استان خراسان جنوبی از منظر مطالعات باستانشناسی پارینهسنگی منطقه ناشناخته است. شهرستان خوسف به عنوان یکی از شهرستانهای این استان که در بخشهای غرب تا جنوب غربی آن در حاشیه شمال شرقی کویر لوت واقع شده، در بهار سال ۱۳۹۳ با هدف شناسایی تمامی آثار فعالیتهای گذشتة انسان د أکثر
استان خراسان جنوبی از منظر مطالعات باستانشناسی پارینهسنگی منطقه ناشناخته است. شهرستان خوسف به عنوان یکی از شهرستانهای این استان که در بخشهای غرب تا جنوب غربی آن در حاشیه شمال شرقی کویر لوت واقع شده، در بهار سال ۱۳۹۳ با هدف شناسایی تمامی آثار فعالیتهای گذشتة انسان در منطقه، مورد بررسی باستانشناختی قرار گرفت. بررسی به صورت غیر پیمایشی صورت گرفت و منتج به شناسایی ۲۳۸ اثر و محوطه باستانشناختی از دوران پیش از تاریخ تا دورة اسلامی متأخر گردید. گرچه عمده آثار شناسایی شده شامل محوطهها و بناهای مذهبی، نظامی، مسکونی و عامالمنفعه دوران اسلامی (عمدتا متأخر) بود و شواهد دوره پیش از تاریخ در میان یافتهها بسیار اندک و ضعیف، اما در شش محل بقایایی سطحی که احتمالا به دوره پارینهسنگی میانی تعلق دارند، مورد شناسایی قرار گرفت. محوطههای مزبور در بخشهای تپه ماهوری شرق شهرستان خوسف قرار گرفتهاند. با توجه به اهمیت این یافتهها، مقاله حاضر به معرفی و مطالعه مقدماتی دستافزارهای سنگی گردآوری شده از این محوطهها پرداخته است.
تفاصيل المقالة
در این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورهها أکثر
در این مقاله یافتههای گردآوری شده در جریان بررسیهای باستانشناختی محوطه کولخزینه مورد مطالعه گونهشناسی و تحلیل قرار گرفتهاند. این محوطه در جنوب شهرستان آبدانان در جنوب شرق استان ایلام و در مجاورت دشت خوزستان قرار دارد. کول خزینه در برگیرنده نهشتههای فرهنگی دورههای مختلفی است. قدیمیترین یافتههای فرهنگی که در این محل شناسایی شده مربوط به دوره پیش از تاریخ است که به علت محدود بودن یافتههای شناسایی شده، تعیین دوره دقیق آن مشکل است. بر اساس مطالعات انجام شده کول خزینه بار دیگر، و این بار در دوره شوش IVB مورد توجه قرار میگیرد. به دنبال دوره اخیر، استقرار در این محل نزدیک به یک هزاره تداوم مییابد تا این که در نهایت در پایان دوره ایلام میانه I، استقرار در این محل برای همیشه پایان مییابد. در واقع، این محوطه علاوه بر دوره پیش از تاریخ، در برگیرنده انباشتهای فرهنگی دورههای شوش VI ،V ،IVB و VII نیز هست. به نظر میرسد که دورههای اخیر به شکل پیاپی و متوالی شکل گرفتهاند.
تفاصيل المقالة
منطقه میمک در جنوب غربی استان ایلام و در همجواری منطقه مندلیِ عراق قرار گرفته است، تاکنون هیچگونه مطالعات باستانشناسی در این منطقه انجام نگرفته بود، تا اینکه بالاخره این بررسی در اسفند ماه ۱۳۸۹ انجام یافت که به شناسایی ۱۳ محوطه منجر گردید. بر اساس مطالعات انجام شده ب أکثر
منطقه میمک در جنوب غربی استان ایلام و در همجواری منطقه مندلیِ عراق قرار گرفته است، تاکنون هیچگونه مطالعات باستانشناسی در این منطقه انجام نگرفته بود، تا اینکه بالاخره این بررسی در اسفند ماه ۱۳۸۹ انجام یافت که به شناسایی ۱۳ محوطه منجر گردید. بر اساس مطالعات انجام شده بر روی یافته های سطحی، چهار محوطه به دوران پیش از تاریخ، یک محوطه به آغاز تاریخی، چهار محوطه به دوره تاریخی و چهار محوطه نیز به دوران متأخر منتسب گشتهاند. محوطههای پیش از تاریخی حاوی بقایای پارینهسنگی قدیم، میانی و احتمالاً جدید و نیز دوره های سامرا، انتقالی چغامامی و عبید ۲-۴ هستند، اما بقایای آغاز تاریخی معرف دورههای اروک جدید و جمدت نصر هستند. همچنین، آثاری از دورههای تاریخی عیلام قدیم تا میانه و اشکانی ـ ساسانی به دست آمده است؛ البته محوطه مربوط به آغاز تاریخی دارای بقایای عیلام قدیم نیز بوده و لذا بر تعداد محوطههای تاریخی میافزاید. یافتههای دوران متأخر هم مشتمل بر بقایای استقرارهای کوچنشینی هستند. این نوشتار به توصیف یافتهها و تحلیل نتایج این بررسی میپردازد.
تفاصيل المقالة
امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهمکنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستانشناس است. در این میان، بررسیهای باستان شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و أکثر
امروزه توجه به نقش مناطق بینابینی در برهمکنش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مسائل مهم مورد توجه پژوهشگران باستانشناس است. در این میان، بررسیهای باستان شناسی نقش مهمی در شناخت تاریخ تحولات سیاسی و فرهنگی در مناطق گوناگون دارد. در این راستا، یکی از اهداف بررسی و مطالعه شهرستان کمیجان، دستیابی به نقش مناطق بینابینی در تاریخ تحولات ادوار مختلف زندگی انسان در منطقه است. شهرستان کمیجان منطقه ای حائل بین مرکز فلات ایران و زاگرس بوده و بهعنوان منطقهای بینابینی در تبادلات فرهنگی از گذشته ایفای نقش نموده است. منطقه پیشگفته از نقطه نظر ریختشناسی از یک دشت هموار و وسیع با سلسله کوههایی در اطراف آن تشکیل شده است. محدوده دشت مذکور که از غرب به دشت فامنین همدان، از شرق به دشت فراهان و از جنوب به دره سرسبز شراء محدود میگردد. در مقایسه با مناطق پایکوهی و میانکوهی در دورههای مختلف زمانی پذیرای جوامع مختلف انسانی بوده و نقش عمدهای در ارتباطات منطقه ای بر عهده داشته است. رودخانه قره چای مهمترین رودخانه جاری در این منطقه است که در بخشی از دشت جریان پیدا میکند. بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان کمیجان در سال ۱۳۸۶ در وسعتی به مساحت ۱۶۲۵ کیلومتر مربع به انجام رسید. در نتیجه بررسی های صورت گرفته مجموعهای متشکل از ۹۰ اثر تاریخی شامل محوطهها، تپههای باستانی، سنگنگارهها و بناهای تاریخی شناسایی شدند که از نقطه نظر تاریخگذاری در محدوده ای بین دوران پیش از تاریخ تا قرون معاصر جای گرفتند.
تفاصيل المقالة
بررسی باستانشناسی محدوده سد آزاد کردستان طی آبانماه ۱۳۸۶ با هدف شناسایی و ثبت اولیه آثار فرهنگی محدوده دریاچه سد به منظور برنامهریزی برای کاوشهای نجاتبخشی به انجام رسید. در این بررسی تعداد ۲۱ محوطه از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناسایی و ثبت گردید که این آثار شام أکثر
بررسی باستانشناسی محدوده سد آزاد کردستان طی آبانماه ۱۳۸۶ با هدف شناسایی و ثبت اولیه آثار فرهنگی محدوده دریاچه سد به منظور برنامهریزی برای کاوشهای نجاتبخشی به انجام رسید. در این بررسی تعداد ۲۱ محوطه از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناسایی و ثبت گردید که این آثار شامل محوطه، تپه، گورستان و بنا می گردند. بر اساس مطالعه دادههای سفالی، قدیمیترین استقرار منسوب به مفرغ قدیم (۱ محوطه) بوده و پس از آن با وقفهای طولانی آثار مربوط به دوره هخامنشی (۳ محوطه) شناسایی شد. بیشترین تعداد استقرار مربوط به دوره اشکانی (۱۷ محوطه) است و از دوران ساسانی نیز آثار استقراری ثبت شد و بالاخره با یک وقفه نسبتاً طولانی دیگر از دوران اسلامی متأخر (۴ محوطه) آثاری ثبت شده است.
تفاصيل المقالة
دشت قزوین و ارتفاعات مشرف به آن یکی از مراکز مهم تکوین و تطور فرهنگهای بشری فلات ایران در ادوار مختلف بوده است. تمرکز مطالعات باستانشناسی دهه های اخیر بر دشت قزوین، انجام مطالعات علمی باستانشناختی در ارتفاعات مشرف بر دشت بهویژه دامنههای جنوبی البرز را اجتنابناپذی أکثر
دشت قزوین و ارتفاعات مشرف به آن یکی از مراکز مهم تکوین و تطور فرهنگهای بشری فلات ایران در ادوار مختلف بوده است. تمرکز مطالعات باستانشناسی دهه های اخیر بر دشت قزوین، انجام مطالعات علمی باستانشناختی در ارتفاعات مشرف بر دشت بهویژه دامنههای جنوبی البرز را اجتنابناپذیر نموده است. در این تحقیق با تلفیق نتایج حاصل از معدود پژوهشهای باستانشناختی و مطالعات جدید می توان تصویری از وضعیت فرهنگی منطقه در دوران مختلف پیش از تاریخی، تاریخ و اسلامی بدست داد. به این منظور سه دهستان زیاران، کوهپایه شرقی و غربی شهرستان آبیک و دهستان اقبال شرقی از بخش مرکزی شهرستان قزوین مورد مطاله قرار گرفتند که در آن تعداد ۸۹ محوطه و مکان باستانی و انبوهی از آثار منقول و غیر منقول (ابزار سنگی، سفال، پیکره، آثار و اشیائ فلزی و ...) شناسایی و کشف شده و در این تحقیق مطالعه و تحلیل گردیده اند. نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از آن دارد که با استناد به شناسایی ۷ محوطه مربوط به دوران پارینهسنگی که دارای آثار و ابزارهای سنگی شاخص از دوره های پارینهسنگی میانه و جدید است، می توان گفت در دوران پارینهسنگی ارتفاعات این منطقه یکی از زیستگاه های مهم بشری در شمال فلات ایران بوده است. همچنین، هرچند شناسایی آثار و استقرارها و مواد فرهنگی دوران مس سنگی (دو مورد) و مفرغ (سه مورد) نشان از تداوم زیست جوامع بشری در منطقه در دوران مذکور دارد، اما شناسایی تعداد زیادی محوطه عصر آهن (۲۱ مورد) و اشکانی (۳۸ مورد) نشانگر گسترش کمی و کیفی شواهد سکونت و استقرار جوامع انسانی در منطقه از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد تا نیمه اول هزاره اول میلادی است، رونقی که بهنظر میرسد با توجه به حجم انبوه مکانها و محوطه ها و آثار فرهنگی ادوار مختلف اسلامی (۴۷ مورد) در طول دوره اسلامی همچنان تداوم داشته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications