واژه ها و اصطلاحات کم کاربرد باغداری در لای زنگان فارس
الموضوعات :
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
الکلمات المفتاحية: داراب, لایزنگان, باغداری, واژهها و اصطلاحات,
ملخص المقالة :
روستای لایزنگان (lây-zangân)از روستاهای شهرستان داراب فارس است. این روستا در 54 کیلومتری شرق داراب واقع شده و زندگی بیشتر مردمان آن، از قدیم تاکنون، از راه باغداری میگذشته است. از همین روی، کارکرد واژهها و اصطلاحات باغداری در این منطقه چشمگیر است. بیتردید ثبت و ضبط چنین واژگان و اصطلاحاتی که از گنجینههای فرهنگ و زبان فارسی بهشمار میآید، بسیار بایسته است و چهبسا در زایشهای جدید زبانی بتوان از آنها بهره برد. این مقاله در پی آن است که بخشی از این واژگان و اصطلاحات را که به حوزۀ باغداری مربوط میشود، همراه با شکل دقیق گفتاری و کاربرد آنها، ثبت و ضبط کند. نشان خواهیم داد که گویشِ گفتاری این منطقه با زبانهای فارسی میانه و باستان پیوندی استوار دارد و گاهی واژههایی در این منطقه بهکار میرود که بههمین شکل در متونی قدیمی، چون درخت آسوریک، بهکار رفته است.
۱. انوری، حسن و حسن گیوی احمدی، 1387، دستور زبان فارسی 2، چ۴، تهران: فاطمی.
۲. بصیری، محمود، 1383، راهنمای تلفن لایزنگان و لایزنگانیهای مقیم، لایزنگان: شورای اسلامی روستا.
۳. حسینی فسائی، میرزاحسن، 1384، فارسنامۀ ناصری، بهتصحیح و تحشیۀ منصور رستگاری فسائی، چ۱، تهران: امیرکبیر.
۴. سلامی، عبدالنبی، 1390، گنجینۀ گویششناسی فارس، ج۶، تهران: ناشر.
۵. فرهوشی، بهرام، 1388، فرهنگ فارسی به پهلوی، چ۴، تهران: دانشگاه تهران.
۶. معین، محمد، 1383، فرهنگ معین، چ۲۱، تهران: امیرکبیر.
۸. کرمینی، علیبنمحمد، 1385، تکلمة الاصناف، تصحیح علی رواقی، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی