن (پاراگراف) بوده است. بدین منظور ابتدا نیازهای آموزشی از طریق مطالعه مبانی نظری شناسایی و به کمک تکنیک دلفی در سه حیطه دسته بندی شد؛ سپس محتوای سند برنامه درسی ملی بر اساس این نیازها تحلیل و نقد گردید. نتایج بررسی حاکی از توجه نسبی سند به نیازهای آمورشی بود؛طوری که حوزه تجارب یادگیری اصول ناظر برنامه های درسی، مبانی فلسفی و عملی و چشم اندازها به طور مستقیم و مناسب به مولفه های بوم شناختی تمرکز داشت؛ و بند اصول ناظر بر فرایند یاددهی و یادگیری این موضوع را کمتر مد نظر داشته است. همچنین بقیه بندها به صورت تلویحی و کلی به استفاده از این رویکرد اشاره داشته اند. در بخش دوم، در مجموع 6 مورد نقد برداشت شده که می توان به کلی گویی متن سند در مورد مبانی جامعه شناختی ، معرفی نکردن برنامه اجرایی خاص برای آموزش عشایر با توجه به ظرفیت های طبیعی موجود و توجه کمتر سند به برخی مولفه های رویکردهای دانش بومی اشاره کرد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت انعکاس مؤلفه های هویت فرهنگی منبعث از برنامه درسی ملی در کتاب-های درسی ریاضی دوره ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهشی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری أکثر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت انعکاس مؤلفه های هویت فرهنگی منبعث از برنامه درسی ملی در کتاب-های درسی ریاضی دوره ابتدایی اجرا شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهشی کتاب های درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند کتاب های ریاضی به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته روا و پایا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شد. عمده ترین نتایج پژوهش بیان کننده آن بود که از مجموع 270 مورد استخراج شده از شش کتاب ریاضی ابتدایی، 61 مورد (6/22 درصد) به مؤلفه دین و مذهب، 57 مورد (2/21 درصد) به مؤلفه جغرافیای فرهنگی، 72 مورد (6/26 درصد) به مؤلفه تاریخ و حافظه فرهنگی، 80 مورد (6/29 درصد) به مؤلفه نظام اجتماعی توجه شده است. این درحالی است که مؤلفه زبان جایگاهی در محتوای کتاب های مذکور ندارد. همچنین تفاوت مشاهده شده بین فراوانی مؤلفه ها از لحاظ آماری معنادار می باشد.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونهگیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و بر أکثر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین بود. در اجرای پژوهش، از رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شد. تعداد 20 نفر از صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت در استان اردبیل با روش نمونهگیری هدفمند، به شیوه قضاوتی و براساس اصل اشباع نظری انتخاب گردید. در مرحله اول، برای جمعآوری دادهها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و تحلیل دادهها، با روش کدگذاری سیستماتیک سه مرحلهای (گراند تئوری) صورت گرفت ویژگیها و مولفههای عناصر برنامه درسی مطلوب مدارس آینده متاثر از فناوریهای نوین و محدودیتهای فعلی، از نگاه مصاحبه شوندهها، در شش طبقه ساختاری نظریه مذکور (شرایط علی، مداخلهگر، پدیده اصلی، زمینه، راهبردها و پیامدها) مقوله بندی شده است. در مرحله دوم با جامعه آماری کلیه مدیران مدارس متوسطه دوره دوم شهر اردبیل، دادههای کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته از روی دادههای کیفی، گردآوری شده که در این مرحلهی فرآیند اجرا و تجزیه و تحلیل از روش تحقیق توصیفی پیمایشی و همبستگی تبعیت میکند. نتایج تحلیل دادهها نشان داد انجام اصلاحات مستمر درباره عناصر برنامه درسی (اهداف، محتوا، فعالیت، گروه بندی، زمان بندی و...) همراه با تغییر و تحول، در فناوریهای نوظهور، از نظر صاحب نظران برای آینده نظام آموزشی ضرورت داشته و نتایج پژوهش نشان دهنده تاثیر معنادار عناصر برنامه درسی بر مدارس آینده است و تفاوت معناداری بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود دارد.
تفاصيل المقالة
چکیده: پژوهش حاضر ازنوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای رسیدن به درک عمیق تر، از استراتژی پدیدارنگاری کمک گرفته شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 15 نفر از معلمانی بودندکه از لحاظ علمی واجرایی در راستای هدف پژوهش، مطالعات به روز داشتند که به شیوۀ نمونه گیری هدفم أکثر
چکیده: پژوهش حاضر ازنوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای رسیدن به درک عمیق تر، از استراتژی پدیدارنگاری کمک گرفته شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 15 نفر از معلمانی بودندکه از لحاظ علمی واجرایی در راستای هدف پژوهش، مطالعات به روز داشتند که به شیوۀ نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع نظری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در انتخاب افراد نگاه متفاوت آن ها به پدیده مورد بررسی و علاقه مندی آنان به مصاحبه در اولویت قرار داشت. انتخاب داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت مستقل و اکتشافی بوده و نتایج آن بدون دستکاری ذهنی ارائه شده است. درپایان پس از تحلیل محتوا ی مصاحبه ، نتایج حاصل طی سه مرحله کد گذاری باز (اولیه)، محوری و گزینشی (انتخابی) تهیه شد. کدهای باز شامل 23 مفهوم وکد های محوری شامل چهار مقوله خودشناسی،خداشناسی،خلقت خدا وخلق خدا استخراج گردید. هر یک از این کدها، در بردارنده نشانگرهایی است که در پژوهش به تفصیل به آنها پرداخته شده است
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications