-
حرية الوصول المقاله
1 - بازپژوهی در تحلیل ابعاد فقهی و حقوقی ازدواج با فرزندخوانده، با رویکردی بر نظرات امام خمینی(ره)
محمد هادی دارایی مهدی ناصر مجید رضاییفرزند خواندگی به عنوان یک نهاد سودمند اجتماعی در همهی جوامع کموبیش وجود داشته است. ولی فرزند خواندگی در دین اسلام منسوخ شده است. در اسلام نمیتوان فرزند دیگری را فرزند خویش قرار داد و همهی آثار فرزند واقعی را بر آن بار کرد. به همین دلیل قانون مدنی فرزند خواندگی را در أکثرفرزند خواندگی به عنوان یک نهاد سودمند اجتماعی در همهی جوامع کموبیش وجود داشته است. ولی فرزند خواندگی در دین اسلام منسوخ شده است. در اسلام نمیتوان فرزند دیگری را فرزند خویش قرار داد و همهی آثار فرزند واقعی را بر آن بار کرد. به همین دلیل قانون مدنی فرزند خواندگی را در هیچ کدام از قرابتهای نسبی و سببی قرار نداده و در قانون خاص راجع به این کودکان از کلمه سرپرستی استفاده کرده و درصدد تطابق موازین سرپرستی با اصول اسلامی بوده است. در آرای فقهای معاصر از جمله امام خمینی نیز ازدواج فرزندخوانده با سرپرست یا اولاد آنها تحت شرایطی پذیرفته شده است. به نظر میرسد منظور از چنین ازدواجی نه ازدواج دائم بلکه ازدواج موقت میباشد که تنها از حیث ایجاد محرمیت میان طرفین بوده و امکان اجرای سایر آثار نکاح مانند نزدیکی وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثر ورمی کمپوست دامی بر جذب سطحی فسفر در خاکهای آهکی در مقایسه با سایر ترکیبات آلی
فاطمه بگوند محبوبه ضرابی شهریار مهدوی مهسا عصاریهاااصلاحکنندههای آلی غالبا جهت بهبود خصوصیات خاک از جمله شیمیایی و تغذیهای استفاده میشوند. هدف از این پژوهش مطالعه اثر ورمیکمپوست دامی بر پارامترهای همدماهای جذب، نیاز استاندارد (SPR) و ظرفیت بافری فسفر (PBC) در مقایسه با سه نوع ترکیبات آلی دیگر شامل کود مرغی، کود أکثرااصلاحکنندههای آلی غالبا جهت بهبود خصوصیات خاک از جمله شیمیایی و تغذیهای استفاده میشوند. هدف از این پژوهش مطالعه اثر ورمیکمپوست دامی بر پارامترهای همدماهای جذب، نیاز استاندارد (SPR) و ظرفیت بافری فسفر (PBC) در مقایسه با سه نوع ترکیبات آلی دیگر شامل کود مرغی، کود دامی و تفاله انگور است. بدین منظور 5 نمونه خاک با 2 درصد از ترکیبات آلی ذکر شده به مدت یک ماه در انکوباتور نگهداری شدند و سپس برای ارزیابی اثر ترکیبات آلی بر ویژگیهای جذب فسفر، مطالعات همدمای جذب در خاکهای شاهد و تیمار شده، در غلظتهای فسفر از صفر تا 200 میلیگرم در لیتر در حضور کلرید کلسیم 01/0 مولار، انجام شد. افزودن ترکیبات آلی به خاکها موجب افزایش غلظت فسفر فراهم، کاهش ضریبKf معادله فروندلیچ، SPR و PBC در خاکهای مورد مطالعه شد. میانگین SPR در خاکهای شاهد 1/17 میلیگرم بر کیلوگرم و در خاکهای تیمار شده در دامنه 3/9 تا 5/14 میلیگرم بر کیلوگرم بهدست آمد. میانگین PBC در خاکهای تیمار شده با ترکیبات آلی شامل ورمیکمپوست دامی، کود دامی، کود مرغی و تفاله انگور به ترتیب 0/41، 9/37، 9/29، 6/21 درصد نسبت به خاک شاهد کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد، اثر ورمیکمپوست دامی بر غلظت فسفر فراهم، ضرایبKf ، SPR و PBC مشابه و گاهی بهتر از کود دامی و مرغی مصرفی رایج در منطقه میباشد. لذا جایگزین نمودن کودهای پرمصرف دامی و مرغی با ورمی کمپوست دامی، به دلیل اثر مطلوب در فراهمی فسفر و داشتن اسیدیته خنثی و شوری کمتر توصیه میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - اندرکنش نانورس و آلاینده فلزی مس در پروژههای ژئوتکنیک زیستمحیطی
وحیدرضا اوحدی محمد امیریهدف از بررسی مواد در مقیاس نانو، یافتن طبقه جدیدی از مصالح با عملکردهای نوین است، که آن ها را می توان به عنوان مصالحی با عملکرد ویژه و چندمنظوره بیان نمود. با توجه به تحقیقات وسیعی که در سالهای اخیر در موضوع اندرکنش خاک و آلودگی صورت گرفته است در زمینه فرایند اندرکنش آ أکثرهدف از بررسی مواد در مقیاس نانو، یافتن طبقه جدیدی از مصالح با عملکردهای نوین است، که آن ها را می توان به عنوان مصالحی با عملکرد ویژه و چندمنظوره بیان نمود. با توجه به تحقیقات وسیعی که در سالهای اخیر در موضوع اندرکنش خاک و آلودگی صورت گرفته است در زمینه فرایند اندرکنش آلایندههای فلز سنگین و نانورسها تحقیقات قابلتوجهی انجام نشده است. آلاینده فلز سنگین مس، به عنوان یکی از آلاینده های فلز سنگین متداول در پروژه های ژئوتکنیک زیست محیطی شناخته شده است. بر این اساس هدف این پژوهش مطالعه رفتار ژئوتکنیک زیست محیطی نانورس ها و نانورس های اصلاحشده با کربنات از نظر قابلیت جذب آلاینده فلز سنگین مس بوده است. برای دستیابی به این هدف، با انجام یک سری آزمایش های ژئوتکنیک زیستمحیطی، فرایند اندرکنش نانورس و آلاینده فلز مس مطالعه شده است. بررسی ظرفیت بافرینگ و میزان نگه داری فلز مس به وسیله نانورس های اصلاحشده در حضور کربنات نشان میدهد که بخش قابل توجهی از ظرفیت بافرینگ و قابلیت خاک در نگه داری آلاینده، ناشی از حضور کربنات است. نتایج تحقیق حاضر بیان گر آن است که در نمونه های بنتونیت، کائولینیت و چهار نانورس کلوزایت، ترتیب قابلیت نگه داری آلودگی به صورت ذیل بوده است: Bentonite > Cloisite®Na+ > Kaolinite > Cloisite®30B > Cloisite®20A > Cloisite®15A لیکن با افزایش درصد کربنات ترتیب قابلیت نگه داری آلاینده توسط نمونه های رسی فوق تغییر می کند. هنگامی که نمونه های نانورس با 8% کربنات اصلاح می شوند، ترتیب قابلیت نگه داری آلودگی فلز سنگین مس توسط نمونه ها به صورت ذیل بوده است: تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تأثیر تغییرات سرمایه بافر (حایل) بر تغییرات ریسک پرتفوی بانک ها
مجید زنجیردار علیرضا زمانپورسرمایه یکی از عوامل بنیادین در ارزیابی سلامت و ثبات نظام بانکی به شمار می رود. از سویی دیگر، حجم سرمایه بانک ها اثر قابل ملاحظه ای بر جایگاه رقابتی آنها دارد. بنابراین، مطلوبیت و تناسب پایه سرمایه به منزله پوششی مطمئن در برابر گستره وسیعی از مخاطرات بانکی است. هدف از پژ أکثرسرمایه یکی از عوامل بنیادین در ارزیابی سلامت و ثبات نظام بانکی به شمار می رود. از سویی دیگر، حجم سرمایه بانک ها اثر قابل ملاحظه ای بر جایگاه رقابتی آنها دارد. بنابراین، مطلوبیت و تناسب پایه سرمایه به منزله پوششی مطمئن در برابر گستره وسیعی از مخاطرات بانکی است. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر تغییرات سرمایه بافر (حایل) بر تغییرات ریسک پرتفوی بانک ها است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی کاربردی و اطلاعات معاملات انجام شده در بازه زمانی پنج ساله ۱۳90 تا ۱۳94 جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 17 بانک با روش نمونه گیری حذف سیستماتیک از سازمان بورس اوراق بهادار است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های رگرسیون خطی و همبستگی با استفاده از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، تغییرات سرمایه بافر ﺑﺮ تغییرات ریسک پرتفوی تأثیر معنادار دارد و با توجه به ضریب منفی متغیر تغییرات سرمایه بافر، وجود رابطه ی معکوس بین تغییرات سرمایه بافر و تغییرات ریسک پرتفوی استنتاج می شود. همچنین، تغییرات سرمایه بافر در تعامل با چرخه کسب و کار، تنوع درآمد و نوسان دارایی بر تغییرات ریسک پرتفوی بانک ها تاثیرگذار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - ارایه مدل مفهومی جهت مدیریت بافرها در مدیریت زنجیره بحرانی پروژه های نفت و گاز
Behnam Feizabadi Mahmoud Alborzi Abbas Tolouee Ahmad Makoyiهدف اصلی این مقاله تعیین عوامل تاثیرگذار در انتخاب اندازه بافرها با توجه به ریسک‎های پروژه است که همواره این عوامل به دلیل آنکه حسی و شهودی هستند، دقیق محاسبه نمی‎شوند و همچنین به دلیل کمبود منابع و زمان موجب تاخیر در پروژه شده و یا بیشتر از نیاز واقعی فعالیتهای أکثرهدف اصلی این مقاله تعیین عوامل تاثیرگذار در انتخاب اندازه بافرها با توجه به ریسک‎های پروژه است که همواره این عوامل به دلیل آنکه حسی و شهودی هستند، دقیق محاسبه نمی‎شوند و همچنین به دلیل کمبود منابع و زمان موجب تاخیر در پروژه شده و یا بیشتر از نیاز واقعی فعالیتهای پروژه در نظر گرفته می‎شوند که این امر هزینه‎های پروژه را افزایش می‎دهد. از طرف دیگر در این مقاله سعی شده تا روابط و تعامل ریسکها با یکدیگر شناسایی شده و در قالبِ مدلی مفهومی ارائه گردد. در مدل ارایه شده ریسکهای پیشران و وابسته تعیین خواهند شد که در بستر مدل مفهومی ارائه شده می توان با مدیریت ریسک های پیشران بر اندازه بافرهای کل پروژه تأثیر گذاشته و شاخص های زمانی و هزینه ای پروژه را در حد قابل قبولی بهبود ببخشد. به منظور ارائه مدل مفهومی از روش مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده است و برای فراهم ساختن اطلاعات کیفی مدل مصاحبه های عمیق با بیست و هفت نفر از خبرگان و مدیران پروژه های بزرگ در حوزه نفت و گاز انجام شده است. بر اساس مدل مفهومی ارایه شده و همینطور تحلیل همزمان، مشکلات ناشی از پیچیدگی و شناخت کم از مسایل فنی پروژه عاملِ اصلی است که باعث می شود مدیران و پیمانکاران مجبور به افزایش سطح بافرها شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - ارائه روشی جهت تعیین اندازه بافرها در حوزه زمان بندی زنجیره بحرانی (مطالعه موردی: شرکت سولیران)
Mohammad Mehdi Tavagho Hamedani Ahmad Makouieزنجیره بحرانی رویکردی نوین در حوزه مدیریت پروژه می باشد که به منظور رفع اثرات نامطلوب پروژه ها و علل بروز آنها، افزایش کارایی منابع و بهره برداری از محدودیتهای سیستم پروژه توسعه یافته است. بر مبنای این رویکرد و به منظور ایمن کردن پروژه در مقابل اختلالات احتمالی، بافرهای أکثرزنجیره بحرانی رویکردی نوین در حوزه مدیریت پروژه می باشد که به منظور رفع اثرات نامطلوب پروژه ها و علل بروز آنها، افزایش کارایی منابع و بهره برداری از محدودیتهای سیستم پروژه توسعه یافته است. بر مبنای این رویکرد و به منظور ایمن کردن پروژه در مقابل اختلالات احتمالی، بافرهای زمانی در محلهای مختلف تعبیه میشود. بنابراین از انتقال تنشهای فعالیتهای غیر بحرانی به زنجیره بحرانی و همچنین انتقال تنشهای فعالیتهای زنجیره بحرانی به زمان تحویل پروژه جلوگیری میشود. در این مقاله روشی جهت تعیین اندازه بافرها در حوزه زمانبندی زنجیره بحرانی ارائه شده که از جمله ویژگی های آن اعمال نظر خبرگان در مراحل کار و سادگی اجرا میباشد. مفاهیم مطرح شده در این روش نزدیک به روش پرت می باشد با این تفاوت که در این روش تابع توزیع احتمال زمان فعالیتها براساس نظرات خبرگان بدست آمده است. در پایان جهت ارزیابی روش پیشنهادی، زنجیره بحرانی جهت پروژه طراحی، ساخت و نصب سازه ای فولادی در شرکت سولیران به اجرا درآمد. اندازه بافرها با استفاده از دو روش شناخته شده در ادبیات موضوع (روش بریدن و چسباندن و روش ریشه مربع خطا) و روش پیشنهادی محاسبه گردید. نتایج بدست آمده مبین آن است که روش ارائه شده در مقایسه با دو روش مذکور بافرهایی با محافظت بیشتر در برابر تأخیرهای احتمالی پروژه ایجاد میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - <i>In vitro</i> Ruminal Acid Load and Methane Emission Responses to Supplemented Lactating Dairy Cow Diets with Inorganic Compounds Varying in Buffering Capacities
م. جعفرپور بروجنی م. دانش مسگران ع.ر. وکیلی ع.ع. ناصریانUsing 24 hours in vitro cultures of rumen microorganisms, this study investigates the effect of buffering capacity of 2 inorganic compounds (M1=119.43 and M2=116.50 meq/L) on the in vitro rumen acidogenic value (AV), medium pH, dry matter disappearance (INVDMD) and meth أکثرUsing 24 hours in vitro cultures of rumen microorganisms, this study investigates the effect of buffering capacity of 2 inorganic compounds (M1=119.43 and M2=116.50 meq/L) on the in vitro rumen acidogenic value (AV), medium pH, dry matter disappearance (INVDMD) and methane emission of lactating dairy cow diets containing various forage to concentrate ratios as 40:60 (FC40:60) and 30:70 (FC30:70) in a completely randomized design. Inorganic compounds were included in the experimental diets at the rate of 0.0, 10 or 20 g/kg DM. Diet with higher amount of concentrate caused a decline in medium pH, an increase in both AV and IVDMD. The acidogenic value of FC40:60 containing M2 at 20, M1 at 10 and 20 g/kg DM and FC 30:70 plus M1 and M2 at 20 g/kg DM was the lowest. The lowest level of CH4 emission (mL/0.20 g DM) was observed in FC30:70 plus M1 at the rate of 10 g/kg DM, while the highest level belongs to FC40:60 plus M1 at 10 g/kg DM and FC30:70 containing M1 at 20 and M2 at 10 g/kg DM. It has been concluded that the higher buffering capacity of a lactating diet might reduce the rumen acid load and increased IVDMD, while a diet with higher amount of concentrate causes to decline rumen methane emission. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تحلیل توزیع فضایی داروخانه ها در منطقه 20 شهر تهران
حبیب اله فصیحیهدف این پژوهش بررسی توزیع فضایی داروخانهها در سطح منطقه 20 شهرداری تهران است. روش پژوهش ارزیابی-تحلیلی بوده و در آن از روشهای آمار فضایی و تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. دادههای مورد استفاده مشتمل بر موقعیت و مشخصات داروخانهها، لایههای اطلا أکثرهدف این پژوهش بررسی توزیع فضایی داروخانهها در سطح منطقه 20 شهرداری تهران است. روش پژوهش ارزیابی-تحلیلی بوده و در آن از روشهای آمار فضایی و تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. دادههای مورد استفاده مشتمل بر موقعیت و مشخصات داروخانهها، لایههای اطلاعاتی کاربری زمین، خیابانها و بلوکهای جمعیتی سال 1395 بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در محدودة مطالعاتی بهطور میانگین در ازاء هر 7562 نفر یک داروخانه فعال وجود دارد که در حدود استانداردهای جهانی اما پایینتر از نصابهای تعریف شده در ایران است. برای رسیدن وضعیت استاندارد وزارت بهداشت، محدودة مطالعاتی نیازمند 42 داروخانه جدید است. در تحلیلهای نزدیکترین همسایه، نسبت نزدیکترین فاصله همسایگی، 77/0 محاسبه گردید. در تحلیل خوشهای چند فاصلهای، منحنی نتایج مشاهده شده بالاتر از منحنی نتایج مورد انتظار بود. در شاخص موران، Z Score حاصل نزدیک به 1 (99/0) بهدست آمد. موارد فوق همه گواه توزیع خوشهای داروخانهها در منطقه است. ترسیم حوزههای خدماتی هر داروخانه به شعاع 330 متر نیز نشان داد که 51 درصد از سطح منطقه که 7/۶۰ درصد از جمعیت بهسر میبرند، تحت حوزه خدماتی دست کم یک داروخانه قرار داشته و اما بقیه را داروخانهها پوشش ندادهاند. از این رو گذشته از رفع کمبودها، برنامهریزی پراکنش متناسب مراکز خدمات درمانی و بهداشتی در منطقه نیز ضروری به نظر میرسد. اطلاعات نقشه فاصله-های اقلیدسی داروخانهها از محلهای سکونت نشان داد که شایسته است مجوزهای جدید احداث داروخانه به قسمتهای شمالشرقی منطقه اختصاص یابد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی ظرفیت بافری برخی افزودنیهای بافری و بافر بهینه شده و تاثیر آن بر فراسنجههای تولید گاز جیرههای با سطوح مختلف کنسانتره
وحید شاه صنم سعید سبحانی راد کامران رضا یزدی پرهام مصلحی فردر این پژوهش الگوی مقاومت بافری افزودنیهای بافری بیکربنات سدیم، سسکویی کربنات سدیم، اکسید منیزیم، کرنبات منیزیم، بنتونیت سدیم و زئولیت از طریق رسم منحنی تیتراسیون و شیب خط منحنیها مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. بر اساس نتایج تیتراسیون، مواد اولیه و درصد استفاده از هرک أکثردر این پژوهش الگوی مقاومت بافری افزودنیهای بافری بیکربنات سدیم، سسکویی کربنات سدیم، اکسید منیزیم، کرنبات منیزیم، بنتونیت سدیم و زئولیت از طریق رسم منحنی تیتراسیون و شیب خط منحنیها مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. بر اساس نتایج تیتراسیون، مواد اولیه و درصد استفاده از هرکدام از آنها در بافر چندجزئی بهینه شده مشخص و پس از ترکیب، شیب خط منحنی بافر تولید شده نیز با سایر شیب خطها مقایسه گردید. تفاوت معنیداری در شیب خط بافر بهینه شده با جوششیرین مشاهده نشد (05/0p>). جهت اطمینان از عملکرد مطلوب بافر تولید شده در شرایط شکمبه، جیرههای آزمایشی جیره کم کنسانتره فاقد افزودنی بافری (CF)، جیره پر کنسانتره فاقد افزودنی بافری (CC)، جیره کم کنسانتره+ 1 درصد بیکربنات سدیم (NF)، جیره پرکنسانتره+ 1 درصد بیکربنات سدیم (NC)، جیره کم کنسانتره+ 1 درصد بافر بهینه شده (BF) و جیره پرکنسانتره+ 1 درصد بافر بهینه شده(BC)، تحت آزمون تولید گاز در ساعات 2، 4، 6، 8، 12 24، 48، 72 و 96 پس از انکوباسیون در مایع شکمبه، قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از افزودنیهای بافری دارای اثرات مثبتی بر حفظ تعادل اسید- باز در شکمبه و در نتیجه بهبود اکولوژی میکروارگانیسمهای ساکن آن شد که این امر با افزایش معنی دار تولید گاز همراه بود (05/0>p). همچنین استفاده از مکملهای بافری منجر به بهبود فرآیند تخمیر و افزایش معنیدار قابلیت هضم مواد آلی و انرژی زایی خوراک شدند (05/0>p). علاوه بر این بافر بهینه شده پاژبافر عملکردی مشابه با بیکربنات سدیم داشته و میتواند به عنوان جایگزینی مناسب برای جوششیرین مورد استفاده دامداریها قرار گیرد. تفاصيل المقالة