کشورهای در حال توسعه، جوامع رو به رشد، جهان سوم ، همه عناوینی برای توصیف گروهی از کشورهاست که دارای تشابهات اقتصادی، سیاسی، اداری، اجتماعی، فرهنگی، فنی و تکنولوژیک هستند. یکی از جنبه های مشترک بین کشورهای جهان سوم، خصوصیات نظام اداری حاکم بر این جوامع و مشکلات أکثر
کشورهای در حال توسعه، جوامع رو به رشد، جهان سوم ، همه عناوینی برای توصیف گروهی از کشورهاست که دارای تشابهات اقتصادی، سیاسی، اداری، اجتماعی، فرهنگی، فنی و تکنولوژیک هستند. یکی از جنبه های مشترک بین کشورهای جهان سوم، خصوصیات نظام اداری حاکم بر این جوامع و مشکلات ناشی از آنهاست. خصوصیات مذکور به گونه ای مشابه هستند که این کشورها را به نحو بارزی از دیگر ممالک متمایز میسازد. خصوصیات و مشکلات نظام اداری حاکم بر این قبیل کشورها، زیربنایی است و از ویژگیهای آن میتوان به چالشهایی مشترکی که میتوانند باعث کاهش توانمندیهای اقتصادی، کاهش کیفیت خدمات عمومی، تضعیف حکمرانی خوب و توسعه پایدار شوند. دراین مقاله با استفاده از روش فراترکیب و با بهره گیری از پروتکل PRISMAچارچوبی برای مطالعات درباب چالش ها و معضلات نظام اداری ارائه میدهیم. به این منظبور، 300مقاله برگرفته از از پایگاههای اطلاعاتی Google Scholar، Elsevier ، Science Direct، isi، mendeley، researchgate، در بازۀ زمانی سالهای 2008تا 2023مورد بررسی قرار گرفت. پبس از انجام دو مرحله غربالگری، 24پژوهش به عنوان مقاله جهت تحلیل عمیق تر شناسایی شدند و در نهایت چارچوبی مطالعاتی در چالش ها و معضلات نظام اداری ارائه شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی ازآن بود که سیاست گذاری در جهت مقابله با چالشهای نظام اداری در کشورهای جهان سوم بسیار حیاتی است. در هر برنامه ریزی، رویکردها و راهکارهای مورد استفاده بسیار مهم هستند .برنامه ریزی باید با توجه به شرایط محلی و ویژگیهای خاص هر کشور و منطقه صورت گیرد. این شامل فرهنگ، تاریخچه، و شرایط اجتماعی و اقتصادی است. با این حال، توصیه می شود مطالعات گسترده تری در این باب صورت پذیرد.
تفاصيل المقالة
مقالهای که از نظر میگذرد با هدف و ضرورت شناسائی چالشهای برنامهریزی نظام آموزش متوسطهی ایران (سالهای 1385 – 1375 ) که پیش نیاز تعلیمات عالی و فراهم ساز وظیفهی توسعه و پیشرفت میراث علمی – فرهنگی جامعه دانشگاهی است حول دو گروه : الف) فرضیه های مربوط به أکثر
مقالهای که از نظر میگذرد با هدف و ضرورت شناسائی چالشهای برنامهریزی نظام آموزش متوسطهی ایران (سالهای 1385 – 1375 ) که پیش نیاز تعلیمات عالی و فراهم ساز وظیفهی توسعه و پیشرفت میراث علمی – فرهنگی جامعه دانشگاهی است حول دو گروه : الف) فرضیه های مربوط به متغیرهای عوامل انسانی شامل: بیثباتی مدیریت – کمبود متخصص برنامه ریزی آموزشی – افزایش تقاضای اجتماعی آموزش – ناهماهنگی اداری و اجرائی – سیاست گذاریهای متمرکز دولت – عدم ارزشیابی مستمر علمی اهداف – عدم دسترسی برنامهریزان به اطلاعات مورد نیاز. ب) فرضیههای مربوط به متغیرهای عوامل غیرانسانی شامل: زمانبندی نامناسب برنامهها – بودجهبندی نامناسب برنامهها – فضا و امکانات نامناسب آموزشی انجام شد. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است که از لحاظ هدف تحقیقی کاربردی است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش را کلیهی رؤسا – برنامهریزان و دبیران وزارت آموزش و پرورش و اساتید دانشگاههای کشور (با درجه دکتری) ترجیحاً با رشتهی علوم تربیتی و با حداقل 20 سال سابقه ی کار بهتعداد تقریبی 12800 نفر تشکیل میدهند که تعداد 90 نفر به میزان 7/0 درصد کل جامعه آماری با 30 نفر در هر گروه تشکیل داده اند. نمونه گیری در این پژوهش به روش دلفی " Method – Delphi " و به طور غیرتصادفی از استانهای تهران – مازندران – گلستان – خراسان شمالی و رضوی انتخاب گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرانباخ بررسی و به مقدار 96/0 محاسبه گردید. دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار S. P. S. S و روشهای آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئیر و احتمال معنی داری Value – P تجزیه تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین مجموع متغیرهای مستقل با متغیر وابسته همبستگی معنیداری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications