-
حرية الوصول المقاله
1 - استخراج ریاضی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در چارچوب حسابداری ذهنی
محمدرضا اولی هاشم نیکومرام آزیتا جهانشاد زهرا پورزمانیسرمایه گذاران عادی به پرتفوی خود به عنوان یک کل نگاه نمی کنند. این سرمایه گذاران، پرتفوی خود را به عنوان مجموعه ای از حساب های ذهنی در نظر می گیرند. درحسابداری ذهنی مساله متعارف بیشینه سازی بازده مورد انتظار با محدودیت حداکثر احتمال شکست در دستیابی به بازده آستانه ای اس أکثرسرمایه گذاران عادی به پرتفوی خود به عنوان یک کل نگاه نمی کنند. این سرمایه گذاران، پرتفوی خود را به عنوان مجموعه ای از حساب های ذهنی در نظر می گیرند. درحسابداری ذهنی مساله متعارف بیشینه سازی بازده مورد انتظار با محدودیت حداکثر احتمال شکست در دستیابی به بازده آستانه ای است. در پژوهش حاضر از مدل میانگین واریانس مارکویتز و ورود دارایی بدون ریسک به محدودیت این مدل، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای را استخراج کرده و سپس با ایجاد یک هم ارزی ریاضی میان اجزای این الگو با محدودیت مساله حسابداری ذهنی، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در چارچوب حسابداری ذهنی را ارائه می نماییم .در این مدل ، بازده مورد انتظار سرمایه گذار برای هر هدف که در قالب حساب های ذهنی ارائه می شود، تابعی از بازده دارایی بدون ریسک، بتا و صرف ریسک حساب ذهنی بوده و این صرف ریسک حساب ذهنی معادل اختلاف بازده هر حساب با بازده دارایی بدون ریسک می باشد. نرخ بازده مورد انتظار دارایی ها در مدل MA-CAPM ، متاثر از بازده آستانه ای و احتمال شکست در رسیدن به این سطح آستانه یا به عبارتی ریسک حساب ذهنی خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی معمای صرف ریسک سهام دراقتصاد ایران با استفاده از روش تخمینGMM در مدل S-CCAPM
اعظم محمدزاده محمدنبی شهیکی تاش رضا روشنیکی از مهمترین شاخه های علم مالی، الگوسازی و ارزیابی نحوه قیمت گذاری دارایی ها است. به همین دلیل در این راستا الگوهای بسیاری در تبیین نحوه قیمت گذاری دارایی ها ارائه شده است. مطالعات دو دهه اخیر، بر وجود محدودیت هایی در مدل های مربوطه اشاره دارند. از جمله می توان به ایج أکثریکی از مهمترین شاخه های علم مالی، الگوسازی و ارزیابی نحوه قیمت گذاری دارایی ها است. به همین دلیل در این راستا الگوهای بسیاری در تبیین نحوه قیمت گذاری دارایی ها ارائه شده است. مطالعات دو دهه اخیر، بر وجود محدودیت هایی در مدل های مربوطه اشاره دارند. از جمله می توان به ایجاد مسائلی همچون معمای صرف ریسک سهام اشاره کرد. در این مقاله ضمن معرفی و تبیین مبانی نظری معمای صرف ریسک سهام، به بررسی تجربی این پدیده با کمک داده های فصلی سال های 1367 تا 1391 بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای بررسی این معما علاوه بر روش مهرا و پرسکات (1985)، از تخمین مدل S-CCAPMبا روش GMMنیز استفاده شده است. مدل S-CCAPM تعدیلی بر مدل CCAPM می باشد که با ورود پس انداز به تابع مطلوبیت ایجاد شده است.نتیجه برازش مدل ها نشان می دهد که: با توجه به روش اول مقدار صرف ریسک سهام 7/5 بدست آمده است و این رقم نشان از وجود معمای صرف ریسک سهام در اقتصاد ایران دارد چرا که با استفاده از داده های تجربی مقدار صرف ریسک 129/0 است. اما در روش دوم، مقدار صرف ریسک سهام 4/0 بدست آمده است و این امر دلالت بر این دارد که با تعدیلاتی در مدل CCAPM پایه می توان به حل این معما کمک کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی رابطه بین صرف ریسک متغیر طی زمان و قیمت اسپات (مطالعه موردی: بازار آتیهای نفت خام)
موسی خوشکلام روحاله مهدویمطالعات گوناگون در مورد وجود و مقدار صرف ریسک متغیر در زمان در بازار آتیهای نفت خام نتایج مختلفی ارایه میکنند. مقاله حاضر وجود و نوع صرف ریسک و تأثیرگذاری آن بر تغییرات قیمت اسپات نفت خام را با استفاده از دادههای مربوط به دوره زمانی 2016-1986 مورد بررسی قرار داده است أکثرمطالعات گوناگون در مورد وجود و مقدار صرف ریسک متغیر در زمان در بازار آتیهای نفت خام نتایج مختلفی ارایه میکنند. مقاله حاضر وجود و نوع صرف ریسک و تأثیرگذاری آن بر تغییرات قیمت اسپات نفت خام را با استفاده از دادههای مربوط به دوره زمانی 2016-1986 مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق مورد استفاده برای انجام پژوهش حاضر، به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ روش تحقیق توصیفی-همبستگی و به لحاظ ماهیت دادهها تحقیق کمی محسوب میگردد. به منظور انجام این تحقیق از رویکرد اقتصادسنجی مبتنی بر روش های گارچ، آزمون هم انباشتگی و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآوردهای انجام شده نشان میدهند که اولاً در هر دو دوره زمانی مورد بررسی، صرف ریسک برای آتی های نفت خام وجود دارد ثانیاً صرف ریسک در دوره زمانی 2016-1986 ثابت بوده ولی در دوره زمانی کوتاهتر یعنی 2016-2004 صرف ریسک در طی زمان متغیر میباشد. همچنین نتایج مربوط به بردار هم انباشتگی و مدل تصحیح خطای برداری نشان میدهند که ضریب صرف ریسک در دوره 2016-1986 منفی میباشد در حالیکه این ضریب برای دوره زمانی 2016-2004 مثبت میباشد. این ضرایب نشان از آن دارند که در دوره زمانی 2016-1986 بازار نفت خام بطور کلی در وضعیت کنتانگو ("پیش بهین") قرار دارد و در دوره زمانی 2016-2004 بازار نفت خام در وضعیت پسبهین عادی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارزیابی عملکرد مدلهای اندازهگیری صرف ریسک: مدل نظریة کیو در برابر مدل سه عاملی فاما و فرنچ
غلامرضا کردستانی مژده قاسمیاندیشمندان مالی برای اندازهگیری صرف ریسک تلاشهای ارزشمندی کردهاند. بهتازگی، چن و همکاران (2010) برای تبیین بازدة مورد انتظار سهام، مدلی سه عاملی براساس عامل بازار، عامل سرمایهگذاری و عامل سودآوری معرفی و آن را مدل نظریة کیو نامیدهاند. تحقیقات پیشین نشان دادهاند أکثراندیشمندان مالی برای اندازهگیری صرف ریسک تلاشهای ارزشمندی کردهاند. بهتازگی، چن و همکاران (2010) برای تبیین بازدة مورد انتظار سهام، مدلی سه عاملی براساس عامل بازار، عامل سرمایهگذاری و عامل سودآوری معرفی و آن را مدل نظریة کیو نامیدهاند. تحقیقات پیشین نشان دادهاند که این مدل توانسته است میزان بازدة غیرمنتظرة بسیاری از ناهنجاریهای بازار سرمایه را کاهش میدهد. در این تحقیق عملکرد مدل نظریة کیو در تبیین صرف ریسک سهام و سبد سهام بررسی و با مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و مدل سه عاملی فاما و فرنچ مقایسه میشود. نمونة مورد بررسی حاوی 72 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در محدودة زمانی سالهای 1386 تا 1391 است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که صرف ریسک سهام با حساسیت بازدة سهام نسبت به عامل سرمایهگذاری و عامل سودآوری رابطة معنیدار دارد. همچنین، مدل نظریة کیو در تبیین صرف ریسک سبد سهام منعکسکنندة اثر عاملهای اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و مومنتوم بهطور معنیداری بر مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای برتری دارد. ولی برتری آن نسبت به مدل سه عاملی فاما و فرنچ، تنها در تبیین صرف ریسک سبد سهام منعکسکنندة اثر مومنتوم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تعامل رفتار دولت و بانک مرکزی در یک بازی رهبر-پیرو با وجود صرف ریسک (کاربردی از بازی دیفرانسیلی غیرخطی)The Interaction of the Government and Central Bank Behavior in a Leader-Follower Game despite of the Risk Premium
داود محمودی نیا اطهره زیدآبادیهماهنگی سیاستهای پولی و مالی برای دستیابی به رشد اقتصادی در بستر ثبات قیمتها در نظریه بازی بر اساس تعامل افراد و تصمیمات آنها مورد بررسی قرار میگیرد. در پژوهش حاضر، هماهنگی سیاستهای پولی و مالی در قالب بازیهای دیفرانسیلی غیرخطی با وجود صرف ریسک بررسی و روش حل باز أکثرهماهنگی سیاستهای پولی و مالی برای دستیابی به رشد اقتصادی در بستر ثبات قیمتها در نظریه بازی بر اساس تعامل افراد و تصمیمات آنها مورد بررسی قرار میگیرد. در پژوهش حاضر، هماهنگی سیاستهای پولی و مالی در قالب بازیهای دیفرانسیلی غیرخطی با وجود صرف ریسک بررسی و روش حل بازی در قالب بازی استاکلبرگ و تئوری کنترل بهینه ارزیابی میشود. نتایج نشان میدهد در چارچوب بازی دیفرانسیلی غیرخطی، تعامل مقام پولی و مالی در یک بازی استاکلبرگ و با تعریف دولت به عنوان بازیکن رهبر و بانک مرکزی به عنوان پیرو، پیامدهای مطلوب تر اقتصادیبرای جامعه رقم خواهد خورد، به گونهای که رهبری مالی باعث کاهش بیشتر سطح بدهیهای دولت و کسری بودجه میشود. در این وضعیت سرعت همگرایی بدهیبه سمت مقدار هدفش بالاتر می باشد. کاهش صرف ریسک و نرخ ترجیح زمانی، می تواند شرایط بهتری را برای سیاست گذار پولی و مالی در جهت دستیابی به اهداف فراهم نماید.The Interaction of the Government and Central Bank Behavior in a Leader-Follower Game despite of the Risk PremiumDavood MahmodiniaAthareh ZeidAbadiAbstractCoordination of monetary and fiscal policies is crucial for achieving economic growth in the context of price stability. Therefore, the monetary and fiscal authorities must have the necessary coordination and coordination in implementing their policies in order to achieve better results. On the other hand, the game theory is one of the concepts that has many applications in different sciences and fields. Game theory is of particular importance in economics, since it analyzes the interaction of individuals and their decisions. Thus, in the present study, the coordination of monetary and fiscal policies in the long run and its effect on macroeconomic variables are investigated according to a mathematical model. Accordingly, the interaction of monetary and fiscal policies are taken into consideration in the form of differential games with respect to the risk premium. On the other hand, the method of solving the game by Stackelberg game and the mathematical method is to solve the method of optimal control of Pontryagin's principle. In this regard, the results show that the interaction of monetary and fiscal authorities in the fiscal leadership creates better consequences in the society than the monetary leadership so that the fiscal leadership will decreases the government debts further and brings the debts closer to their desired level. On the other hand, if the policy makers consider the longer-term horizons for applying their policies and lead to the reduced risk premium, reduced target budget deficit and the real interest rates by proper policy-making, they can reduce the level of government debt and thereby the society will be in a better situation. تفاصيل المقالة