تحلیل نظریه هکشر- اوهلین در تجارت خارجی ایران و آلمان (رهیافت الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه)
الموضوعات :سارا پندآزمای 1 , عبدالمجید جلایی 2 , محسن زاینده رودی 3
1 - دانشگاه ازاد تایباد
2 - استاد/ دانشگاه شهید باهنر کرمان
3 - استادیار اقتصاد، گروه اقتصاد، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی
الکلمات المفتاحية: تجارت بینالملل, تعادل عمومی قابلمحاسبه, طبقهبندی JEL:F16, F14, C68 . واژگان کلیدی: هکشر- اوهلین,
ملخص المقالة :
چکیده مطالعه نظریه هکشر- اوهلین برای کشورهایی که به دنبال مزیتهای نسبی هستند، مهم است. ایران در راه توسعه روابط تجاری با کشور آلمان، نیازمند الگویی مناسب برای تولید و صادرات کالاها و نیز واردات مواد و کالاهای موردنیاز است. بدین منظور، تأثیر وفور نسبی نیروی کار و سرمایه بر صادرات دو کشور ایران و آلمان، در قالب یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در بین بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن، خدمات و نفت و گاز که بیانگر بخشهای صادرات نفتی و غیرنفتی در اقتصاد ایران و آلمان میباشند؛ صادرات بخشهای خدمات و صنعت و معدن، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی دو کشور دارد.بر این اساس، برای تسریع رشد اقتصادی دو کشور باید صادرات غیرنفتی (صنعتی و خدماتی) مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
منابع
- تقوی، مهدی، جهانگرد، اسفندیار، صفوی، راشد (1390). بررسی مدل هکشر- اوهلین- وانک (HOV) در اقتصاد ایران، فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی، 1 (3): 45- 69.
- جلایی، عبدالمجید، نجاتی، مهدی، باقری، فرخنده (1395). بررسی تأثیر تکانههای نرخ ارز بر سرمایهگذاری و اشتغال با رهیافت مدل تعادل عمومی قابلمحاسبه چندمنطقهای، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، 16 (2): ۲۰۱-220.
- دومینیک، سالواتوره (1388). اقتصاد بینالملل، تجارت بینالملل، ترجمه حمیدرضا ارباب، نشر نی.
- رحیمزاد، فرزاد (1387). بررسی نقش و اهمیت آلمان در روابط اقتصادی با ایران. تهران: موسسۀ تحقیقاتی تدبیر اقتصاد.
- سلامی، حبیباله، پرمه زورار (۱۳۸۰). اثرات افزایش صادرات بخشهای کشاورزی و صنعت بر اقتصاد ایران، تحلیلی در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی، مجلهتحقیقاتاقتصادی، (59): ۱۸۲-۱۴۹.
- شاکری، عباس، امیدوار، سیروس (1389). آزمون نظریه هکشر- اوهلین در مورد صادرات و واردات چین، پژوهشنامه اقتصادی، 10 (4): 83- 104.
- کیانی، داوود (1392). مثلث روابط میان ایران، آلمان و اتحادیه اروپا، فصلنامه روابط خارجی، 5 (3): 151- 179.
- باقری، فرخنده، جلائی، سید عبدالمجید، نجاتی، مهدی (1395). بررسی تأثیر تکانههای نرخ ارز بر سرمایهگذاری و اشتغال در ایران با رهیافت مدلهای تعادل عمومی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر کرمان.
- محمودی، عبدالله (۱۳۹۱). اثر آزادسازی تجاری بر رفاه شرکای تجاری با استفاده از مدل GTAP مطالعه موردی: ایران، پژوهشهای رشد و توسعه پایدار، 14 (1): ۱۲۷-۱۵۰.
- Comite, F.D., & Potters, L. (2013). Endogenising R&D and capital investment decisions in RHOMOLO, smart regions for a smarter growth strategy: Conference Cuidad de Ovideo, 22: 1-26.
- Hertel, T.W., & Tsigas, M. E. (1997). Structure of GTAP, chapter 2 In: T.W. Hertel, (ed.), Global Trade Analysis: Modeling and Applications, New York: Cambridge Univ. Press.
- Hertel, T.W., Lanclos, D.K., Pearson, K.R., & Swaminathan, P.V. (1997). Aggregation and Computation of Equilibrium Elasticities, chapter 5 In: T.W. Hertel, (ed.), Global Trade Analysis: Modeling and Applications, New York: Cambridge Univ. Press.
- Harrison, W. J., & Pearson, K.R. (1994). Computing Solutions for Large General Equilibrium Models Using GEMPACK. Computational Economics, 9: 82-127.
- Huff, K. M., & Hertel, T. W. (2000). Decomposing Welfare Changes in the GTAP Model; GTAP Technical Paper No. 5, Center for Global Trade Analysis, Purdue University, West Lafayette.
- Shoven, J. B., & Whalley, J. (1984). Applied General-Equilibrium Models of Taxation and International Trade: An Introduction and Survey. Journal of Economic Literature, 22(3): 1007-51.
- Kuntzel, M. )2010(. Who is Who in German trade with Iran, Frankfurter Allgemeine Zeitung (FAZ), 4: 39-50.
- Mc Dougall, R., Akgul, Z., Walmsley, T., Hertel, T., & Villoria, N. (2012). General Equilibrium Mechanisms and Real Exchange Rate in the GTAP Model: Third Draft of a Technical Document November: 1-40.
- Onderi, A., Mwangi, T., Simiyu, F.N., & Beyene, L.M. (2017). The Effects of Minimum Wages on the Labor Market and Income Distribution in Kenya : A CGE Analysis, Partnership for Economic Policy Working, 22: 1-28.
_||_