مقدمه: غنیسازی مواد غذایی، شیوهای برای جبران کمبود ریز مغذیها در جامعه است که تمام کشورهای دنیا از آن استفاده میکنند تا کمبود مواد مغذی ضروری را به حداقل رسانده یا آن را تحت کنترل درآورند. در این میان پنیر خامه ای با توجه به دامنه گسترده استفاده از آن حامل مناسبی ب أکثر
مقدمه: غنیسازی مواد غذایی، شیوهای برای جبران کمبود ریز مغذیها در جامعه است که تمام کشورهای دنیا از آن استفاده میکنند تا کمبود مواد مغذی ضروری را به حداقل رسانده یا آن را تحت کنترل درآورند. در این میان پنیر خامه ای با توجه به دامنه گسترده استفاده از آن حامل مناسبی برای غنی سازی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق غنی سازی پنیر خامه ای کم چرب بر پایه نانوامولسیون های بتاسیکلودکسترین/ اینولین با ویتامین های D و E می باشد. مواد و روش ها: ابتدا نانوامولسیون ها با مقادیر 400 ،450 و 500 واحد ویتامین E و 5 ، 10 و 15 میکروگرم برگرم ویتامین D تهیه شد. سپس آزمون های میزان مهارکنندگی رادیکال های آزاد (فعالیت آنتی اکسیدانی)، میزان به دام اندازی، میزان آزاد سازی و اندازه نانوامولسیون ها مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون های پنیر خامه ای شامل ارزیابی درصد اسیدیته، چربی، رطوبت، ویژگی های بافتی (سختی، چسبندگی و ارتجاعی) و اندیس پراکسید بودند. ویژگی های حسی (طعم ومزه، بافت، رنگ ظاهری، عطر و بو و پذیرش کلی) با روش هدونیک 5 امتیازی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش میزان استفاده از این دو ویتامین ویژگی های ریخت شناسی نانوامولسیون ها تغییر و اندازه آن ها افزایش یافت. میزان به دام اندازی از 65 تا 98 درصد و میزان رهایش در محدوده 61 تا 84 درصد متغیر بود. نتایج نشان داد که در طی زمان نگهداری پنیر در بازه های زمانی روزهای تولید، پانزدهم، سی ام، چهل و پنجم و شصتم نگهداری میزان شاخص سختی، چسبندگی، میزان اسیدیته و عدد پراکسید به طور معنی داری افزایش (05/0≥p ) و درصد رطوبت، شاخص ارتجاعی و ویژگی های حسی به طور معنی داری کاهش یافت (05/0≥p ). درصد چربی تیمارهای پنیر اختلافات معنی داری با تیمار شاهد نشان نداد (05/0<p ). نتیجه گیری: با در نظر گرفتن کلیه ویژگی های فیزیکوشیمیایی و نتایج ارزیابی حسی، تیمار دارای 450 واحد ویتامین E و 5 میکروگرم بر گرم ویتامین D به عنوان تیمار بهینه انتخاب گردید.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: محدودیت¬های محیطزیستی و اقتصادی كه به طور چشم¬گیری بر صنعت نساجي و رنگرزی اعمال شده منجر به توسعه فرآیندهای دوست¬دار محیطزیست برای اصلاح خواص الیاف و بهبود فرآیندهای سنتي موجود شده است. تلاش¬های بسیاری برای كاهش هزینه¬ها و همچنین مواد آلوده كننده دفع شده ه أکثر
زمینه و هدف: محدودیت¬های محیطزیستی و اقتصادی كه به طور چشم¬گیری بر صنعت نساجي و رنگرزی اعمال شده منجر به توسعه فرآیندهای دوست¬دار محیطزیست برای اصلاح خواص الیاف و بهبود فرآیندهای سنتي موجود شده است. تلاش¬های بسیاری برای كاهش هزینه¬ها و همچنین مواد آلوده كننده دفع شده همراه پساب انجام شده كه از آن جمله مي¬توان به استفاده از پلیمرهای طبیعي اشاره كرد. هدف از این تحقیق استفاده از پلیمر طبیعی بتاسیکلودکسترین به عنوان جایگزینی مناسب با اثرات محیطزیستی مطلوب برای دیگر افزودنیهای شیمیایی در رنگرزی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه الیاف پشم با پلیمر زیست سازگار بتاسیکلودکسترین، اصلاح شد و ويژگی¬هاي رنگ¬رزي آن نظیر اثر مقدار ترکيب بتاسیکلودکسترین(5/0-20%)،pH رنگ¬رزي(7-3) و غلظت ماده رنگ¬زا(75-5%) بر روي قابليت رنگ¬رزي پشم با رنگ¬زاي طبيعی روناس مورد ارزيابي و مقایسه رنگ قرار گرفت. و در نهایت تغییرات فیزیکی الیاف خام و اصلاح شده بعد از رنگ-رزی با استفاده از تست SEM انجام شد.
