پستمدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانهای است که تمامی کنشها را ـ دوباره ـ قالبریزی میکند؛ تا آنجا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوهای از معاصریت هویت را آشکار میکند. این پژوهش کیفی دادهبنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستم أکثر
پستمدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانهای است که تمامی کنشها را ـ دوباره ـ قالبریزی میکند؛ تا آنجا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوهای از معاصریت هویت را آشکار میکند. این پژوهش کیفی دادهبنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پستمدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه میتواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پستمدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافتهها نشان میدهند پیامد جمعبندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم میزند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آنچه هست و بازنمایی از آنچه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمیآفریند.
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: سبک ارگانیک، به تأثیر از جنبشهای آزادیخواهانة برگرفته از مدرنیسم، شکل گرفت که برای بیان آزادیخواهی در شخصیت معمارانة خویش، ویژگیها و اصولی مانند طبیعت به عنوان الگو، فردگرایی و ملیگرایی را تعریف نمود. با وجود مطرح بودن این سبک تا به امروز، هنوز شناخت ج أکثر
زمینه و هدف: سبک ارگانیک، به تأثیر از جنبشهای آزادیخواهانة برگرفته از مدرنیسم، شکل گرفت که برای بیان آزادیخواهی در شخصیت معمارانة خویش، ویژگیها و اصولی مانند طبیعت به عنوان الگو، فردگرایی و ملیگرایی را تعریف نمود. با وجود مطرح بودن این سبک تا به امروز، هنوز شناخت جامعی از آن در معماری معاصر ایران صورت نگرفته، لذا، در این پژوهش به تحلیل آثار معماری این سبک، در دورة -پهلوی دوم- پرداخته میشود تا بدینوسیله، ویژگیهای مشترک آنها تبیین گردند.
روش بررسی: پژوهش تاریخی حاضر، با رویکردی تحلیلی-تطبیقی، از استدلال استنتاجی و قیاسی بهره گرفته است. ابتدا، اصول معماری سبک ارگانیک، که از مطالعة تطبیقی شواهد مکتوب و اسناد موجود، به دست آمدند، بهعنوان معیار سنجش تبیین شدند. سپس، فهرستی از آثار معماری ارگانیک در ایران تهیه گردید تا به شیوة نمونهگیری هدفمند، نمونههایی جهت تحلیل انتخاب شوند. درنهایت نیز نمونهموردیهای تحلیلشده، با اصول معماری ارگانیک، مورد قیاس قرار گرفتند.
یافتهها: معماری ارگانیک در ایران، جهت طراحی بنا و منظر، با اهداف مختلفی بهکار گرفته شده که در این میان، حفظ پتانسیلهای محیط طبیعی و استفادة دوباره از آن با حداقل دخالت انسانی در راستای موضوع طراحی، مشترک هستند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان میدهند آثار معماری ارگانیک در ایران در دورۀ پهلوی دوم، هرکدام به تبع سبک ارگانیک، توانستهاند در عین تفاوت با یکدیگر به لحاظ معماران و نحوۀ طراحی، دارای مفاهیمی مشترک همچون تلفیق محیط مصنوع با محیط طبیعی باشند که از سبک ارگانیک سرچشمهگرفته و در آثار مزبور ظهور یافتهاند.
تفاصيل المقالة
مصرفگرایی افراطی موجب نمایشیشدن یک اثر معمارانه میشود که گاهاً گمراهکننده است و باعث فراموشی اهمیت ساختارها و زمینههای تحقق یک اثر یا رونق جریان فرهنگی و هنری یک جامعه میشود. ازاینرو هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش جامعۀ نمایشی در شکلگیری معماری ساختمانهای مسکونی أکثر
مصرفگرایی افراطی موجب نمایشیشدن یک اثر معمارانه میشود که گاهاً گمراهکننده است و باعث فراموشی اهمیت ساختارها و زمینههای تحقق یک اثر یا رونق جریان فرهنگی و هنری یک جامعه میشود. ازاینرو هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش جامعۀ نمایشی در شکلگیری معماری ساختمانهای مسکونی منطقۀ (1)، شهر تهران (از سال ۱۳8۷ تا سال ۱۳۹۷)، است. روشتحقیق پژوهش حاضر کیفی-کمی است. راهبرد پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. شیوۀ گردآوری اطلاعات بهصورت مطالعات کتابخانهای و میدانی موردواکاوی قرار گرفته شده است. نمایشیشدن معماری که ازطریق عناصر، نوع طراحی، سیمای بنا، تزئینات و بهطورکلی ازطریق کالبد بنا نمود پیدا میکند؛ در بناهای مسکونی منطقۀ (1)، شهر تهران نیز ازطریق الحاقات تزئینی برروی نما، پنجرههای بزرگ و یکسره، نوع نورپردازیها و ترکیبات رنگی بهکاررفته همراه با فرمهای منحنی و مهمترازهمه بلندمرتبهسازی تجلی یافته است. چراکه این عوامل درکنار یکدیگر در ساختمانهای مسکونی منطقۀ (1)، شهر تهران، این مناطق را بهیکی از مرفهترین مناطق تبدیل کردهاند و ارزش ملک دراین منطقه بهشدت بالا رفته است. نتایج پژوهش نشان داد که ساختمانهای مسکونی در منطقۀ (1)، شهر تهران، در دوران معاصر بالاخص طی سالهای 1390 تا بهامروز، جلوۀ تجملگرایانه یافتهاند و بیآنکه با هویت و فرهنگ ایرانی همخوانی داشته باشند، بااستفاده ازعواملی همچون تزئینات، فرمهای مدرن و غیره، هویتی دگرگون به این مناطق بخشیدهاند و بهشدت مصرفگرا هستند، اصلی که تنها با سلایق کارفرما و معمار همخوانی دارد و ازاینرو ساختمانهای مسکونی این منطقه بهشدت مصرفگرا هستند و بهنوعی تنها بهدلیل مصرفگرایی شکلگرفتهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications