• فهرس المقالات آمونیاک

      • حرية الوصول المقاله

        1 - جداسازی و ارزیابی فعالیت برخی از باکتریهای شاخص اکسید کننده آمونیاک، نیتریت و نیترات از مزارع پرورش ماهیان گرمابی در استان مازندران
        رضا صفری دکتر محمد رضا سعیدی اصل زهرا یعقوب زاده
        یکی از مشکلات عمده در پرورش ماهیان گرمابی، افزایش گازهای سمی نظیرآمونیاک، نیترات و نیترات بوده که افزایش گازهای فوق باعث بیماریهایمختلف در ماهی شده و تلفات بالایی را بدنبا ل خواهد داشت . هدف از انجاماین تحقیق ، جداسازی آن دسته از باکتریهای اکسید کننده آمونیاک ، نیتریت و أکثر
        یکی از مشکلات عمده در پرورش ماهیان گرمابی، افزایش گازهای سمی نظیرآمونیاک، نیترات و نیترات بوده که افزایش گازهای فوق باعث بیماریهایمختلف در ماهی شده و تلفات بالایی را بدنبا ل خواهد داشت . هدف از انجاماین تحقیق ، جداسازی آن دسته از باکتریهای اکسید کننده آمونیاک ، نیتریت و نیترات می باشد که توانایی رشد در شرایط هوازی و بی هوازی و PH محدوده خنثی را دارند . پس از نمونه برداری از رسوب و آب و کشت آنها در محیطکشت نیتروزوموناس مدیوم و محیط کشت استنیر مدیوم بهینه شده و انکوباسیون در دمای 30-25 C به مدت 6-4 روز، میزان کدورت حاصله مورد ارزیابی قرار گرفته و کشت نهایی در محیطهای نیتروزوموناس مدیوم و استنیر مدیوم حاوی 15% آگار انجام و کلنی های رشد یافته شناسایی شدند برای ارزیابی میزان اکسیداسیون آمونیاک و نیترات ، مقیاسهای مختلف تجزیهآمونیاک، نیتریت و نیترات (ارلن آزمایشگاهی ، آکواریوم، ونیرو و استخر ) در زمانهای مختل ف مورد ارزیابی قرار گرفت . تاثیر PH,وجود یا عدم وجود هواده و غلظت سه فاکتور فوق بر روند اکسیداسیون نیز مورد آزمایش وبررسی قرار گرفت . نتایج آزمایشات نشان داد که باکتریهای اکسید کنندهآمونیاک، نیتریت و نیترات به نامهای سودوموناس آئروجینوز ،ا سودوموناساستوتزری, سودوموناس فلورسانس, سودوموناس سودوتوبرکلوزیس,نیتروزوموناس آئروپیه و نیترو باکتر وینوگرادسکی, نیتروزوکوکوس,نیتروکوکو ، سباسیلوس لیکنی فرمی ، سباسیلوس سوبتیلیس, آلکالی ژنز، اسینتو باکتر جدا شده که توانایی رشد درPH=7-8 و دمای 25 تا 30 را داشته و قادر به تبدیل نیترات به نیتریت و در نهایت نیتروژن بوده و فعالیتاین باکتریها در بود یا نبود سیستم هواده تغییر معنی داری نشان نمی دهد . باتوجه به توانایی باکتریهای جداشده ، می توان از آنها بعنوان باکتریهایپروبیونت، در کنار باکتریهای شرکت کننده در فرآیند نیتریفیکاسیون ودنیتریفیکاسیون در بسته های پروبیوتیک استفاده نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی کارایی ساقه گندم در کاهش میزان آمونیاک محلول (NH3)
        احمد محمدی یلسوئی عبد المجید حاجی مرادلو محمود ذوقی
        زمینه و هدف: دنیتریفیکاسیون بیولوژیکی در سیستم‌هایی که دارای یک بستر مناسب برای جاگزینی باکتری ها هستند، بازده بالاتری نسبت به سیستم های دیگر دارد. عمده مشکل این بستر‌ها، مثل بستر‌هایی که از انواع پلیمر‌های مصنوعی تولید شده‌اند، هزینه بالای تولید و مشکلات زیستی آنان است أکثر
        زمینه و هدف: دنیتریفیکاسیون بیولوژیکی در سیستم‌هایی که دارای یک بستر مناسب برای جاگزینی باکتری ها هستند، بازده بالاتری نسبت به سیستم های دیگر دارد. عمده مشکل این بستر‌ها، مثل بستر‌هایی که از انواع پلیمر‌های مصنوعی تولید شده‌اند، هزینه بالای تولید و مشکلات زیستی آنان است. هدف از این مطالعه استفاده از ساقه‌های گندم به عنوان یک بستر ارزان قیمت و نیز بررسی کارایی آن بر شانس بقای ماهیان بود. روش بررسی: برای انجام این مطالعه معادل 10% و 5% حجم کل مخازن نگه‌داری آب (حجم مخازن 240 لیتر) ساقه‌های گندم (کلش) به آن ها اضافه شد. علاوه بر دو گروه، یک گروه شاهد (فاقد ساقه گندم) نیز انتخاب گردید (سه تیمار با سه تکرار). میزان 10 میلی گرم آمونیاک به همه‌ی مخازن اضافه شد و ابتدا آزمایش، 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از افزودن آمونیاک، میزان آن محاسبه گردید. شش عدد ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) با میانگین وزنی 2/0±8 گرم در مرحله دوم آزمایش به هر مخزن اضافه گردید. تیماربندی‌ها در این مرحله مشابه مرحله قبل بود، منتهی مخازن علاوه بر ساقه گندم حاوی ماهی نیز بودند. میزان تلفات در بازه‌های زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از اضافه کردن آمونیاک شمارش گردید. هیچ‌گونه غذادهی صورت نگرفت. برای مقایسه داده‌ها بین تیمار‌ها و هریک به تفکیک در واحد زمان از آنالیز واریانس یک طرفه (One-Way ANOVA) استفاده گردید. مقایسه میانگین‌ها با استفاده از نرم آفزار SPSS از طریق آزمون LSD در سطح اطمینان 05/0 صورت گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان داد میزان آمونیاک در تیمار‌ها تفاوت معناداری نسبت به گروه شاهد دارد (05/0>p). بین میزان آمونیاک در تیمارها در مقایسه با یک‌دیگر تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p). بیش‌ترین میزان کاهش آمونیاک مربوط به تیمار 10% ساقه گندم بود. کم‌ترین میزان تلفات ماهیان در مرحله دوم آزمایش مربوط به تیمار 10% ساقه گندم با مجموع 2 عدد بود؛ هم چنین شاهد (بدون ساقه گندم) بیش‌ترین تلفات ماهیان را داشت(15 عدد). بحث و نتیجه‌‌گیری: نتایج مطالعه ما نشان داد چرخه دنیتروفیکاسیون در مخازنی که 10% حجمشان به کاه گندم اختصاص داده شده بود تا 32 برابر، بازده بالاتری نسبت به مخازن فاقد کاه گندم داشت. مطالعه حاضر نشان داد استفاده از کاه گندم می تواند تاثیر به سزایی در افزایش شانس بقای ماهیان در شرایط فوق حاد آمونیاک بگذارد. به شکلی که تلفات در مخازن 10% ساقه گندم، تنها 13% تلفات مخازن فاقد ساقه گندم بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - حذف دو مرحله ای نیتروژن آمونیاکی از پساب پتروشیمی کرمانشاه با استفاده از باکتری های بومی تثبیت شده بر روی کربن فعال گرانولی
        مهدی گودینی حاتم گودینی فرهاد سلیمی
        ز زمینه و هدف: صنعت پتروشیمی همانند برخی از صنایع دیگر به عنوان یکی از آلوده کننده های محیط زیست محسوب می شود که فاضلاب های حاوی نیتروژن آمونیاکی این صنایع می تواند باعث آلودگی آب و محیط زیست شود. هدف از این مطالعه حذف دو مرحله ای نیتروژن آمونیاکی از پساب پتروشیمی کرما أکثر
        ز زمینه و هدف: صنعت پتروشیمی همانند برخی از صنایع دیگر به عنوان یکی از آلوده کننده های محیط زیست محسوب می شود که فاضلاب های حاوی نیتروژن آمونیاکی این صنایع می تواند باعث آلودگی آب و محیط زیست شود. هدف از این مطالعه حذف دو مرحله ای نیتروژن آمونیاکی از پساب پتروشیمی کرمانشاه با استفاده از باکتری های بومی تثبیت شده بر روی کربن فعال گرانولی می باشد. روش بررسی: این مطالعه به صورت پیوسته و به مدت 60 روز بهره برداری در دو رآکتور با حجم موثر هر کدام 7/1 لیتر انجام شده است. رآکتورهای مورد استفاده به صورت بستر ثابت و با جریان روبه بالا مورد بهره برداری قرار گرفته اند. از کربن فعال تثبیت شده با باکتری های نیتریفایر و دنیتریفایر به عنوان بستر استفاده شده است. اثر غلظت اولیه آمونیاک و نیترات (mg/l200-50) و زمان ماند (h 3-1) در pH 8 و دمای 3±28 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داده است که با افزایش زمان ماند در هر رآکتور، راندمان نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون افزایش یافته است. ماکزیمم سرعت نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون به ترتیب Kg NH4+/m3.d 69/2 و Kg NO3-/m3.d 49/2بوده است. بیش ترین میزان نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون در زمان ماند 3 ساعت بوده که حذف آمونیاک و نیترات با راندمان 5/99 درصد حاصل شده است. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داده است که باکتری های بومی تثبیت شده بر روی کربن فعال گرانولی و استفاده از آن در یک رآکتور پیوسته رشد چسبیده با جریان روبه بالا توانایی بالایی در حذف آمونیاک داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - حذف آمونیاک از پساب با استفاده از کنسرسیوم باکتری‌های بومی جداسازی شده از پساب پتروشیمی کرمانشاه
        مهدی گودینی حاتم گودینی فرهاد سلیمی
        زمینه و هدف: نیتروژن آمونیاکی یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شود که میزان آن در پساب صنایع پتروشیمی خصوصاً واحدهای تولید کننده آمونیاک و اوره بالا می باشد. در این مطالعه از روش بیولوژیکی با استفاده از کنسرسیوم باکتری های بومی جداسازی شده از صنعت پتروشیم أکثر
        زمینه و هدف: نیتروژن آمونیاکی یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیستی محسوب می شود که میزان آن در پساب صنایع پتروشیمی خصوصاً واحدهای تولید کننده آمونیاک و اوره بالا می باشد. در این مطالعه از روش بیولوژیکی با استفاده از کنسرسیوم باکتری های بومی جداسازی شده از صنعت پتروشیمی برای حذف آمونیاک و نیترات استفاده شده است. روش بررسی: مطالعه به صورت ناپیوسته انجام شده و اثر غلظت اولیه، pH و زمان ماند مورد بررسی قرار گرفته است. غلظت اولیه باکتری های نیتریفایر و دنیتریفایر 108×3CFU/ml در نظر گرفته شده است. میزان غلظت اولیه آمونیاک و نیترات 200-50 میلی گرم بر لیتر و زمان ماند 168-3 ساعت، pH های 5، 6، 7، 8 و 9 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که باکتری های بومی جداسازی شده از پساب پتروشیمی کرمانشاه با جمعیت میکروبیCFU/ml 108×3 در pH8، قادر به حذف آمونیاک و نیترات با راندمان 5/99 درصد با غلظت اولیه تا 200 میلی گرم بر لیتر با زمان تماس 4 روز برای باکتری های نیتریفایر و 6 روز برای باکتری های دنیتریفایر بوده است. بحث و نتیجه گیری: باکتری های بومی جداسازی شده توانایی بالایی جهت فرآیندهای نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون داشته ، لذا با استفاده از باکتری های بومی جداسازی شده می توان آمونیاک موجود در پساب تولیدی را با راندمان بالا حذف نمود و نیازهای استاندارد محیط زیستی مربوط به تخلیه پساب به محیط را فراهم نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی وضعیت تصفیه فاضلاب در بیمارستان‌های استان گیلان
        عبدالرضا کریمی زهرا رحیمی رشت آبادی
        فاضلاب بیمارستان‌ها، حاوی آلاینده‌های متنوع و مقدار زیادی میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا، ویروس‌ها، عناصر رادیواکتیو و ... می-باشد که در صورت عدم تصفیه و دفع مناسب، می‌تواند آسیب‌های جدی برای محیط‌زیست و انسان ایجاد نماید. هدف از انجام این مطالعه، بررسی وضعیت تصفیه و دفع ف أکثر
        فاضلاب بیمارستان‌ها، حاوی آلاینده‌های متنوع و مقدار زیادی میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا، ویروس‌ها، عناصر رادیواکتیو و ... می-باشد که در صورت عدم تصفیه و دفع مناسب، می‌تواند آسیب‌های جدی برای محیط‌زیست و انسان ایجاد نماید. هدف از انجام این مطالعه، بررسی وضعیت تصفیه و دفع فاضلاب و کیفیت پساب خروجی بیمارستان‌های دارای تصفیه‌خانه فاضلاب استان گیلان می‌باشد. در این پژوهش، ضمن بررسی وضعیت مدیریت فاضلاب در بیمارستان‌های دارای تصفیه‌خانه فاضلاب استان گیلان، ارزیابی عملکرد تصفیه فاضلاب یکی از بیمارستان‌های استان، مورد توجه قرار گرفت و میزان پارامترهای کلی‌فرم کل، کلی‌فرم مدفوعی، pH، DO، BOD5، COD، TSS، فسفات کل، آمونیاک، نیترات و نقره در پساب اندازه‌گیری شده و نتایج حاصل از آزمایشات با استانداردهای سازمان محیط‌زیست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که از مجموع 34 بیمارستان استان گیلان، 10 بیمارستان دارای سیستم تصفیه فاضلاب فعال می‌باشند. هم‌چنین آنالیز کیفی پساب خروجی تصفیه فاضلاب بیمارستان مورد مطالعه، نشان داد که مقادیر pH، COD، BOD5، DO، فسفات، نیترات، نقره، کلی‌فرم کل و کلی‌فرم گوارشی مطابق با استاندارد سازمان محیط‌زیست بوده، اگرچه کاهش مقادیر آمونیاک و TSS باید مورد توجه قرار گیرد. تعدادی از بیمارستان‌های استان گیلان فاقد تصفیه‌خانه فاضلاب بوده و فاضلاب آن‌ها به شبکه فاضلاب شهری یا محیط‌های پذیرنده تخلیه می‌شود و تعدادی از بیمارستان‌های دارای تصفیه‌خانه نیز از عملکرد مناسبی برخوردار نمی‌باشند. لذا تصمیم‌گیری در خصوص اجرای تصفیه‌خانه با تکنولوژی‌های جدید و به‌روزرسانی فرآیند تصفیه‌خانه‌های موجود باید مورد توجه قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - اثر منبع کاتیونی و اختلاف آنیون - کاتیون جیره گاو شیری در اوایل شیردهی بر قابلیت هضم شکمبه‌ای، تولید گاز متان و جمعیت میکروبی شکمبه به روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز رقابتی
        یاسر فیض دار برآبادی سید احسان غیاثی محمد باقر منتظر تربتی
        هدف از انجام این پژوهش برررسی اثر منبع و توازن آنیون -کاتیون جیره (DCAD) گاوهای شیری بر جمعیت پروتوزوآها، متانوژن‌ها، غلظت نیتروژن آمونیاکی، گاز متان و قابلیت هضم ماده خشک در شرایط آزمایشگاهی بود. برای شمارش جمعیت پروتوزوآها و متانوژن‌ها از تکنیک واکنش زنجیره‌ای پلیمراز أکثر
        هدف از انجام این پژوهش برررسی اثر منبع و توازن آنیون -کاتیون جیره (DCAD) گاوهای شیری بر جمعیت پروتوزوآها، متانوژن‌ها، غلظت نیتروژن آمونیاکی، گاز متان و قابلیت هضم ماده خشک در شرایط آزمایشگاهی بود. برای شمارش جمعیت پروتوزوآها و متانوژن‌ها از تکنیک واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR)رقابتی استفاده شد. این طرح برای گاو شیری در اوایل شیردهی با میانگین580 کیلوگرم وزن بدن، سن 25 ماهگی و تولید روزانه 35 کیلوگرم در قالب آزمایش فاکتوریل 2×2×3 انجام شد. عوامل مؤثرها شامل DCAD (meq/kgDM 150+، 250+ و 350+)، منابع پتاسیمی (کربنات پتاسیم بدون آب(KC) و کربنات پتاسیم سسکوئی هیدرات (KCS)) و منابع منیزیمی (اکسید منیزیم (MO) و کربنات منیزیم (MC)) بود. اثر تیمارهای آزمایشی بر غلظت نیتروژن آمونیاکی معنی‌دار نبود. در همه تیمارها افزایش DCAD باعث کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی در شکمبه شد. اثر تیمارهای آزمایشی بر تولید گاز متان، قابلیت هضم ماده خشک، جمعیت پروتوزوآها و متانوژن‌ها معنی‌دار بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تیمار حاوی DCAD 250+ میلی‌اکی‌والان تأمین شده از دومنبع کربنات پتاسیم سسکوئی هیدرات و کربنات منیزیم باعث کاهش جمعیت پروتوزوآ، متانوژن‌ها، تولید متان و افزایش قابلیت هضم ماده خشک می شود. با توجه به اینکه اختلاف معنی‌دار بین DCAD 250+ و 350+ مشاهده نشد، بنظر می‌رسد که منابع کربنات پتاسیم سسکوئی هیدرات و کربنات منیزیم به همراه سطح تعادل آنیون – کاتیون جیره 250+ میلی‌اکی‌والان از طریق بهبود شرایط بافری شکمبه باعث بهبود پارامترهای تخمیر شکمبه‌ای می‌شود. بنابراین این دو منبع احتمالاً مکمل های مناسبی در جیره گاوهای شیری هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بررسی تاثیر دمای بازپخت در بهبود خواص ساختاری و حسگری گاز آمونیاک نانولایه‌های اکسید روی آلاییده شده بوسیله منیزیم
        سعیده گودرزی کیخسرو خجیر سید علی‌اصغر تروهید
        این پژوهش به بررسی تاثیر دمای بازپخت در نانوساختار و خواص حسگری گاز آمونیاک نانولایه‌های اکسید روی آلاییده شده بوسیله منیزیم می‌پردازد و نتایج آن می‌تواند در توسعه حسگرهای تحلیل بازدم مورد استفاده قرار بگیرد. انباشت نانولایه‌های ZnO آلاییده شده بوسیله منیزیم با استفاده أکثر
        این پژوهش به بررسی تاثیر دمای بازپخت در نانوساختار و خواص حسگری گاز آمونیاک نانولایه‌های اکسید روی آلاییده شده بوسیله منیزیم می‌پردازد و نتایج آن می‌تواند در توسعه حسگرهای تحلیل بازدم مورد استفاده قرار بگیرد. انباشت نانولایه‌های ZnO آلاییده شده بوسیله منیزیم با استفاده از روش افشانه حرارتی، بر روی زیرلایه‌های شیشه انجام شد و سپس نانولایه‌ها در دماهای مختلف (125، 250، 375 و C° 500) بازپخت شدند. ضخامت نانولایه‌ها با استفاده از پروفیل‌سنج step Alpha، ساختار بلوری و ریخت‌شناسی سطح نمونه‌ها با استفاده از پراش پرتو X (XRD) و میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) مورد مطالعه قرار گرفت و بررسی حساسیت نمونه‌ها به گاز آمونیاک (1 تا ppm 100) با استفاده از مقاومت‌سنجی نمونه‌ها در دمای اتاق و رطوبت نسبی 80% انجام شد. بررسی‌ها نشان داد حساسیت نمونه‌ها با افزایش دمای بازپخت تا C° 500 به واسطه افزایش تبلور، زمختی سطح و مقاومت الکتریکی بهبود پیدا می‌کند به طوری که زمان پاسخ و بازیابی برای تشخیص ppm 1 آمونیاک، به ترتیب s 57 و s 12 بودند. همچنین، نانولایه اکسید روی آلاییده شده بوسیله منیزیم و بازپخت شده در دمای C° 500 با انتخابگری 9 تا 25 حساسیت بالایی به ppm 100 گاز آمونیاک نشان داد. بررسی قابلیت اطمینان‌پذیری نمونه و پایداری آن در رطوبت نسبی بالا در یک دوره زمانی شش ماهه انجام شد و نوسانات بسیار ناچیزی مشاهده شد. نتایج بررسی‌ها نشان داد که این نانولایه گزینه بسیار مناسبی برای سنجش گاز آمونیاک به عنوان حسگر تحلیل بازدم می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تعیین میزان غلظت کشنده و تغییرات رفتاری در مسمومیت حاد باآمونیاک و نیتریت در ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio
        طراوت ملایم رفتار رحیم پیغان محمد راضی جلالی علی شهریاری
        زمینه و هدف:وجود ترکیبات نیتروژنی در مقادیر بیشتر از حد مجاز، می­تواند باعث مسمومیت حاد در آبزیان شودهدف از این تحقیق تعیین غلظت کشنده درمسمومیت حادآمونیاک و نیتریت در ماهی کپور معمولی و بررسی تغییرات رفتاری ماهی­ها در مواجه با این دو ماده بوده­است.روش کار:تعداد 400 قطع أکثر
        زمینه و هدف:وجود ترکیبات نیتروژنی در مقادیر بیشتر از حد مجاز، می­تواند باعث مسمومیت حاد در آبزیان شودهدف از این تحقیق تعیین غلظت کشنده درمسمومیت حادآمونیاک و نیتریت در ماهی کپور معمولی و بررسی تغییرات رفتاری ماهی­ها در مواجه با این دو ماده بوده­است.روش کار:تعداد 400 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 5/840/51گرم به طور تصادفی در 6 غلظت مختلف(100،110،120،130،140،160 mg/l ) آمونیاک و (450،500 ، 530، 550، 560، 600mg/l ) نیتریت قرار داده­شد. تلفات و تغییرات رفتاری تا 96 ساعت ثبت شده و نهایتاً LC5096 ساعته آمونیاک و نیتریت در این ماهی تعیین گردید.یافته ها:میزان LC50در 96 ساعت آمونیاک و نیتریت به ترتیب 102/45و 512/46 میلی گرم در لیتر به دست آمد. حداکثر غلظت قابل قبول(MAC) آمونیاک و نیتریت در بچه ماهی کپور به ترتیب 10/24و 51/24میلی گرم در لیتر مشخص گردید.نتیجه­ گیری:نتایج به دست آمده نشان داد که با افزوده شدن آمونیاک ونیتریت تا غلظت مورد مطالعه، میزان مرگ و میر ماهیان به صورت تصاعدی افزایش می­یابد و مقادیر به دست آمده نیز نسبت به کارهای مشابهی که در سختی و شوری های پایین تر آب صورت گرفته ­است، غلظت کشنده 50% بیشتر بوده­است. به عبارت دیگر به نظر میرسد در شرایط استان خوزستان احتمال تلفات ناشی از آمونیاک و نیتریت به مراتب کمتر از دیگر مناطق باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - مروری بر مسمومیت آمونیاکی در ماهی
        علیرضا جهانبانی
        چکیدهمسمومیت آمونیاکی یکی از مسمومیت‌های رایج درماهی است که به شکل حاد و مزمن خود را نشان می‌دهد. آمونیاک از منابع مختلف از جمله پسماندهای صنعتی، روان‌آب‌های کشاورزی، ماحصل تجزیه میکرواورگانیسم‌های ساکن درآب و همچنین به عنوان ماده دفعی نهایی حاصل از کاتابولیسم پروتئین‌ه أکثر
        چکیدهمسمومیت آمونیاکی یکی از مسمومیت‌های رایج درماهی است که به شکل حاد و مزمن خود را نشان می‌دهد. آمونیاک از منابع مختلف از جمله پسماندهای صنعتی، روان‌آب‌های کشاورزی، ماحصل تجزیه میکرواورگانیسم‌های ساکن درآب و همچنین به عنوان ماده دفعی نهایی حاصل از کاتابولیسم پروتئین‌ها و اسیدهای آمینه درجانوران آبزی وارد آب می‌شود. مسمومیت آمونیاکی بسته به غلظت این ماده با طیف گسترده‌ای از علائم همراه است. این علائم می‌تواند شامل تغییرات ساده رفتاری تا علائم شدید عصبی و مرگ را شامل شود. ماهی‌ها استراتژی‌های مختلفی را به هنگام بروز این مسمومیت در پیش می‌گیرند؛ کاهش تغذیه، کاهش متابولیسم پروتئین‌ها، سم‌زدایی آمونیاک و تبدیل آن به موادی با سمیت کمتر ازجمله آنها می باشد. تقریبا تمام اندام‌های ماهی به مسمومیت با آمونیاک واکنش نشان می‌دهند، اما نقش اندام‌هایی مثل کبد، آبشش، عضلات و مغز در بروز علائم، کنترل شرایط و سم‌زدایی پررنگ‌تر است. شناخت سازوکارهای بیوشیمیایی این اندام‌ها در مواجه با مسمومیت آمونیاکی و درک پاتوفیزیولوژی این مسمومیت به جلوگیری از بروز یا مدیریت آن در صورت وقوع می‌تواند کمک شایانی کند. البته همه گونه‌های ماهی واکنش یکسانی به مسمومیت آمونیاکی نشان نمی‌دهند و برخی گونه‌ها که مقاوم‌تر هستند می‌توانند گزینه‌های مناسب‌تری برای پرورش باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - Effects of Barley Grain Particle Size on Ruminal Fermentation and Carcass Characteristics of Male Lambs Fed High Urea Diet
        س.ر. ابراهیمی-محمودآباد م. تقی نژاد-رودبنه
        Two experiments were conducted to evaluate effects of barley grains particle size on ruminal pH and ammonia concentration of rams (experiment 1) and carcass characteristics (experiment 2) of male lambs fed high urea diet. Treatments in two experiments were (1: basal die أکثر
        Two experiments were conducted to evaluate effects of barley grains particle size on ruminal pH and ammonia concentration of rams (experiment 1) and carcass characteristics (experiment 2) of male lambs fed high urea diet. Treatments in two experiments were (1: basal diet + whole barley grains, 2: basal diet + ground barley grains with a 5 mm screen, 3: basal diet + ground barley grains with a 3 mm screen and 4: basal diet + ground barley grains with a 1 mm screen). Basal diet (on a dry matter (DM) basis) consisted of 365 g/kg corn silage, 10 g/kg limestone, 10 g/kg urea, 5 g/kg salt, 10 g/kg a vitamin-mineral premix and 600 g/kg of barley. In experiment 1, three 2-year old rams were fistulated for measuring ruminal pH and ruminal ammonia concentration. Ruminl pH was decreased by feeding ground barley grains through a 1 mm screen compared to feeding the whole barley grains (P<0.05). However, Ruminal ammonia concentrations were similar for all groups. In experiment 2, twenty four male lambs were used in a completely randomized design. Lambs were fed with the above mentioned diets for 90 days. Average daily gain, feed conversion ratio, average DM intake was significantly affected by treatments (P<0.05). Final body weight, cold carcass weight, dressing percentage, back fat thicknesses, carcass cuts (leg, shoulder, back and neck weights), internal organs (kidney, lungs, heart and gastrointestinal tract) weights were not significantly different between diets (P>0.05). Lambs fed diet containing ground barley with 3 mm of screen had (P<0.05) higher longissimus muscle area compared to lambs fed whole barley grain. Consumption of whole barley grains increased DM intake and pelvic and abdominal fats. As a conclusion, the consumption of ground barley grain with a 3 mm or a 5 mm screen is suggested for feeding lambs fed high urea diet. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - <i>In vitro</i> Effects of Exogenous Fibrolytic Enzymes on Rumen Fermentation of Wild Guinea Grass (<i>Panicum maximum</i>)
        اس. سوجانی آ.ن. پاتهیرانا ر.ت. سرسینهه ک.ب. داسانایاکا
        This study aimed to evaluate the potential of commercial enzymes cellulase (CE), xylanase (XY) and the combination of CE + XY to improve rumen fermentation of Guinea grass ecotype &lsquo;A&rsquo; (Panicum maximum). The experiment was carried out in a randomized complete أکثر
        This study aimed to evaluate the potential of commercial enzymes cellulase (CE), xylanase (XY) and the combination of CE + XY to improve rumen fermentation of Guinea grass ecotype &lsquo;A&rsquo; (Panicum maximum). The experiment was carried out in a randomized complete block design. In vitro incubations were performed with four doses of individual enzymes and their combinations (1:1 from each enzyme) as 50, 100, 150 and 200 &micro;L enzymes with 500 mg substrate. In vitro gas production (IVGP) was measured at 4 h intervals. At the end of 24 h incubation in vitro rumen dry matter disappearance (IVRDMD), ammonia nitrogen (NH3-N), protozoa population and volatile fatty acid (VFA) were estimated. Supplementation with CE, XY and CE + XY significantly enhanced IVGP (control: 38.54 mL; CET1: 50.06 mL; XYT1: 54.27 mL and CET1 + XYT1: 52.77 mL) and IVRDMD (control: 46.78%; CET1: 51.21%; XYT1: 51.53% and CE1 + XY1: 52.64%). The rumen NH3-N production was significantly increased (P&lt;0.05) with XY and CE + XY (control: 100%; XYT1: 108.88%; and CET1 + XYT1: 111.6%). Though the total VFA did not exhibit any significant change, acetate production was significantly reduced by CE + XY while the same treatment enhanced the butyrate production. The alterations of acetate and propionate profiles led to the significantly decreased acetate: propionate with CE and CE + XY. Insignificant deduction of rumen protozoa population was observed with all enzyme treatments. In conclusion, the supplementation of exogenous fibrolytic enzyme could improve the rumen fermentation of Guinea grass ecotype &lsquo;A&rsquo;. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - Dose-Response Effects of Various Rumen Microbial Modifier Essential Oils on Protein Degradation Using <i>in vitro</i> Gas Production Technique
        م. دانش مسگران م.ر. نظری ع.ر. وکیلی ج. فلاحتی زو س. فدایی
        The aim of this study was to investigate the effects of various doses of essential oils (EO) of thyme (TEO) or cinnamon (CEO) on in vitro rumen degradation of protein of a commercial total mixed ratio (TMR) containing 16.4% crud protein (CP). Treatments were TMR without أکثر
        The aim of this study was to investigate the effects of various doses of essential oils (EO) of thyme (TEO) or cinnamon (CEO) on in vitro rumen degradation of protein of a commercial total mixed ratio (TMR) containing 16.4% crud protein (CP). Treatments were TMR without any of EOs (control); control plus 25 &micro;L of TEO (TEO25); control plus 50 &micro;L of TEO (TEO50); control plus 25 &micro;L of CEO (CEO25) and control plus 50 &micro;L of CEO (CEO50). Rumen fluid was collected before the morning feeding from two rumen fistulated dairy cows. Approximately, 90 mL of buffered rumen fluid (BRF), 400 mg of feed sample plus carbohydrates (maltose, xylose and starch) at four concentrations (100, 200, 300 and 400 mg) were added to screw-cap bottles. Gas production (mL) and ammonia nitrogen concentration (mg) in each bottle were measured at 4, 8, 12, 24 and 30 h post-incubation and in vitro crude protein degradation (IVDP) was calculated via a linear regression. Both TEO and CEO caused a significant reduction in IVDP values compared with those of control (P&lt;0.05). The IVDP values for treatments of control, TEO50 and CEO50 after 30 h post incubation were 0.56, 0.33 and 0.48, respectively. Amount of the readily fermentable fraction and the potentially degradable fraction of the feed protein were affected significantly by treatments (P&lt;0.05). Also, the effective crude protein degradability (EPD) was significantly affected by the EOs (P&lt;0.05). These results suggest that the TEO and CEO might be used for manipulating the ruminal protein degradability. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - Effect of Supplementation with Different Proportion of Concentrate Mixture and Untreated or Calcium Hydroxide Treated <i>Acacia toritilis</i> Leaves on Feed Intake, Digestibility, Nutrient Retention and Rumen Fermentation Parameters of Arsi-Bale Goats Fed Rhodes Grass Hay Basal Diet
        م. بایسا ت. نگس آ. تولرا
        An experiment was conducted to examine the effect of replacing a concentrate supplement with untreated or calcium hydroxide (3% w/w) treated Acacia toritlis leaves in Rhodes grass (Chloris gayana) hay basal diets on feed intake, digestibility, nutrient retention and rum أکثر
        An experiment was conducted to examine the effect of replacing a concentrate supplement with untreated or calcium hydroxide (3% w/w) treated Acacia toritlis leaves in Rhodes grass (Chloris gayana) hay basal diets on feed intake, digestibility, nutrient retention and rumen fermentation parameters of 54 yearling male goats of Arsi-Bale breed (body wt of 13.78 &plusmn; 1.9 kg and 12 months old). The experiment was conducted for 84 days in a 2 &times; 5 factorial design (factor 1: alkali treatment of leaves (treated or untreated) and factor 2: five levels of leaves in concentrate mixture). The treatment diets were: UL-0: hay + 300 g concentrate mixture; UL-25: hay + 225 g concentrate and 75 g untreated dried leaves, UL-50: hay + 150 g concentrate and 150 g untreated dried leaves; UL-75: hay + 75 g concentrate and 225 g untreated dried leaves; UL-100: hay + 300 g untreated dried leaves; TL-0: hay + 300 g concentrate; TL-25: hay + 225 g concentrate and 75 g treated dried leaves; TL-50: hay + 150 g concentrate and 150 g dried treated leaves; TL-75: hay + 75 g concentrate and 225 g treated dried leave and TL-100: hay + 300 g treated dried leaves. Both Ca(OH)2 treatment and partial replacement of the concentrate mixture by Acacia leaf meal (ALM) significantly (P&lt;0.05) reduced ether extract (EE), total phenolics (TP), total tannins (TT) and CT contents of the diets. Whereas, dietary concentrations of ash, acid detergent fibre (ADF), acid detergent lignin (ADL) and calcium (Ca); intakes of dry matter (DM), crude protein (CP), neutral detergent fibre (NDF), nitrogen, Ca and P; digestibility of DM, organic matter (OM), CP and NDF; concentration of rumen ammonia nitrogen and pH of the rumen fluid were significantly (P&lt;0.05) increased by the alkali treatment and partial replacements. In general comparable results of intake, digestibility and balances of nutrients were observed when concentrate ration in the diets was replaced by treated ALM at 75% and untreated 50% in order of importance against untreated leaf meals. It is concluded that partial replacement of acacia leaf meals in the concentrate mixture combined with calcium hydroxide treatment at 75% level gave maximum benefits to goats than other levels of untreated or treated leaves. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تعیین غلظت کشنده آمونیاک (LC50 96h, N-NH4)و تاثیر آن بر وضعیت هیستوپاتولوژی آبشش، کلیه و کبد بچه ماهی ازون برون (Acipenser stellates)
        الهام السادات بنی هاشمی حسین خارا ذبیح اله پژند محمد رهاننده
        افزایش آمونیاک آب یکی از مشکلات عمده در آبزی پروری است که میزان و اثرات آن هنوز به درستی مشخص نشده است. هدف از این پژوهش،تعیین غلظت کشنده آمونیاک و اثر سمیت حاد آن بر روی سه بافت آبشش، کبد و کلیه بچه ماهی ازون برون از گونه های با ارزش ماهیان خاویاری با میانگین وزنی 3 گر أکثر
        افزایش آمونیاک آب یکی از مشکلات عمده در آبزی پروری است که میزان و اثرات آن هنوز به درستی مشخص نشده است. هدف از این پژوهش،تعیین غلظت کشنده آمونیاک و اثر سمیت حاد آن بر روی سه بافت آبشش، کبد و کلیه بچه ماهی ازون برون از گونه های با ارزش ماهیان خاویاری با میانگین وزنی 3 گرم در شرایط آزمایشگاهی است. آزمایشات در 7 تیمار و سه تکرار و با تعداد 10 عدد ماهی با روش آب ساکن به مدت 96 ساعت اجرا شدند. ماهی ها در معرض غلظت های مختلفی از آمونیاک کل با مقادیر5، 23/6،76/7 ،66/9،04/12 و 15میلی گرم در لیتر، قرار گرفتند. ابتدا میزان LC50 آمونیاک در زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت به دست آمد که به ترتیب0249/14 ، 2164/10 ،1531/7 و 0353/6 میلی گرم در لیتر آمونیاک کل محاسبه گردید. پس از استخراج مقادیر LC50 یک سطح پایین (low) که 25% غلظت LC50 و یک سطح بالا (High) که 75% غلظت LC50 بوده را انتخاب و آزمایش مجدد با 4 تیمار و 3 تکرار انجام پذیرفت که دامنه غلظت های این ماده 508/1 ،017/3 و 526/4 میلی گرم در لیتر آمونیاک کل بود. سپس ضایعات احتمالی میکروسکوپی و هیستوپاتولوژیک بافت آبشش، کبد و کلیه این گونه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که در آبشش پس از قرارگیری در مجاورت با آمونیاک پدیده هایی نظیر پرخونی،هیپرپلازی،چسبندگی لاملای ثانویه،تورم لاملای اولیه،خونریزی و نکروز سلولی و در کبد عوارضی از قبیل پرخونی، رکورد صفراوی، نکروز سلولی و آتروفی سلولی و در کلیه عوارضی چون پرخونی، دژنرسانس بافت بینابینی، نکروز سلولی، اتساع فضای بومن، هموسیدرین در تیمارها مشاهده شد. بطور کلی بیشترین صدمات مربوطه در آبشش این ماهیان مشاهده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - اثر مقادیر مختلف چهار منبع کودی نیتروژن‌دار بر عملکرد دانه و روغن کلزا و مقدار نیتروژن باقی‌مانده در خاک
        مهدی مهرپویان احمد گلچین سلیمان جمشیدی
        به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف کودهای نیتروژن دار بر عملکرد و مقدار روغن کلزا رقم SLM046 و میزان نیتروژن باقی&lrm;مانده در خاک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا در آمد. کود نیتروژنه در پنج سطح شامل بدون کود، 60، 120، 180 و24 أکثر
        به منظور بررسی اثر مقادیر مختلف کودهای نیتروژن دار بر عملکرد و مقدار روغن کلزا رقم SLM046 و میزان نیتروژن باقی&lrm;مانده در خاک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا در آمد. کود نیتروژنه در پنج سطح شامل بدون کود، 60، 120، 180 و240 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از چهار منبع کودی شامل اوره با پوشش گوگردی، اوره معمولی، نیترات آمونیم و سولفات آمونیم در سه نوبت هم‌‌زمان با کاشت، مرحله‌ی ساقه روی و نیز شروع غلاف بندی کلزا مصرف شد. تنها اوره با پوشش گوگردی به صورت یک جا در زمان کاشت مصرف گردید. بیشترین عملکرد دانه و روغن از بالاترین سطح کودی اوره معمولی حاصل شد. هم&lrm;چنین بالاترین میزان نیتروژن کل باقی‌مانده در خاک، با کاربرد اوره با پوشش گوگردی به دست آمد. با بالا رفتن سطح کودی از صفر تا 240 کیلوگرم در هکتار میزان نیتروژن کل باقی&lrm;مانده در خاک افزایش یافت. به علاوه، مقادیر بالاتری از نیترات خاک با کاربرد نیترات آمونیم، اوره معمولی و اوره با پوشش گوگردی در مقایسه با سولفات آمونیوم به دست آمد. بالاترین وکم‌ترین غلظت آمونیوم خاک به ترتیب از مصرف اوره با پوشش گوگردی و کود نیترات آمونیم حاصل شد. در مجموع، علی‌رغم کاربرد مقادیر متفاوت نیتروژن در کلزا، میزان نیترات و آمونیوم باقی&lrm;مانده در خاک پس از برداشت محصول کلزا، از میزان آنها قبل از کشت پایین‌تر بود که این امر نشان دهنده ی قابلیت بالای کلزا در برداشت نیتروژن از خاک است. هم&lrm;چنین، مشخص شد که با افزایش مقادیر نیتروژن، میزان کارآیی مصرف نیتروژن کاهش می‌یابد و به ترتیب بالاترین و کمترین کارآیی مصرف نیتروژن از مصرف کود نیترات آمونیوم و اوره با پوشش گوگردی به‌دست آمد. تفاصيل المقالة