یافته¬ها: نتايج نشان داد که با افزايش مقدار ماده بتاسیکلودکسترین، قدرت رنگی نمونه¬ها به مقدار قابل قبولی بهبود می¬يابد و قابليت رنگ¬رزي (K/S) الياف رنگرزي شده با پشم اصلاح شده نسبت به پشم دندانه شده با آلومينيوم و پشم خام بیش¬تر می¬باشد. همچنین رمق¬کشی پشم اصلاح شده در pH خنثی نسبت به شرايط اسيدي به ميزان قابل توجهی بهبود يافت، در حالی¬که تغيير محسوسی در قابليت رنگ¬رزي پشم خام با تغيير در pH مشاهده نشد.
بحث و نتیجه¬گیری: به طورکلی با توجه به شرایط اصلاح پشم با پلیمر زیست سازگار بتاسیکلودکسترین و تغییرات در شرایط رنگرزی، نه تنها امکان حذف مواد شیمیایی از پساب صنایع نساجی و رنگ¬رزی قابل انجام است، بلکه می¬توان مقدار رنگ¬زاي مصرفی و رنگ¬زاي جذب نشده و باقی مانده در پساب را کاهش داد که از نظر محیطزیستی بسيار حایز اهميت می¬باشد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق تکنیک استخراج فاز جامد پخشی از مقادیر ناچیز داروی آملودیپین در نمونه های آبی بوسیله نانولوله های کربنی مغناطیسی اصلاح شده با بتاسیکلودکسترین و انداز ه گیری آن با طیف سنجی مرئی و ماورابنفش به کار گرفته شد. آزمایشات در دو مرحله استخراج از نمونه های آبی واجذب أکثر
در این تحقیق تکنیک استخراج فاز جامد پخشی از مقادیر ناچیز داروی آملودیپین در نمونه های آبی بوسیله نانولوله های کربنی مغناطیسی اصلاح شده با بتاسیکلودکسترین و انداز ه گیری آن با طیف سنجی مرئی و ماورابنفش به کار گرفته شد. آزمایشات در دو مرحله استخراج از نمونه های آبی واجذب داروی آملودیپین با استفاده از حلال آمونیاک انجام شدند و نمونه های واجذب شده به دستگاه اسپکترو فتومتری UV-Vis برای آنالیز بیشتر ارائه شدند. این روش ارزان، ساده و سریع بوده و با بسیاری از روش های دستگاهی موجود نیز همخوانی دارند. پارامترهای استخراج از قبیل اثر حلال آلی واجذب کننده ،pH بهینه جذب داروی آملودیپین بر روی جاذب که در این آزمایش ۶= pH به عنوان pH بهینه بدست آمد. زمان استخراج، سرعت همزدن، حجم فاز دهنده بهینه شدند و بررسی ها و اندازه گیری های کمی تحت شرایط بهینه انجام شد. تکنیک های ذکر شده از مزایای بسیاری مانند؛ زمان کوتاه استخراج، مصرف کم حلالهای آلی، حد تشخیص پایین و فاکتور تغلیظ بالا برخوردارهستند. فاکتور تغلیظ و حد تشخیص برای داروی آملودیپین به ترتیب ۵/۱۴و µgL-1 ۵/۷ بدست آمده اند. دامنه خطی بین mgL-1 ۹/۷-۰۲/۰ و انحراف استاندارد نسبی برای آملودیپین ۹/۱٪و ۹۹۸۹/۰R2= بدست آمده است.
تفاصيل المقالة
در پژوهش حاضر ترکیب بنتونیت/نانوذرات آهن/بتاسیکلودکسترین (B/I/C) به عنوان یک جاذب موثر به منظور جداسازی و پیشتغلیظ تریگونلین سنتز و شناسایی شد. شرایط تجربی برای یافتن متغیرهای مهم به منظور جذب سطحی تریگونلین روی جاذب بنتونیت/ بتاسیکلودکسترین/ نانوذرات آهن شامل زمان ، م أکثر
در پژوهش حاضر ترکیب بنتونیت/نانوذرات آهن/بتاسیکلودکسترین (B/I/C) به عنوان یک جاذب موثر به منظور جداسازی و پیشتغلیظ تریگونلین سنتز و شناسایی شد. شرایط تجربی برای یافتن متغیرهای مهم به منظور جذب سطحی تریگونلین روی جاذب بنتونیت/ بتاسیکلودکسترین/ نانوذرات آهن شامل زمان ، مقدار جاذب وpH بود. برای عمل واجذب متغیرهایی مثل دما ، غلظت سدیم کلرید ، زمان و حجم محلول نمک مورد بررسی قرار گرفتند میکروسکوپ الکترونی پویشی (SEM)، طیفسنجی مادون قرمز (FT-IR)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)، مغناطیسسنج نمونه ارتعاشی (VSM)، آنالیز سطح BET و پراش پرتوایکس ( (XRD )برای تعیین ساختار جاذب سنتز شده مورد استفاده قرار گرفتند. سپس طراحی آزمایش به منظور بهینهسازی فاکتورهایی که فرایند استخراج را تحت تاثیر قرار میدهند به کار برده شد. تریگونلین در نمونههای پلاسما استخراج و با روش HPLC-UV اندازهگیری شد. روش MSPE (استخراج فاز جامد مغناطیسی) به طور موثر قادر به استخراج تریگونلین بود. منحنی کالیبراسیون درگستره غلظتی 10-0.05 میکروگرم بر میلیلیتر خطی با ضریب همبستگی (0.9998)، بهدست آمد. حد تشخیص (LOD) و حد کمیسازی (LOQ) روش به ترتیب 0.005، 0.018 میکروگرم بر میلیلیتر و میزان بازده استخراج 114 درصد بهدست آمد. این جاذب به طور موفقیتآمیزی برای اندازهگیری تریگونلین در پلاسما به کاربرده شد.
تفاصيل المقالة
القای نانوذرات مهندسی شده به گیاهان دارویی باعث ایجاد مقاومت، بالا بردن عملکرد کمّی و کیفی و مواد موثره در آنها میشود. در این پژوهش نانوذرات-β سیکلودکسترین (β-CDNPS) سنتز شدند. مشخصات نانوذرات با طیف UV-VIS، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و پراکندگی نوردینام أکثر
القای نانوذرات مهندسی شده به گیاهان دارویی باعث ایجاد مقاومت، بالا بردن عملکرد کمّی و کیفی و مواد موثره در آنها میشود. در این پژوهش نانوذرات-β سیکلودکسترین (β-CDNPS) سنتز شدند. مشخصات نانوذرات با طیف UV-VIS، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) و پراکندگی نوردینامیکی (DLS) تعیین شد. سپس غلظتهای مختلف β-CDNPs شامل صفر، 10، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر را برای محلول پاشی قسمتهای هوایی ریحانOcimum basilicum رقم کشکنی لوءلوء به کار برده شد. آنالیز اسانس با استفاده از GC-MS انجام گرفت. مقدار رنگیزه ‎های کلروفیلی و اسانس ریحان در مقایسه با شاهد تفاوت معنی‎ داری (P≤%5) داشت. یافتهها حاکی از کاهش معنیدار (P≤%5) مقدارفلورسانس کمینه (Fo) در تیمار ppm50 نسبت به کنترل و دو سطح ppm 10 و 100 از نانوبتاسیکلودکسترین بود. ماکزیمم مقدار کلروفیل b در تیمار ppm100 مشاهده شد. سطحppm 50 باعث افزایش معنیدار (P≤%5) فلورسانس بیشینه، فلورسانس متغیر (Fv)، کارآیی فتوشیمیایی فتوسیستم P نسبت به شاهد شد. محلولپاشیβ-CDNPS ، موجب تغییراتی درتبادلات گازی ریحان شد. قندهای محلول و پرولین برگ و ریشه ریحان در تیمار ppm50 افزایش معنیداری (P≤%5) نسبت به شاهد داشت. به طوری که قند نامحلول در برگ و ریشه روند معکوس را نشان داد. غلظت فنیلپروپانوئیدها و ترپنوئیدهای ریحان درمقایسه با شاهد تفاوت معنیداری (P≤%5) داشت. القای نانوذرات β-CDNPS در مسیر بیوسنتز متابولیتهای ثانویه موجب بهره وری از گیاه میشود. گیاه ریحان تحت تیمارهای نانوبتاسیکلودکسترین با رفتاری وابسته به غلظت موجب افزایش عملکرد در واحد سطح شد. بنابراین، محلول پاشی در غلظت مناسب میتواند به عنوان یک القا کننده ضمن تحریک، موجب حفظ و نگهداری مواد موثره در ریحان شود و محتوای اسانس را برای غذا و دارو افزایش دهد.
تفاصيل المقالة
ورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید أکثر
ورود فناوری نانو به حوزه گیاهان دارویی ،صنعت کشاورزی و صنایع غذایی متضمن افزایش میزان تولیدات و کیفیت آنها، در کنار حفظ محیطزیست و منابع کرهی زمین میباشد. خصوصیات مواد با تغییر اندازه آنها به سمت نانو تغییر میکند. نانوذرات بتاسیکلودکسترین به عنوان یک استراتژی جدید محافظت از گیاه توصیف میشود و واکنش دفاعی گیاه را القاء میکند. به همین منظور مطالعه اثر نانوذرات بتاسیکلودکسترین بر روی شاخصهای فیزیولوژیکی و فعالیتهای بیوشیمیایی، در رقم کشکنیلوءلوءی ریحان، آزمایشی بر پایه طرح کاملا تصادفی باچهار تکرار در چهار سطح 0، 10، 50، 100 میلیگرم برلیتر در گلخانه اجرا شد. نتایج نشان داد شاخصهای مختلف رشد از جمله طول و قطر ریشه و ساقه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و سطح برگ نسبت به شاهد درسطح احتمال 5درصد افزایش معنیدار یافت. بیشترین افزایش در تیمار 50 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اثر تیمارهای مختلف بر فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتازو کاتالازو پراکسیدازو میزان مالوندیآلدئید و نشتیونی ریشه و برگ نسبت به کنترل افزایش معنیدار یافت. شاخص پایداری غشاء از طریق اندازهگیری میزان نشت الکترولیت برگ و ریشه ارزیابی شد. کاهش معنیدار نشت یونی و مالوندیآلدئید ریشه و برگ در تیمار 50 میلیگرم برلیتر از نانوبتاسیکلودکسترین مشاهده شد که نشاندهنده افزایش فعالیت آنزیمها بود. ورود نانوذرات بتاسیکلودکسترین به حوزهی کشاورزی میتواند دامنه کنترل شیمیایی و اختلال در اعمال فیزیولوژی محیطی را به حداقل برساند. روند تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مورد بررسی در مطالعه حاضر، شاخصهای نسبتا مطمئن جهت معرفی بهترین غلظت از نانوبتاسیکلودکسترین برای گیاه دارویی ریحان میباشد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرآیند ریزپوشانی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی اسانس گلپر طی مدت نگهداری انجام این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرآیند ریزپوشانی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی اسانس گلپر طی مدت نگهداری انجام گرفت. بدین منظور ابتدا امولسیون روغن در آب حاوی ۱۰درصد ماده وزنی أکثر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرآیند ریزپوشانی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی اسانس گلپر طی مدت نگهداری انجام این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرآیند ریزپوشانی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی اسانس گلپر طی مدت نگهداری انجام گرفت. بدین منظور ابتدا امولسیون روغن در آب حاوی ۱۰درصد ماده وزنی خشک اسانس گلپر در محلولهای آبی حاوی ۵ و۱۰درصد مواد دیواره (بتاسیکلودکسترین و کازئیناتسدیم) با کمک امواج فراصوت (به مدت 3دقیقه، شدت 100 درصد و فرکانس20کیلوهرتز) تهیه شد و سپس با استفاده از خشککن انجمادی در دمای ۵۵- درجهسلسیوس خشک گردید. خصوصیات ریزکپسولهای حاصل، نظیر راندمان ریزپوشانی ترکیبات مؤثره، رطوبت، دانسیته توده، اندازه قطر ذرات، ریزساختار ریزکپسولها (میکروسکوپ الکترونی)، قدرت احیاء کنندگی آهن Ш (FRAP) و اندازهگیری ترکیبات فنلی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین طی مدت 42 روز نگهداری در دمای 4 و 2۵ درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 7۵درصد سرعت رهایش ترکیبات فنلی اسانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حفاظت از ترکیبات مؤثرة (ترکیبات فنلی) اسانس گلپر ریزپوشانی شده با ماده دیواره کازئیناتسدیم (181میکروگرم بر 100گرم) در مقایسه با مادة دیواره بتاسیکلودکسترین (138 میلیگرم بر 100گرم) بیشتر بود. با افزایش غلظت بتاسیکلودکسترین و کازئیناتسدیم از ۵ به 10 درصد، میزان مواد مؤثرة اسانس گلپر در ریزکپسولها افزایش یافت (از 121 به 161میکروگرم بر 100گرم). ریزکپسولهای حاصل از هر دو مادةدیواره، شکل هندسی مشخصی نداشتند و محدودة اندازه قطر ذرات آنها تقریباً یکسان بود؛ هرچند، اندازه قطر ریزکپسولهای حاوی دیوارة کازئیناتسدیم 10درصد، کمی بیشتر ازسایر ریزکپسولها بود. طی 42 روز نگهداری ریزکپسولها در شرایط دمایی مختلف، مقادیر ترکیبات فنلی اسانس گلپر کاهش یافت (05/0 >p). ریزکپسولهای حاوی غلظت 10درصد کازئینات-سدیم بعد از 42 روز نگهداری در 4 درجه سلسیوس، با نیمه عمر 231 روز، کمترین میزان کاهش ترکیبات فنلی را داشتندکه به عنوان تیمار بهینه معرفی شدند.
تفاصيل المقالة
گیاه ترخون حاوی اسانسی است که شامل روغن های ضروری از جمله سینئول، استراگول، اوسیمن و فلاندرن می باشد. این روغن ها دارای خواص دارویی بسیاری هستند. در این پژوهش، از دو ماده اینولین و بتاسیکلودکسترین به عنوان دیواره بصورت تک یا مخلوط در نسبت های مختلف 0 تا 100 درصد (وزنی/و أکثر
گیاه ترخون حاوی اسانسی است که شامل روغن های ضروری از جمله سینئول، استراگول، اوسیمن و فلاندرن می باشد. این روغن ها دارای خواص دارویی بسیاری هستند. در این پژوهش، از دو ماده اینولین و بتاسیکلودکسترین به عنوان دیواره بصورت تک یا مخلوط در نسبت های مختلف 0 تا 100 درصد (وزنی/وزنی) و از اسانس ترخون به عنوان هسته با نسبت های مختلف 1 تا 5 و با کمک نرم افزار طراحی آزمایش استفاده شد. به منظور تهیه نانو کپسول ها از دستگاه اولتراسوند استفاده شد. قطر نانوحامل های تهیه شده و همچنین شاخص توزیع اندازه ذرات با دستگاه پراکنش نور دینامیک اندازه گیری شده و سپس همه نمونه ها در خشک کن پاششی خشک شدند. جهت بررسی شکل نانوکپسول ها از میکروسکوپ الکترونی روبشی و عبوری، برای بررسی ساختار از طیف سنجی مادون قرمز و برای تعیین مقاومت حرارتی آنالیز وزن سنجی حرارتی استفاده شد. نتایج نشان داد نانو کپسول بهینه با مشخصات اندازه ذره 110 نانومتر، شاخص توزیع اندازه ذرات برابر با 48/0، راندمان کپسولاسیون 73% و میزان رطوبت 94% به دست آمد. همچنین مطالعه رهایش اسانس در محیط آزمایشگاه میزان 99% در طول 72 ساعت را نشان داد. نانو کپسول ترخون تهیه شده در شرایط بهینه با اندازه کوچک و ساختار صاف و مسطح، همچنین پایداری حرارتی بالا می تواند به عنوان حامل مناسبی برای مصارف صنایع غذایی به کار رود.
تفاصيل المقالة
پنیر سفید حاوی مقدار زیادی چربی اشباع شده و کلسترول میباشد که از جنبه تغذیهای نامطلوب میباشد. در همین راستا هدف این پژوهش، کاهش کلسترول پنیر سفید آب نمکی توسط بتاسیکلودکسترین(.CDβ) و تعیین ویژگیهای فیزیکی شیمیایی، بافتی و حسی محصول تولیدی بود. خامه تحت فرآیند أکثر
پنیر سفید حاوی مقدار زیادی چربی اشباع شده و کلسترول میباشد که از جنبه تغذیهای نامطلوب میباشد. در همین راستا هدف این پژوهش، کاهش کلسترول پنیر سفید آب نمکی توسط بتاسیکلودکسترین(.CDβ) و تعیین ویژگیهای فیزیکی شیمیایی، بافتی و حسی محصول تولیدی بود. خامه تحت فرآیند کلسترول زدایی با مقدار 10 درصد.CDβ در دمای 35 درجه سانتیگراد و هم زدن با سرعت 800 دور در دقیقه به مدت 5/0 ساعت در مقیاس آزمایشگاهی قرار گرفت و سپس با اضافه شدن به شیر پس چرخ، عمل تهیه نمونههای آزمایشگاهی انجام شد. نتایج اندازه گیری میزان کلسترول نشان داد که تیمار با .CDβ توانست 63 درصد محتوای کلسترول پنیرها را کاهش دهد. در طی نگهداری پنیر، نمونههای تیمار شده با.CDβ از نظر pH، اسیدیته، درصد ازت محلول به ازت کل و لیپولیز با نمونه شاهد تفاوت معنیداری داشتند. افزودن.CDβ منجر به کاهش سختی و صمغیت و افزایش پیوستگی پنیر تیمار شده نسبت به پنیر شاهد گردید ولی بر آدامسی بودن و الاستیسیته پنیر تاثیر معنیداری نداشت. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که.CDβ در عین حال که منجر به کاهش کلسترول و بهبود بافت پنیر میگردد، تاثیر قابل توجهی بر خواص حسی محصول نهایی نسبت به نمونه شاهد ندارد. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از.CDβ برای کاهش کلسترول از پنیر سفید آب نمکی مناسب تشخیص داده شد.
تفاصيل المقالة
این پژوهش به منظور ارزیابی روش¬های عصارهگیری و نیز درونپوشانی عصاره علف لیمو بر راندمان استخراج مواد مؤثره و برخی خصوصیات فیزیکی عصاره انجام شد. عصاره¬گیری به دو روش سوکسله و فراصوت انجام شد. عصاره¬ها با استفاده از محلول¬های مواد دیواره پوشینه شامل سیکلودکسترین و کازئ أکثر
این پژوهش به منظور ارزیابی روش¬های عصارهگیری و نیز درونپوشانی عصاره علف لیمو بر راندمان استخراج مواد مؤثره و برخی خصوصیات فیزیکی عصاره انجام شد. عصاره¬گیری به دو روش سوکسله و فراصوت انجام شد. عصاره¬ها با استفاده از محلول¬های مواد دیواره پوشینه شامل سیکلودکسترین و کازئینات سدیم درون¬پوشانی شدند. راندمان استخراج عصاره در دو روش، ویژگی¬های فیزیکی ریزپوشینه (رطوبت، دانسیته توده، قطر و راندمان درون¬پوشانی) و خصوصیات حسی (رنگ، بو و طعم عصاره) اندازه¬گیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد عصاره¬گیری به روش فراصوت موجب افزایش معنی¬دار راندمان استخراج سیترونلال، اوژنول، لینالول و بتاکاریوفیلین B در مقایسه با روش سوکسله شد (p<0.05). درونپوشانی عصاره با کازئینات سدیم در مقایسه با بتاسیکلودکسترین موجب افزایش راندمان تولید ریزپوشینه (7/85 در برابر 84 درصد)، افزایش رطوبت (86/4 در برابر 9/3 درصد) و کاهش دانسیته توده (21/250 در برابر 547 کیلوگرم/مترمکعب) شد (p<0.05). امتیاز خصوصیات حسی عصاره علف لیمو شامل رنگ، بو و طعم در روش فراصوت بالاتر از روش سوکسله و در ریزپوشینه¬های کازئینات سدیم بالاتر از بتاسیکلودکسترین بود. در مجموع عصاره¬گیری به روش فراصوت موجب افزایش بازدهی استخراج مواد مؤثره و درون¬پوشانی با کازئینات سدیم موجب بهبود خصوصیات فیزیکی و حسی عصاره علف لیمو شد. لذا عصاره¬گیری علف لیمو به روش فراصوت و درون¬پوشانی عصاره استخراجی با کازئینات سدیم جهت بهبود کاربری آن در صنایع غذایی، آرایشی و پزشکی توصیه می¬شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications