• فهرس المقالات ماری اِندیای

      • حرية الوصول المقاله

        1 - سیر تاریخی تکامل مفاهیم اسطوره و کهن‌الگوهای داستانی (مطالعه موردی: آثار ماری اِندیای)
        سمانه  قدرت آبادی کریم حیاتی آشتیانی
        مقالۀ حاضر، پس از ارائۀ مقدمه‌ای از چگونگی پیدایش اسطوره، در پاسخ به سوال‌هایی همچون اینکه چرا در آثار ماری اِندیای اسطوره در کنار واقعیت روزمره قرار می‌گیرد و دلایل تغییر اسطوره‌ها در آثار وی چیست، به بررسی ویژگی‌های اساسی آن می‌پردازد. ماری اِندیای نویسندۀ آگاه و توان أکثر
        مقالۀ حاضر، پس از ارائۀ مقدمه‌ای از چگونگی پیدایش اسطوره، در پاسخ به سوال‌هایی همچون اینکه چرا در آثار ماری اِندیای اسطوره در کنار واقعیت روزمره قرار می‌گیرد و دلایل تغییر اسطوره‌ها در آثار وی چیست، به بررسی ویژگی‌های اساسی آن می‌پردازد. ماری اِندیای نویسندۀ آگاه و توانمند معاصر فرانسوی با نگاهی نو به اسطوره‌های داستانی پرداخته است. او راه حل معضلات جامعه را در شناخت کهن الگوهای جمعی و اسطوره‌های نهفته در حکایات و روایت‌ها می‌داند. اِندیای با یافتن اسطوره‌های تکرار شونده در داستان‌ها و آثارش، ریشۀ مشکلات اجتماعی را یافته و می‌داند تا زمانی که این مسائل درمان نشوند، در جستجوی ناجی رمزگشای خویش، همچنان نسل به نسل در دل حکایات و روایت‌ها تکرار می شوند. در اینجا قصد داریم با بررسی کهن الگوهای نهفته در اسطوره‌های داستانی، نشان دهیم که چگونه می‌توان موفق به شناسایی الگوهای ثابت تکرار شوندۀ مسائل و مشکلات بشری شد، همانا که ادبیات نیرویی برای صعود، رفع موانع و معضلات بشری است. در این پژوهش با روش تحلیلی‌ متنی‌ـتوصیفی، برخی جنبه‌های ناپیدا و درونی شخصیت‌های داستانی اِندیای را از خلال نظریه‌های اسطوره شناسی مورد بررسی قرار داده‌ایم. نقش ادبیات در پویایی، شکوفایی، رشد و حتی سقوط یک جامعه انکارناپذیر است. اسطوره همان کهن الگوی نهفته در خرد جمعی یک جامعه است که دارای روایت و حکایت است و هدف ما از این پژوهش شناخت نقش اسطوره‌شناسی و از آن مهمتر نقش درمانی‌ای می‌باشد که ادبیات می‌تواند به لطف علم اسطوره شناسی در جامعه امروزی ایفا کند. تفاصيل المقالة