• فهرس المقالات اندازه دور مچ دست

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی برخی از عوامل مرتبط با ایجاد سندرم تونل کارپ در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه های ارتوپدی و جراحی اعصاب بیمارستان های دانشگاه آزاد مشهد از سال 92-91
        خسرو شایان مرضیه قناد
        مقدمه: سندرم تونل کارپال شایعترین عارضه فشاری عصب مدیان می باشد که در صورت عدم درمان منجر به اختلال در عملکرد عصب و ضعف حسی و حرکتی در انگشتان دست می شود. تاکنون مطالعات کمی در ایران به بررسی ریسک فاکتور های موثر در بروز سندرم تونل کارپ پرداخته اند. هدف این مطالعه بررسی أکثر
        مقدمه: سندرم تونل کارپال شایعترین عارضه فشاری عصب مدیان می باشد که در صورت عدم درمان منجر به اختلال در عملکرد عصب و ضعف حسی و حرکتی در انگشتان دست می شود. تاکنون مطالعات کمی در ایران به بررسی ریسک فاکتور های موثر در بروز سندرم تونل کارپ پرداخته اند. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر در بروز سندرم تونل کارپ می باشد. روش کار: این مطالعه مورد-شاهدی طی سال 1391 تا 1392 بر روی بیماران مشکوک به سندرم تونل کارپ مراجعه کننده به درمانگاه های جراحی اعصاب و ارتوپدی بیمارستان های دانشگاه آزاد اسلامی مشهد صورت گرفت. بیماران در صورت داشتن رادیکولوپاتی گردنی، مصرف مزمن سیگار، اعتیاد، مصرف مزمن الکل، دیابت، بیماریهای سیستمیک شناخته شده آرتریت روماتوئید، آمیلوئیدوز و ... ، و تومورهای مچ دست از مطالعه خارج شدند. سن، جنس، شغل، سابقه ضربه به مچ دست و ساعد، بارداری و کار با کامپیوتر و اندازه دور مچ دست در تمامی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. بیماران بر اساس تایید تشخیص CTS و یا عدم تایید تشخیص بیماری در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماریSPSS ویرایش 19 با استفاده از آنالیز کای دو و یا تی تست انجام شد. سطح معنی داری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج: مطالعه بر روی 200 نفر (100 فرد مبتلا به CTS (گروه مورد) و 100 فرد سالم (گروه شاهد)) صورت گرفت. میانگین سنی در گروه CTS از گروه شاهد بیشتر بود (15.1+49.8 در برابر 14.5+37.0، 0.0001=P). همچنین میانگین نمایه توده بدنی نیز در گروه CTS از گروه شاهد بیشتر بود (4.2+29.0 در برابر 2.8+23.2، 0.0001=P). دو گروه از لحاظ جنسیتی با یکدیگر تفاوت معنی دار نداشتند. (P=0.202) 66.7% بازنشستگان و 57.4% خانه دار ها دارای CTS بودند. اندازه دور مچ دست در گروه CTS بیشتر بود (1.3+16.8 در برابر 1.4+16.4، 0.036=P). همچنین در گروه CTS میزان مصرف استروئید به طور معنی داری بیشتر بود (0.005=P) دو گروه از نظر آسیب به مچ دست و ساعد با یکدگیر اختلاف معنی داری نداشتند. همچنین کار با کامپیوتر در گروه فاقد CTS و یائسگی در گروه CTS به طور معنی داری بیشتر بودند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان دادند سن بالای تر از 41 سال، نمایه توده بدنی بیشتر از 25 (افراد دارای اضافه وزن)، اندازه دور مچ دست، سابقه مثبت مصرف استروئید، یائسگی و وضعیت شغلی و کار با کامپیوتر افراد می تواند به عنوان ریسک فاکتور های معنی داری در بروز پیامد CTS باشند. تفاصيل المقالة