امنیت جهانی دارای مبانی و چهارچوب هایی می باشد به طوریکه برای حفظ امنیت جهانی هرگونه تلاش امنیتی، در راستا و جهت حفاظت از ارزش های امنیت جهانی یا جلوگیری از تضعیف آن است. با فروپاشی نظام دو قطبی و تحول در نظام بین الملل مفهوم و مبانی امنیت جهانی دچار تحولاتی شد که تضعیف أکثر
امنیت جهانی دارای مبانی و چهارچوب هایی می باشد به طوریکه برای حفظ امنیت جهانی هرگونه تلاش امنیتی، در راستا و جهت حفاظت از ارزش های امنیت جهانی یا جلوگیری از تضعیف آن است. با فروپاشی نظام دو قطبی و تحول در نظام بین الملل مفهوم و مبانی امنیت جهانی دچار تحولاتی شد که تضعیف این مبانی تبعات بسیاری در پی داشت. در پرتو تحولات امنیت جهانی که بازیگرانی جدید از جمله افراد، سازمان های غیردولتی، جنبش های اجتماعی و هویت ها وارد عرصه بین المللی شدند وحیطه تهدیدات امنیت جهانی گسترش یافت. در این مقاله ضمن توضیح مبانی و چهارچوب های امنیت جهانی، تهدیدات مبانی امنیت جهانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا تبیینی مناسب از وضعیت امنیت جهانی و تهدیدات آن به دست آید.
تفاصيل المقالة
بحران تغییراتاقلیمی، تهدید نوین پیشروی بشریت و جامعهجهانی میباشد، که منجر به پدیدآمدن مفهوم امنیتزیستمحیطی گردیده است. تحولات تاریخی، تکنولوژیک، روند جهانیشدن، همچنین ظهور بازیگران فرادولتی به پیدایش مفهوم امنیتجهانی در مقابل امنیتبینالملل، منجر گشته است. هر أکثر
بحران تغییراتاقلیمی، تهدید نوین پیشروی بشریت و جامعهجهانی میباشد، که منجر به پدیدآمدن مفهوم امنیتزیستمحیطی گردیده است. تحولات تاریخی، تکنولوژیک، روند جهانیشدن، همچنین ظهور بازیگران فرادولتی به پیدایش مفهوم امنیتجهانی در مقابل امنیتبینالملل، منجر گشته است. هر یک از دو مفهوم امنیتبینالملل و جهانی، نگرش متفاوتی نسبت به موضوع محیطزیست و مسائل پیرامونی آن داشته، که از هستیشناسی متمایز هر یک نشات میگیرد. تمایز در شناسایی نوع مسائل امنیتی، تنوع در عناصر امنیتی، تفاوت در نگرش نسبت به عوامل تهدید و تهدیدزدا، از این جملهاند. میتوان چرایی و چگونگی این تمایزات را در امنیتبینالمللی با کمک رهیافت خردگرا و نظریات لیبرالیسم، همچنین در امنیتجهانی با کمک رهیافت هنجاری و نظریه سازهانگاری، بهتر و کاربردیتر تبیین نمود. تنوع و گستردگی در تصمیمسازی و اتخاذ استراتژی در سیاستجهانی نسبت به محیطزیست و تغییراتاقلیمی، ناشی از تمایز در جایگاه مفهوم امنیت-زیستمحیطی در هر یک از دو رویکرد کلان امنیتی در روابطبینالملل است. این تحقیق بر آن است تا حدود معنایی امنیتبینالملل و جهانی را با امنیتزیستمحیطی، تبیین نماید، تا به تعریفی کاربردی از هر یک از این مفاهیم دست یافته، و با بررسی هستیشناسانه هر یک از مفاهیم امنیتبینالمللی و جهانی، به صورت-بندی مفهوم امنیتزیستمحیطی در آنها، بپردازد؛ از این رو بتواند به سوال اصلی خود یعنی: امنیتزیست-محیطی در امنیتبینالمللی و جهانی از چه جایگاهی برخوردار است؟ پاسخ داده، و به اثبات فرضیه خود مبنی بر همپیوندی هستیشناختی امنیتجهانی با امنیتزیستمحیطی و اولویتدهی به مسائل زیست-محیطی در امنیتجهانی، و حاشیهای بودن امنیتزیستمحیطی در مسائل امنیتی در امنیتبینالمللی، بپردازد.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد و مولفه های جایگاه حقوق مالکیت فکری در نظام حقوق بینالملل عمومی می باشد. رسالت عظیم حقوق بینالملل در غایت، استقرار نظم، صلح و امنیت جهانی است که امروزه یکی از اساسیترین نگرانیهای بشریت به شمار میرود. حقوق مالکیت فکری نیز پلی میان حقوق أکثر
هدف از پژوهش حاضر، تبیین ابعاد و مولفه های جایگاه حقوق مالکیت فکری در نظام حقوق بینالملل عمومی می باشد. رسالت عظیم حقوق بینالملل در غایت، استقرار نظم، صلح و امنیت جهانی است که امروزه یکی از اساسیترین نگرانیهای بشریت به شمار میرود. حقوق مالکیت فکری نیز پلی میان حقوق بینالملل و حقوق خصوصی است، خود از حمایتهای قوانین بینالمللی برخوردار است و هماکنون به جهت کاربرد بیحد و مرز آن از مهمترین مسائل عصر حاضر به شمار میرود؛ اهمیت آن زمانی بیشتر مبرهن میگردد که در عرصه بینالملل مرزهای جغرافیایی را شکسته موجبات رشد، پیشرفتهای علمی را برای کشورها به ارمغان میآورد و اثر خود را از کشوری به کشور دیگر به نمایش میگذارد. اما حقوق مالکیت فکری با چنین ابعاد گستردهای چه نقش و جایگاهی بر مهمترین غایت و مأموریت نظام حقوق بینالملل یعنی تحقق نظم، صلح و امنیت جهانی دارد؟ در این پژوهش با بررسی جایگاه حقوق مالکیت فکری در نظام حقوق بینالملل این مهم منتج گردید که حقوق مالکیت فکری در کنار آثار مثبت خود بر ایفای تعهدات بینالمللی، آثار منفی نیز بر این تعهدات داشته و در برخی از مصادیق آثار خود منجر به نقض تعهدات بینالمللی میگردد و صلح و امنیت جهانی را به خطر میافکند. تولید، اختراع، استفاده و گسترش سلاح های کشتار جمعی توسط مالکان حقوق مالکیت فکری، اختصاص انحصاری تولید دارو، تجهیزات پزشکی، واکسن و تحریم آن برای کشورهای دیگر، نمونههایی از نقض صلح و امنیت جهانی است که متاسفانه در مقررات بینالمللی مالکیت فکری نه تنها ضمانت اجرایی برای بازدارندگی از این موارد وجود ندارد، بلکه بعضاً راه چنین اقدامات نقضی را باز گذاشته است. در این مقاله نگارندگان به شیوه توصیفی - تحلیلی به تبیین این موارد اشاره داشته اند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications