تحلیل تضاد نمایندگی با تأکید بر ابعاد مدیریت سود، کیفیت حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام؛ رویکرد نظریه بازیها
زهرا مقدم
1
(
دانشجوی دکتری حسابداری، دانشگاه ارومیه، ایران، پست الکترونیکی: z.moghadam@urmia.ac.ir
)
حمزه دیدار
2
(
دانشیار، گروه حسابداری، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران (نویسنده مسئول)، پست الکترونیکی: h.didar@urmia.ac.ir
)
کیومرث شهبازی
3
(
استاد، گروه علوم اقتصادی، دانشگاه ارومیه، ایران، پست الکترونیکی: k.shahbazi@urmia.ac.ir
)
علی عبادیان
4
(
استاد، گروه ریاضی، دانشگاه ارومیه، ایران، پست الکترونیکی: a.ebadian@urmia.ac.ir
)
الکلمات المفتاحية: مدیریت سود, کیفیت حسابرسی, تعادل نش, تئوری بازی ها, نرخ هزینه سرمایه سهام عادی,
ملخص المقالة :
هدف این مقاله تشریح و تبیین رفتار استراتژیک مدیران و سهامداران در محیط تعاملی-تعارضی شرکت های سهامی با استفاده از ابزار نظریه بازی ها و در قالب بازی های علامت دهی می باشد. بدین صورت که ابتدا مدیر با در نظر گرفتن سطح کیفیت کنترل های داخلی، اقدام به (مدیریت سود فریبنده، آگاهی دهنده) نموده و سپس سهامدار با استراتژی های (هزینه سرمایه بالا، هزینه سرمایه پایین) و نیز (دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین) به آن واکنش نشان می دهد. یافته های پژوهش، به صورت نظری، شروط لازم برای برقراری تعادل در استراتژی های (مدیریت سود فریبنده، هزینه سرمایه بالا)، (مدیریت سود فریبنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا) در محیط کنترل های داخلی ضعیف و همچنین استراتژی های (مدیریت سود آگاهی دهنده، هزینه سرمایه پایین)، (مدیریت سود آگاهی دهنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین) در محیط کنترل های داخلی قوی را بیان می دارد. نتایج این پژوهش ضمن ارائه بینشی در زمینه علل گزینش استراتژی های گوناگون از جانب مدیران و سهامداران، منجر به یافتن نقطه تعادلی در منافع طرفین بازی می شود که در آن طرفین بازی یعنی مدیر و سهامدار از منافع خود راضی باشند.
_||_
مدلسازی اقتصادی Economic Modelling |
علمی
تحلیل تضاد نمایندگی با تأکید بر ابعاد مدیریت سود، کیفیت حسابرسی و هزینه حقوق صاحبان سهام؛ رویکرد نظریه بازیها
| |||
تاریخ دریافت: …/…/1401 تاریخ پذیرش: .../.../1401
طبقهبندی JEL: M41, M42, A12
واژگان کلیدی: ابعاد مدیریت سود، تئوری بازیها، تعادل نش، کیفیت حسابرسی، نرخ هزینه سرمایه سهام عادی. | چکیده هدف این مقاله تشریح و تبیین رفتار استراتژیک مدیران و سهامداران در محیط تعاملی-تعارضی شرکتهای سهامی با استفاده از ابزار نظریه بازیها و در قالب بازیهای علامتدهی میباشد. بدین صورت که ابتدا مدیر با در نظر گرفتن سطح کیفیت کنترلهای داخلی، اقدام به (مدیریت سود فریبنده، آگاهیدهنده) نموده و سپس سهامدار با استراتژیهای (هزینهسرمایه بالا، هزینه سرمایه پایین) و نیز (دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین) به آن واکنش نشان میدهد. یافتههای پژوهش، بهصورت نظری، شروط لازم برای برقراری تعادل در استراتژیهای (مدیریت سود فریبنده، هزینه سرمایه بالا)، (مدیریت سود فریبنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا) در محیط کنترلهای داخلی ضعیف و همچنین استراتژیهای (مدیریت سود آگاهیدهنده، هزینه سرمایه پایین)، (مدیریت سود آگاهیدهنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین) در محیط کنترلهای داخلی قوی را بیان میدارد. نتایج این پژوهش ضمن ارائه بینشی در زمینه علل گزینش استراتژیهای گوناگون از جانب مدیران و سهامداران، منجر به یافتن نقطه تعادلی در منافع طرفین بازی میشود که در آن طرفین بازی یعنی مدیر و سهامدار از منافع خود راضی باشند. |
1. مقدمه
تضاد و تعارض از پیامدهای طبیعی و اجتنابناپذیر در رفتار انسانها، نهادها، سازمانها و كشورها است كه اگر به درستی مدیریت گردد، نهتنها یک جنبه منفی در روابط متقابل نمیباشد، بلکه ظرفیتی است که میتواند بهعنوان محرکی برای کمک به بهبود عملکرد افراد و سازمانها ایفای نقش نماید. با جدایی مالکیت از مدیریت و شکلگیری رابطه نمایندگی در شرکتهای سهامی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران سبب بروز مشکل نمایندگی میگردد جنسن و مکلينگ1 (1976)، مشکل نمایندگی را بهعنوان وضعيتی تعریف مینمایند که در آن مدیران به انجام فعاليتهایی میپردازند که مغایر با منافع سهامداران است. حالت بهینه روابط مدیر و سهامدار زمانی است که منافع طرفین متعادل بوده و توزیع مناسبی از رفاه برای طرفین حاصل گردد، اما مواردی مانند منفعتطلبی مدیر مانع این تعادل گردیده و تعارض منافع ایجاد مینماید؛ برای رسیدن به تعادل در روابط مدیر-سهامدار، بایستی تأثیر انتخاب رفتارهای مختلف طرفین بر روابط متقابل و نیز بهترین نحوه پاسخ هرکدام از طرفین به آن محرک (رفتار خارجی) را شناسایی نمود. لذا بررسی موقعیتهای تعارض منافع در روابط مدیر و سهامدار و جست و جوی رفتارهای بهینه آنان با هدف مدیریت تعارضات، میتواند نقش مؤثری در بهبود عملکرد شرکتهای سهامی ایفا نماید.
مدیریت سود2 یکی از اقداماتی است که در نتیجه وجود تعارض منافع بین مدیران و سهامداران توسط برخی مدیران انجام میگیرد تا با دستکاری سود دوره مالی، تصویر مورد نظر خود را از عملکرد بنگاه اقتصادی ارائه نمایند. البته نکته درخور توجه این است که مدیریت سود دارای جنبههای مثبت و منفی است؛ به جنبه مثبت مدیریت سود، مدیریت سود آگاهیدهنده نیز گفته میشود که شامل فعالیتهایی است که در چارچوب قوانین و اخلاق حرفهای قرار میگیرد. این در حالی است که جنبه منفی مدیریت سود که به مدیریت سود فریبنده معروف است، میتواند جامه فریبآمیزی بر تن نماید و به تقلب مدیران در گزارشگری و فساد در شرکتها منجر شود (جودی و منصورفر، 1399). وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سهامداران نیز انگیزه مدیران برای دستکاری درآمدها و نشان دادن تصویری ساختگی از وضعیت مالی شرکت برای سهامداران را افزایش میدهد (خان، کین و ژانگ3، 2021). لو4 (2007) از سهامداران به عنوان قربانیان اصلی مدیریت سود فریبنده یاد میکند. با عنایت به اینکه استقرار سامانههای کنترل داخلی در واحدهای اقتصادی یکی از مؤلفههای مؤثر در کنترل رفتارهای فرصتطلبانه مدیران بوده و با داشتن نقش نظارت و کنترل بر عملیات شرکت، به عنوان یکی از مهمترین عوامل تحقق اثربخشی و کارایی عملیات و کاهش هزینههای نمایندگی به شمار میرود، برقراری و اجرای صحیح کنترلهای داخلی میتواند تا حد زیادی مانع رفتارهای فرصتطلبانه مدیران گردد (لی5، 2022).
طبق تئوری نمایندگی، به دلیل تضاد منافع بين مدیران و سهامداران، همواره سهامداران به دنبال راهي براي کنترل و مقابله با رفتارهای فرصتطلبانه مدیران بودهاند تا به نحوي مديران را به اقدام در جهت هدف اصلي هر شركت، يعني حداكثرسازي منافع سهامداران، تحريك نمايند. افزایش هزینه سرمایه سهام عادی یکی از گزینههایی است که سهامداران از این طریق میتوانند مدیران را جریمه نموده و تأمین مالی را برای آنان دشوارتر نمایند. هزینهسرمایه به عنوان حداقل نرخ بازدهی تعریف میشود که شرکت باید کسب نماید تا ثروت سهامدارانش تغییر نیابد. بهطور طبیعی مدیران در تأمینمالی خود، به دنبال کاهش هزینهسرمایه میباشند (پورواکا، فیرمانسا، قدری، دینارجیتو و آرفیانسا6، 2022). یکی دیگر از ابزارهای سهامداران برای اطمینان از عملکرد مدیران، بهرهگیری از خدمات حسابرسان مستقل میباشد که با انجام حسابرسیهای دقیق و با کیفیت، مدیران را در مقابل انجام رفتارهای فرصتطلبانه در تنگنا قرار میدهند (فیسباچر و استفانی7، 2007).
با توجه به موارد پیش گفته، به دليل وجود روابط انساني و عمل و عکسالعملها در ارتباطات ميان سهامداران و مديران، استفاده از تئوري بازیها میتواند پاسخگوي شرایط تعارض و تضاد منافع باشد. نظریه بازی سعی دارد رفتار ریاضی یک موقعیت استراتژیک (تضاد منافع) را مدلسازی کند. این وضعیت زمانی ایجاد میشود که موفقیت فرد به استراتژیهایی که دیگران انتخاب میکنند بستگی داشته باشد و هدف نهایی این دانش، یافتن استراتژی بهینه برای بازیکنان است. با عنایت به مسأله عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سهامدار و همچنین کیفیت متفاوت کنترلهای داخلی در محیط شرکتهای سهامی، هدف اين پژوهش از طراحي بازي مديرـ سهامدار در يك محيط تعاملي ـ تعارضي، پاسخ به اين سؤال است كه آيا پیامدهای (مدیریت سود فریبنده و نرخ هزینه سرمایه بالاتر) و (مديريت سود فریبنده و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتر) در محیط کنترل داخلی ضعیف و پیامدهای (مدیریت سود آگاهیدهنده و نرخ هزینه سرمایه پایینتر) و (مديريت سود آگاهیدهنده و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایینتر) در محیط کنترل داخلی قوی، پیامدهای تعادلی هستند يا خير؟
برای پاسخ به این پرسشها، مقاله به این شکل سازماندهی میگردد: در ادامه، در بخش دوم ادبیات و مبانی نظری و تجربی موضوع مرور میشود؛ در بخش سوم، روش پژوهش بیان خوهد شد. بخش چهارم به یافتهها و بخش پنجم به نتیجهگیری و پیشنهادها اختصاص دارد.
2. مروری بر ادبیات
مسأله تضاد منافع مدیر- سهامدار در حيطههاي مختلفي مانند حسابداري مديريت، حسابرسي، پاداش مديران، قراردهاي استقراض و ... به كار رفته است. اهمیت بررسی این موضوع به این دلیل است که ﺑﺎ ﺟﺪا ﺷﺪن ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ از ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ، ﻣﺪﯾﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه سهامداران، ﺷﺮﮐﺖ را از ﻃﺮف آنها اداره ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺎ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮي راﺑﻄﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ، ﺗﻀﺎد ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﯿﻦ ﻣﺪﯾﺮان و ﺳﻬﺎﻣﺪاران اﯾﺠﺎد ﻣﯽﮔﺮدد؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﺪﯾﺮان دﺳﺖ ﺑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﻓﺮصتﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﺰﻧﻨﺪ و ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺗﯽ اﺗﺨﺎذ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺳﻬﺎﻣﺪاران ﻧﺒﺎﺷﺪ. به عبارت دیگر سوگیریهای رفتاری مدیران میتواند زمینهساز مدیریت سود و نیز به واسطه گرایشها و تمایلاتی که دارند، موجب کاهش کیفیت اطلاعات گردند (محمدی، بهار مقدم و پورحیدری، 1401) که این اعمال مدیریت در راستای حفاظت از منافع سهامداران نمیباشد. در واقع میتوان ادعا نمود در روابط بین مدیر و سهامدار، هريك از طرفين سعي دارند كه منافع شخصي خود را حداكثر نمایند؛ منافع فردي هريك نيز بستگي به تابع مطلوبيت و نیز استراتژی هرکدام از طرفین بازی دارد كه تابع مطلوبيت و استراتژیهای انتخابی، در خصوص مدير و سهامدار يكسان نيست (رهنمای رودپشتی و بیات، 1391)؛ در محیط استراتژیک شرکتهای سهامی و در زنجیره روابط بین مدیر و سهامداران، استراتژیهای مختلفی از جانب آنان میتواند اعمال شود. در این پژوهش، دو ابزار استراتژیک مدیران یعنی مدیریت سود (فریبنده و آگاهیدهنده) و نیز چهار انتخاب استراتژیک از جانب سهامداران یعنی نرخ هزینهسرمایه (بالا و پایین) و کیفیت خدمات حسابرسی (بالا و پایین)، در قالب بازیهای علامتدهی مورد بررسی قرار میگیرند. ﻣﻲﺗﻮان ﺗﺼﻮر ﻛﺮد که مدیران ممکن است در ﺟﻬﺖ ﺣﺪاﻛﺜﺮﺳﺎزي ﻣنافع سهامداران، به مدیریت سود آگاهیدهنده اقدام نمایند، یا ننمایند؛ از طرفی سهامداران نیز براساس شناخت خود از شرکت میتوانند متقاضی خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتر و یا طالب نرخ هزینه سرمایه بالایی باشند یا خیر. اگرچه هر دو طرف، به هر دلیلی میتوانند از اعمال این ابزارها منصرف شوند. در چنین شرایطی مطلوبیت بهینه برای طرفین مشخص نیست، لکن با استفاده از نظریه بازیها میتوان تقابل استراتژیک طرفین بازی مدیر- سهامدار را مدلسازی نموده و بررسی کرد که آیا موقعیتهایی وجود دارد که در آنها پیامدهای مدیر-سهامدار به تعادل برسند؟ انتظار میرود بالا بودن کیفیت کنترلهای داخلی در محیط شرکتهای سهامی، با محدود نمودن آزادی عمل مدیران در رفتارهای فرصتطلبانه، منجر به انجام مدیریت سود آگاهیدهنده توسط مدیران گردد و با این اقدام مدیران، سهامداران نیز هزینه سرمایه کمتری را برشرکت تحمیل نموده و همچنین کیفیت پایین خدمات حسابرسی نیز برای مقاصد آنان کفایت نماید. از سوی دیگر، انتظار بر آنست که پایین بودن کیفیت کنترلهای داخلی در محیط شرکتهای سهامی، زمینه را برای انجام مدیریت سود فریبنده برای مدیران فراهم نموده و متقابلاً سهامداران نیز هزینه سرمایه بیشتری را برشرکت تحمیل نموده و همچنین جهت حفاظت از منافع خود در شرکت، کیفیت بالای خدمات حسابرسی را ترجیح دهند. در ادامه، برخی از مهمترین پژوهشهای داخلی و خارجی در مورد موضوع معرفی و تحلیل میشود.
عرب كياسري و عبدي (1394) در پژوهشي با عنوان طراحي و تحليل بازي استراتژيك مدير و سهامدار، نسبت به يافتن تعادل نش در بازي آنها پرداختند. در پژوهش آنها استراتژي مدير، مديريت سود و استراتژي سهامدار، حاكميت شركتي براي رسيدن به منافع خود بود. نتایج پژوهش نشان داد که كه در تركيب استراتژي مديريت سود خفيف توسط مديريت و حاكميت شركتي قوي توسط سهامداران، تعادل نش ضعيف است.
جودی و منصورفر (1399) در پژوهشی با عنوان نقش کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و ابعاد آگاهیدهندگی و فریبندگی مدیریت سود، نشان دادند که عدم تقارن اطلاعاتی، تأثیر منفی بر مدیریت سود آگاهیدهنده و تأثیر مثبت بر مدیریت سود فریبنده دارد. همچنین نتایج پژوهش آنان نشان داد که وجود کيفيت حسابرسی، شدت تأثير منفی عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود آگاهیدهنده و شدت تأثير مثبت عدم تقارن اطلاعاتی بر مدیریت سود فریبنده را تا حد چشمگيری کاهش میدهد.
سبزه، تهرانی و کارگری (1400) در پژوهشی با عنوان تحلیل تضاد بین سهامداران، وامدهندگان و دولت در تقسیم سود نقدی با رویکرد نظریه بازیها، رابطه بین سهامداران، وامدهندگان و دولت را در رابطه با سیاست تقسیم سود نقدی به کمک نظریه بازیها تحلیل نمودند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که تعادل نش بین این سه بازیکن در نقطهای است که سهامداران خواستار ثبات سود نقدی و وامدهندگان و دولت خواهان کاهش سود نقدی هستند.
ولینیا، رنجبر، خدادادی و سالاری (1401) در پژوهشی با عنوان اثر ضعف کنترلهای داخلی بر تغییرات بازده سهام، مدیریت سود واقعی و ریسک شرکتها نشان دادند که ضعف ساختار کنترل داخلی اثر معنیداری بر تغییرات بازده سهام شرکتهای مورد مطالعه دارد. همچنین شرکتهای با ضعف ساختار کنترلهای داخلی دستکاری فعالیتهای واقعی بیشتری انجام میدهند و ریسک مالی بیشتری دارند.
کیم و سان8 (۲۰۱۳)، به بررسی ارتباط مدیریت واقعی و مصنوعی سود با هزینه حقوق صاحبان سهام پرداختند. یافتههای آنها ارتباط مثبت بین میزان مدیریت سود (که بر مبنای اقلام تعهدی محاسبه شده) از طریق دستکاری فعالیتهای مصنوعی با هزینه حقوق صاحبان سهام شرکتها را نشان میدهد.
وان9 (2014) مطالعهاي متفاوت با عنوان شركت و بازي بين توليدكنندگان و مديران بر مبناي قرارداد خطي داشته است. در اين مقاله، مدل بازي همكارانه بر اساس اصول تئوري نمايندگي ساخته ميشود. وي با فرض همكاري کردن و همکاری نکردن بازيگران، به بررسي تعادل نش پرداخت و با ايجاد رابطهاي خطي، سود خالص، مجموع ريسك و رفاه بازيگران را بررسي كرد. نتايج اين پژوهش نشان داد ضريب همبستگي بين منافع بازيگران با همكاري، ارتباط مثبت معناداري دارد.
وانگ، چان، جگادیش و لاکونیشوک10 (2018) نشان دادند که کیفیت کنترلهای داخلی از مدیریت سود میکاهد و موجب بهبود کیفیت حسابرسی میشود.
صفار و همکاران (2021)، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه مدیر و سهامدار با استفاده از نظریه بازی: بهکارگیری محافظه کاری حسابداری و کیفیت گزارشگری مالی، به بررسی کاربرد نظریه بازیها در تعامل ویژگیهای اطلاعات حسابداری، محافظهکاری حسابداری و کیفیت گزارشگری مدیران و سهامداران در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که که ترکیبی از استراتژیهای گزارشگری با کیفیت پایین مدیر- کیفیت گزارشدهی پایین سهامدار، کیفیت گزارشدهی بالای مدیر- کیفیت گزارشدهی بالای سهامدار، محافظه کاری پایین مدیر- محافظهکاری پایین سهامدار، محافظهکاری بالای مدیر- محافظهکاری بالای سهامدار به عنوان تعادل نش ضعیف میباشند، زیرا اگر مدیر استراتژی را تغییر دهد، منافع او کاهش می یابد، با این حال، اگر سهامدار استراتژی را تغییر دهد، منافع او بدون تغییر باقی خواهد ماند.
بررسی مطالعات نظری و تجربی در زمینه موضوع پژوهش، نشان میدهد که تاکنون هیچکدام از حالات تقابل استراتژیک مدیر و سهامدار، با متغیرهای مدنظر این پژوهش، مورد بررسی قرار نگرفته است. همچنین در اغلب پژوهشهای انجام گرفته با رویکرد نظریه بازیها، اغلب بازیها به فرم ایستا و در قالب بازی با اطلاعات کامل (بدون توجه به مسأله عدم تقارن اطلاعاتی) مورد بررسی قرار گرفته است، لکن در این پژوهش برای مدلسازی روابط مدیر-سهامدار از بازیهای علامتدهی استفاده میگردد؛ چراکه یکی از مفروضات این نوع از بازیها وجود مزیت اطلاعاتی برای یکی از طرفین بازی است (عدم تقارن اطلاعاتی) و با توجه به اینکه در شرکتهای سهامی، مدیریت بنا به موقعیت خود دارای اطلاعات بیشتری نسبت به سهامدارن است، لذا استفاده از بازیهای علامتدهی برای تحلیل روابط متقابل مدیر و سهامدار مطلوب بهنظر میرسد. این مطالعه بهدنبال پر کردن خلاء مطالعاتی موجود در این زمینه و بررسی رفتار مدیر و سهامدار در قالب بازیهای علامتدهی میباشد.
با توجه به پيشينه نظري و تجربی پژوهش و انگيزه مديران و مالکان براي انتخاب استراتژي در بازي غیرهمكارانه، در سؤالات اول تا چهارم این پژوهش بررسی میگردد که آیا در شرایطی که کنترلهای داخلی ضعیف باشد، مدير از طريق اعمال استراتژي مديريت سود فریبنده و سهامدار ازطريق تقاضای نرخ هزینه سرمایه بالاتر و همچنین اعمال استراتژي تقاضای خدمات حسابرسی باکیفیتتر به حداكثر مطلوبيت خود میرسند؟ همچنین همچنین در صورتیکه کنترل های داخلی قوی در شرکت برقرار باشد، مدير از طريق اعمال استراتژي مديريت سود آگاهی دهنده و سهامدار از طریق اعمال استراتژیهای تقاضای نرخ هزینه سرمایه پایینتر و همچنین تقاضای خدمات حسابرسی باکیفیت پایینتر به حداكثر مطلوبيت خود میرسند؟
سؤال اول: با فرض وجود کنترلهای داخلی ضعیف، آیا پیامد (مدیریت سود فریبنده، هزینه سرمایه بالا) میتواند یک تعادل بیزین کامل باشد؟
سؤال دوم: با فرض وجود کنترلهای داخلی قوی، آیا پیامد (مدیریت سود آگاهیدهنده، هزینه سرمایه پایین) میتواند یک تعادل بیزین کامل باشد؟
سؤال سوم: با فرض وجود کنترلهای داخلی ضعیف، آیا پیامد (مدیریت سود فریبنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا) میتواند یک تعادل بیزین کامل باشد؟
سؤال چهارم: با فرض وجود کنترلهای داخلی قوی، آیا پیامد (مدیریت سود آگاهیدهنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین) میتواند یک تعادل بیزین کامل باشد؟
3. روش پژوهش
در این مقاله برای دستیابی به هدف، از نظریه بازیها استفاده شده است. بازیها دارای ابعاد زیادی هستند که در پژوهش حاضر، برای مدلسازی روابط مدیر و سهامدار از بازیهای علامتدهی بهره گرفته شده است؛ در ادامه، به ارائه تعریف این بازیها و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شده است.
بازیهای علامتدهی
بازیهای علامتدهی، بازیهایی پویا با اطلاعات نامتقارن هستند که دو بازیکن در آن شرکت دارند. یکی از بازیکنان اطلاعات بیشتری نسبت به بازیکن حریف دارد و گاهی این احتمال وجود دارد که اگر حریف به این اطلاعات اضافی پی ببرد، عملی را انجام دهد که به نفع بازیکن با اطلاعات بیشتر باشد؛ لذا بازیکن با اطلاعات بیشتر تمایل خواهد داشت تا با ارسال پیغام و علامتهایی به بازیکن حریف اطلاعاتی را منتقل نموده و او را وادار به انجام عملی در راستای منافع خود نماید. بازیکن با اطلاعات بیشتر را فرستنده و با اطلاعات کمتر را گیرنده میگویند. فرستنده به این دلیل اقدام به ارسال علامت میکند که حالت (نوع) او برای گیرنده معلوم نیست و از طریق ارسال علامت، نوع خود و یا اینکه چه حالتی را داراست، معرفی مینماید. دانستن این اطلاعات برای حریف، در عمل انتخابی وی مؤثر خواهد بود؛ لکن گیرنده میداند که گاهی این اطلاعات ممکن است دروغ باشد. پس گیرنده باید تمام حالتهای ممکن را که بازیکن فرستنده میتواند داشته باشد، همراه با احتمال هر حالت (نوع) مد نظر قرار دهد. حالتهای ممکن فرستنده را از طریق محیط نشان میدهند؛ یعنی محیط، بازیکن مصنوعی است که حالتهای ممکن فرستنده، مجموعه عمل بازیکن مصنوعی است که هر حالت را با احتمالی تعیین میکند. فرستنده بعد انتخاب محیط، حالت خود را دقیقاً میداند که آن را حالت موجود یا واقعی فرستنده گویند. او در معرفی حالت خود اقدام به انجام عمل میکند که این عمل پیامد بازی را برای آنها معین خواهد کرد. میتوان تبادل فرستنده و گیرنده را بهصورت یک بازی پویا در نظر گرفت و نحوه تعامل آنها را مورد تحلیل قرار داد و عمل بهینه و علامت ارسالی را مشخص کرد (عبدلی، 1391، صفحه 163-164).
طریقه نشان دادن بازی علامتدهی
بازیهای علامتدهی، بازیهای پویا با اطلاعات نامتقارن هستند که در آن دو بازیکن وجود دارد. یک بازیکن فرستنده (S) و دیگری گیرنده (R) است و زمان بندی بازی علامتدهی به این صورت است:
1. محیط نوع (حالت) ti را برای بازیکن فرستنده معلوم میکند. به عبارت دیگر فرستنده میتواند حالتهای مختلفی به خود بگیرد که این حالتهای مختلف را با TS نشان میدهیم و TS ={t1,…,ti} ti ∈ ts. ولی محیط از مجموعه TS فقط یکی را یعنی ti (آنچه واقعاً فرستنده است) را برای فرستنده آشکار میسازد. لذا فرستنده به یقین متوجه می شود از کدام نوع است. قبل از اینکه ti برای او آشکار شود، هرکدام از اعضای TS با احتمالی امکان وقوع دارند، که آن را توزیع احتمال TS میگوییم که با ویژگیهای زیر بیان میشود:
P(ti) > 0, P(t1) + P(t2) + …+ P(Ti) = 1
گیرنده اعضای مجموعه Ts را میداند، ولی اینکه بازیکن فرستنده از کدام نوع است (یعنی محیط کدام ti ∈ TS را برای او آشکار ساخته) را نمیداند و نمیتواند مشاهده کند. لذا بین فرستنده و گیرنده اطلاعات نامتقارن وجود دارد.
2. فرستنده نوع خود یعنی ti را مشاهده میکند. سپس از میان علامتهای مختلف قابل ارسال، که بیانگر یا نشاندهنده نوع اوست، علامت mj را ارسال میدارد که M={m1,m2,…,mj} و mj ∈ M است و مجموعه علامت ارسالی برای گیرنده معلوم است.
3. گیرنده علامت mj را میتواند مشاهده کند ولی ti را نمیتواند و باید از روی mj استنتاج کند که آیا از نوع ti است یا خیر. سپس عملی از میان ak ∈ A, A={a1, …, ak}، انتخاب کند.
4. پیامد فرستنده با US(ti,mj,ak) و گیرنده با UR(ti,mj,ak) نشان داده میشود (گیبونز، 1397، ص 215).
انواع استراتژی در بازیهای علامتدهی
در بازیهای علامتدهی، استراتژیهای فرستنده و گیرنده را بهصورت زیر میتوان دستهبندی کرد:
1. استراتژیهای یککاسه11: به استراتژیهایی گفته میشود که در آن فرستنده از هر نوع که باشد، پیغام یکسانی را به گیرنده ارسال میدارد.
2. استراتژیهای منفک12: به استراتژیهایی گفته میشود که در آن فرستنده برای هر نوع، پیغام متفاوت از نوع دیگر ارسال مینماید.
3. استراتژیهای متداخل13: به استراتژیهایی گفته میشود که فرستنده برای یک نوع، یک علامت خاص ارسال میدارد، ولی برای نوع دیگر بین ارسال چند علامت بهصورت مختلط عمل میکند.
4. استراتژیهای یککاسه جزئی یا نیمهمنفک14: اگر فرستنده بیش از دو حالت ممکن داشته باشد، میتوان مجموعه حالت او را به چند زیر مجموعه تقسیم کرد. اگر برای زیر مجموعه پیغام یکسان ارسال کند و برای زیر مجموعههای دیگر، پیغامهای متفاوت از آن زیر مجموعه ارسال کند، استراتژی نیمهمنفک انتخاب شده است.
با در نظر گرفتن مبانی نظری برای پاسخ به سؤالات پژوهش حاضر، لازم است شروط لازم برای برقراری تعادل منفک (m1(t1), m2(t2)) مورد بررسی قرار گیرد؛ یعنی زمانی که محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف باشد، مدیر علامت مدیریت سود فریبنده و چنانچه محیط از نوع کنترل داخلی قوی باشد، علامت مدیریت سود آگاهیدهنده را ارسال مینماید. مطابق قوانین بازیهای علامتدهی، عکسالعمل سهامداران نیز تابعی از نوع علامت دریافتی و باوری است که آنان درباره محیط، شکل دادهاند.
نحوه یافتن تعادل بیزین کامل در بازیهای علامتدهی
برای یافتن تعادلنش بیزین کامل در بازی علامتدهی ضروری است که شروط 1 تا 3 (که در ادامه معرفی میگردد)، در این بازیها تطبیق داده شود. در بازی علامتدهی، از آنجا که فرستنده (مدیر) پیشینه کامل بازی را میداند، یعنی وقتیکه محیط نوع او را تعیین کرد، کاملاً به آن واقف میشود که در کدام گره تصمیمگیری یا مجموعه اطلاعاتی قرار دارد، در نتیجه انتخاب پیغام یا علامت در یک مجموعه اطلاعات تکی رخ میدهد. لذا اعمال شرط 1 برای فرستنده چندان ضروری نیست، زیرا او به یقین میداند که در کدام مجموعه اطلاعاتی قرار گرفته است. در مقابل، گیرنده پیغام فرستنده را مشاهده و دریافت میکند، ولی نوع فرستنده را نمیتواند مشاهده و تشخیص دهد، لذا انتخاب عمل از سوی گیرنده (سهامدار) در یک مجموعه اطلاعاتی غیرتکی رخ میدهد و شرط 1 قابل اعمال برای گیرنده است (عبدلی، 1391).
شرط 1: بعد از اینکه گیرنده علامت mj از مجموعه علامتهای M، mj ∈ M را دریافت کرد، باید باوری را شکل دهد مبنی بر اینکه با آن علامت، فرستنده از کدام نوع میتواند باشد. این باور با توزیع احتمال(ti│mj) Ʃμ نشان داده میشود که (ti│mj)>=0 μ و نشاندهنده احتمال ti با علامت mj است:
باور گیرنده زمانیکه پیغام m1 را دریافت میکند به صورت زیر بدست میآید:
P= μ(t1│m1)=
(1-P) = μ(t2│m1) = 1- μ(t1│m1)
و باور گیرنده زمانیکه پیغام m2 را دریافت میکند، بهصورت زیر محاسبه میشود:
q= μ(t1│m2)=
(1-q) = μ(t2│m2) = 1- μ(t1│m2)
بعد از اینکه گیرنده علامت را دریافت کرد و باور خود را شکل داد، باید عمل بهینه او را معلوم کرد. شرط 2، عمل بهینه او را مشخص میکند:
شرط 2 برای گیرنده: گیرنده برای هر علامتی که دریافت میکند، یعنی∈M mj، با توجه به باوری که شکل داده مبنی بر اینکه فرستنده از چه نوع باشد آن پیغام را ارسال میکند (طبق شرط 1)، باید عملی را انتخاب کند که پیامد انتظاری او را حداکثر کند و این عمل را با a*(mj) نشان میدهند. به عبارت دیگر a*(mj) جواب مسئله بهینهسازی زیر است:
Max
شرط 2 برای فرستنده: فرستنده با توجه به نوع خود میتواند پیغامهای مختلفی را برای گیرنده ارسال کند، ولی با توجه به واکنش گیرنده طبق شرط 2، یعنی استراتژی گیرنده (a*(mj)) ، باید پیغامی را بفرستد که پیامد او را حداکثر کند. این پیغام را با mj* (ti) نشان میدهند. به عبارت دیگر mj* (ti) جواب بهینهسازی زیر است:
MAX mj∈m US(ti, mj, a*(mj))
شرط3: برای حالتهایی که پیغام بهینه mj است، یعنی m*(ti)=mj) در مجموعه اطلاعاتی متناظر با mj باور گیرنده به وسیله قانون بیز و استراتژی فرستنده تعیین میشود:
μ(ti│mi)=
تعریف تعادل بیزیننش کامل: استراتژی خالص در یک بازی علامتدهی، ترکیب استراتژیهای m*(ti) و a*(mj) و همچنین باور μ(ti│mj) است که شرطهای 1 تا 3 را برآورده میکند (گیبونز15، 1397، صص. 219-220).
4. برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافتهها
طراحی آزمون سؤالات اول و دوم در قالب بازیهای علامتدهی مدیر-سهامدار
1. ابتدا طبیعت نوع ti (محیط) را برای فرستنده (مدیر)، از مجوعه نوعهای ممکن T={t1, …, tI} طبق توزیع احتمال P(ti) انتخاب میکند که در آن به ازای هر i، P(ti) > 0 و P(t1)+ …+ P(tI)= 1.
T= {(t2) ؛ کنترل داخلی قوی(t1) کنترل داخلی ضعیف }
P (کنترل داخلی ضعیف) > 0, P (کنترل داخلی قوی) > 0
P (کنترل داخلی ضعیف) + P (کنترل داخلی قوی) = 1
2. فرستنده (مدیر)، ti را مشاهده و سپس پیام mj را از مجموعه پیامهای ممکن M={m1, …, mJ} انتخاب میکند.
M = {(m2) ؛ مدیریت سود آگاهی دهنده(m1) مدیریت سود فریبنده }
3. دریافت کننده (سهامدار)، mj و نه (ti) را مشاهده و سپس حرکت ck را از مجموعه حرکتهای ممکن A= {c1, …, ck} انتخاب میکند.
A= {(c2) ؛ هزینه سرمایه پایین(c1) هزینه سرمایه بالا }
4. عایدیها با US(ti, mj, ck) و UM(ti, mj, ck) معین میشوند. برای نمونه US(t1,m1,c1) عایدی سهامدار در حالتی است که محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف (t1) بوده، مدیر استراتژی مدیریت سود فریبنده و سهامدار استراتژی هزینه سرمایه بالا (c1) را انتخاب نماید. همچنین UM(t2,m2,c2) عایدی مدیر در حالتی است که محیط از نوع کنترلهای داخلی قوی (t2) بوده، مدیر استراتژی مدیریت سود آگاهی دهنده و سهامدار استراتژی هزینه سرمایه پایین (c2) را انتخاب نماید.
(مدیر)
UM(t1,m2,c1), US(t1,m2,c1)
UM(t1,m1,c1), US(t1,m1,c1) c1 c1
t1 m2 m1
c2 μ(t1│m1) μ(t1│m2) c2 UM(t2,m2,c1), US(t2,m2,c1)
UM(t1,m1,c2), US (t1, m1,c2)
P(t1) = P
(سهامدار) محیط (سهامدار)
UM(t2,m1,c1), US(t2,m1,c1) P(t2) = (1-P)
c1
μ(t2│m1) μ(t2│m2) c1 UM(t2,m2,c1), US(t2,m2,c1)
m2 t2 m1
c2 c2
UM(t2,m1,c2), US(t2,m1,c2) UM(t2,m2,c2), US(t2,m2,c2)
(مدیر)
نمودار 1: محیط با احتمالهای P(t1) و P(t2) تعیین میکند که کیفیت کنترلهای داخلی، به ترتیب در سطح ضعیف (t1) یا قوی (t2) باشد. مدیر هرکدام را به یقین تشخیص داده و با احتمال (Ti│Mj) μ؛ (Ti=t1,t2 , Mj=m1,m2) به سهامدار علامت میدهد که محیط از چه نوعی است و از آنجایی که سهامدار به طور یقین نمیتواند از علائم دریافتی، حالت خود را دقیقاً تشخیص دهد، بهصورت نقطه چین نشان داده شده است.
منبع: یافتههای تحقیق
در این بازی فرستنده (مدیر) چهار استراتژی خالص دارد:
SM=AS(t1) *AS(t2)
={(m1(t1), m1(t2)), (m1(t1), m2(t2)), (m2(t1), m1(t2)), (m2(t1), m2(t2))}
که برای نمونه، استراتژی (m1(t1), m1(t2)) به این صورت تعبیر می شود که اگر طبیعت، t1 (کنترل داخلی ضعیف) را انتخاب کرد، مدیر، m1 (مدیریت سود فریبنده) و اگر t2 (کنترل داخلی قوی) را انتخاب کرد، m1 (مدیریت سود فریبنده) را بازی کند.
همچنین گیرنده (سهامدار) نیز چهار استراتژی خالص دارد:
SS=AR(m1) *AR(m2)
={(c1(m1), c1(m2)), (c1(m1), c2(m2)), (c2(m1), c1(m2)), (c2(m1), c2(m2))}
که برای مثال، (c1(m1), c1(m2)) به این معنی است که اگر مدیر، m1 (مدیریت سود فریبنده) را انتخاب کرد، سهامدار، c1 (هزینهسرمایه بالا) و اگر m2 (مدیریت سود آگاهیدهنده) را انتخاب کرد، c1 (هزینهسرمایه بالا) را بازی کند.
طراحی آزمون سؤالات سوم و چهارم در قالب بازیهای علامتدهی مدیر-سهامدار
1. در این حالت نیز طبیعت نوع ti (محیط) را برای فرستنده (مدیر)، از مجوعه نوعهای ممکن T={t1, …, tI} طبق توزیع احتمال P(ti) انتخاب میکند که در آن به ازای هر i، P(ti) > 0 و P(t1)+ …+ P(tI)= 1.
T= {(t2) ؛ کنترل داخلی قوی(t1) کنترل داخلی ضعیف }
P (کنترل داخلی ضعیف) > 0, P (کنترل داخلی قوی) > 0
P (کنترل داخلی ضعیف) + P (کنترل داخلی قوی) = 1
2. فرستنده (مدیر)، ti را مشاهده و سپس پیام mj را از مجموعه پیامهای ممکن M={m1, …, mJ} انتخاب میکند.
M = {(m2) ؛ مدیریت سود آگاهی دهنده(m1) مدیریت سود فریبنده }
3. دریافت کننده (سهامدار)، mj و نه (ti) را مشاهده و سپس حرکت ak را از مجموعه حرکتهای ممکن A= {a1, …, ak} انتخاب میکند.
A= {(a2) ؛ هزینه سرمایه پایین(a1) هزینه سرمایه بالا }
4. عایدیها با US(ti, mj, ak) و UM(ti, mj, ak) معین میشوند.
(مدیر)
UM(t1,m2,a1), US(t1,m2,a1)
UM(t1,m1,a1), US(t1,m1,a1) a1 a1
t1 m2 m1
a2 μ(t1│m1) μ(t1│m2) a2 UM(t2,m2,a1), US(t2,m2,a1)
UM(t1,m1,a2), US (t1, m1,a2)
P(t1) = P
(سهامدار) محیط (سهامدار)
UM(t2,m1,a1), US(t2,m1,a1) P(t2) = (1-P)
a1
μ(t2│m1) μ(t2│m2) a1 UM(t2,m2,a1), US(t2,m2,a1)
m2 t2 m1
a2 a2
UM(t2,m1,a2), US(t2,m1,a2) UM(t2,m2,a2), US(t2,m2,a2)
(مدیر)
نمودار 2: محیط با احتمالهای P(t1) و P(t2) تعیین میکند که کیفیت کنترلهای داخلی، به ترتیب در سطح ضعیف (t1) یا قوی (t2) باشد. مدیر هرکدام را به یقین تشخیص داده و با احتمال (Ti│Mj) μ؛ (Ti=t1,t2 , Mj=m1,m2) به سهامدار علامت میدهد که محیط از چه نوعی است و از آنجایی که سهامدار به طور یقین نمیتواند از علائم دریافتی، حالت خود را دقیقاً تشخیص دهد، بهصورت نقطه چین نشان داده شده است.
منبع: یافتههای تحقیق
در این بازی فرستنده (مدیر) چهار استراتژی خالص دارد:
SM=AS(t1) *AS(t2)
={(m1(t1), m1(t2)), (m1(t1), m2(t2)), (m2(t1), m1(t2)), (m2(t1), m2(t2))}
همچنین گیرنده (سهامدار) نیز چهار استراتژی خالص دارد:
SS=AR(m1) *AR(m2)
={(a1(m1), a1(m2)), (a1(m1), a2(m2)), (a2(m1), a1(m2)), (a2(m1), a2(m2))}
بررسی شرایط برقراری تعادل بازیهای اول و دوم
ابتدا محیط تعیین میکند که کنترلهای داخلی با احتمال P(t1) در حالت ضعیف و P(t2) در حالت قوی قرار دارد و (P(t1)+ P(t2))=1. وقتی مدیر مشاهده کرد محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف است (t1)، میتواند با احتمال شرطی PM(m1│t1) ، علامت m1 (مدیریت سود فریبنده) و با احتمال شرطی PM(m2│t1) علامت m2 (مدیریت سود آگاهیدهنده) را ارسال کند. همچنین وقتی مشاهده کرد محیط از نوع کنترلهای داخلی قوی است (t2)، میتواند با احتمال شرطی PM(m1│t2) علامت m1 (مدیریت سود فریبنده) و با احتمال شرطی PM(m2│t2) علامت m2 (مدیریت سود آگاهیدهنده) را ارسال کند. سهامدار میتواند با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده (m1) در حالت کنترلهای داخلی ضعیف (t1)، با احتمال PS(c1│m1) استراتژی هزینه سرمایه هزینه سرمایه بالا (c1) و با احتمال PS(c2│m1) استراتژی هزینه سرمایه پایین را انتخاب کند. همچنین با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده (m2) در حالت کنترلهای داخلی ضعیف (t1)، با احتمال PS(c1│m2) استراتژی هزینه سرمایه هزینه سرمایه بالا (c1) و با احتمال PS(c2│m2) استراتژی هزینه سرمایه پایین را انتخاب کند.
از سوی دیگر سهامدار میتواند با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده (m1) در حالت کنترلهای داخلی قوی (t2)، با احتمال PS(c1│m1) استراتژی هزینه سرمایه هزینه سرمایه بالا (c1) و با احتمال PS(c2│m1) استراتژی هزینه سرمایه پایین را انتخاب کند. همچنین با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده (m2) در حالت کنترلهای داخلی قوی (t2)، با احتمال PS(c1│m2) استراتژی هزینه سرمایه بالا (c1) و با احتمالPS(c2│m2) استراتژی هزینه سرمایه پایین (c2) را انتخاب کند. بنابراین خواهیم داشت:
Ʃj PM)mj│t1(=1 , Ʃj PM (mj│t2)=1 j=1,2
Ʃj PS (ci│m1)= 1 , Ʃj PS (ci│m2) =1 i=1,2
مجموعه مطلوبیت یا پیامد سهامدار با استراتژی هزینه سرمایه بالا (c1) و هزینه سرمایه پایین (c2) در هریک از حالات محیط (کیفیت کنترل های داخلی ضعیف و قوی) و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده و فریبنده به صورت زیر خواهد بود:
US (t1, m1, c1), US (t1, m1, c2), US (t1, m2, c1), US (t1, m2, c2)
US (t2, m1, c1), US (t2, m1, c2), US (t2, m2, c1), US (t2, m2, c2)
و منفعت مدیر عبارت است از:
UM (t1, m1, c1), UM (t1, m1, c2), UM (t1, m2, c1), UM (t1, m2, c2)
UM (t2, m1, c1), UM (t2, m1, c2), UM (t2, m2, c1), UM (t2, m2, c2)
برای پاسخ به سوال اول و دوم پژوهش و برقراری تعادل در نقاط ذکر شده، مطابق شرط اول از شروط برقراری تعادل، سهامدار بعد از اینکه علامت mj را از جانب مدیر دریافت نمود، باید باوری را شکل دهد مبنی بر اینکه با آن علامت، مدیر از کدام نوع میتواند باشد. با توجه به مبانی نظری ذکر شده، انتظار میرود سهامدار با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده، به این باور برسد که محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف بوده و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهی دهنده، محیط را دارای کنترلهای داخلی قوی تشخیص دهد.
برای تأمین شرط دوم تعادل در مورد گیرنده (سهامدار)، در صورت برقراری کنترلهای داخلی ضعیف در محیط شرکت سهامی و دریافت علامت مدیریت سود فریبنده از جانب مدیر، طبق مبانی نظری انتظار میرود سهامدار با تحمیل هزینه سرمایه بالا (رابطه 1) و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده، با تحمیل هزینه سرمایه پایین (رابطه 2) مطلوبیت (بازده سهام) بیشتری به دست آورد. همچنین انتظار بر آنست که در محیط کنترل داخلی قوی و با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده، هزینه سرمایه بالا (رابطه 3) و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده، هزینه سرمایه پایین (رابطه 4) منافع بیشتری را برای وی فراهم آورد؛ زیرا بر اساس مطالبی که بیان گردید چنین پیشبینی میشود که فارغ از نوع محیطی که مدیر در آن فعالیت میکند، سهامدار با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده، محیط شرکت سهامی را از نوع کنترلهای داخلی ضعیف تشخیص دهد و جهت حفاظت از منافع خود در شرکت و پذیرش ریسک بالاتر، هزینهسرمایه بالاتری را بر مدیر تحمیل کند و از سوی دیگر با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده، شرکت را بهعنوان شرکتی با کنترلهای داخلی قوی تصور نموده و برای جلوگیری از اتلاف منابع شرکت، هزینه سرمایه کمتری مطالبه مینماید. لذا به بیان ریاضی میتوان گفت:
US (t1, m1, c1) > US (t1, m1, c2) رابطه (1)
US (t1, m2, c1) < US (t1, m2, c2) رابطه (2)
US (t2, m1, c1) > US (t2, m1, c2) رابطه (3)
US (t2, m2, c1) < US (t2, m2, c2) رابطه (4)
برای برقراری شرط دوم درمورد فرستنده (مدیر)، اگر مدیر در محیط کنترلهای داخلی ضعیف اقدام به مدیریت سود فریبنده (در راستای افزایش پاداش خود) نماید و هزینه سرمایه بالاتری را به مدیر تحمیل نماید، باید مطلوبیت بیشتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف، اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده و سهامدار هزینه سرمایه پایین را بر وی تحمیل کند، بدست آورد (رابطه 5). انتظار میرود این رابطه در شرایط حقیقی در روابط بین مدیر و سهامدار در شرکت سهامی برقرار باشد؛ زیرا مطابق مبانی نظری، اگر مدیر در محیط کنترلهای داخلی ضعیف اقدام به مدیریت سود فریبنده (در راستای افزایش پاداش خود) نماید، حتی اگر سهامدار هزینه سرمایه بالاتری را به مدیر تحمیل نماید، بهخاطر ضعف در کنترلهای داخلی، مدیر جهت دستکاری سود و بیشنمایی آن آزادی عمل بیشتری خواهد داشت، لذا انتظار میرود در چنین شرایطی مطلوبیت (پاداش) بیشتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف، اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده و سهامدار هزینه سرمایه پایین تحمیل کند، بدست آورد.
UM (t1, m1, c1) > UM (t1, m2, c2) رابطه (5)
همچنین در صورتیکه مدیر در محیطی که کنترلهای داخلی قوی برقرار است، اقدام به مدیریت سود فریبنده نماید و سهامدار هزینه سرمایه بالا را بر شرکت تحمیل کند، مطلوبیت کمتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده باشد و سهامدار هزینه سرمایه پایین را بر وی تحمیل نموده باشد، بدست آورد، شرط دوم در مورد فرستنده (مدیر) برقرار خواهد شد (رابطه 6). این روابط را به صورت ذیل میتوان بیان نمود:
UM (t2, m1, c1) < UM (t2, m2, c2) رابطه (6)
برقراری رابطه (6) نیز در مورد تابع مطلوبیت مدیران در شرکتهای سهامی مورد انتظار است؛ به این دلیل که اگر مدیر تمایل داشته باشد در محیطی که کنترلهای داخلی قوی برقرار است، اقدام به مدیریت سود فریبنده نماید، به دلیل مواجه شدن با کنترلهای داخلی قوی، در دستکاری سود و درآمدها دچار محدودیت خواهد شد و از طرفی از جانب سهامداران نیز با متحمل شدن هزینه سرمایه بالا جریمه خواهد شد؛ لذا انتظار میرود مدیر در چنین شرایطی، مطلوبیت کمتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده باشد و سهامدار هزینه سرمایه پایین را بر وی تحمیل نموده باشد، بدست آورد.
اکنون برای پاسخ به سؤالات اول و دوم و تشریح شرایط لازم برای برقراری تعادل در این نقاط، لازم است نشان داده شود که تعادل منفک (m1(t1),m2(t2)) برقرار است؛ منظور از این تعادل، تعادلی است که در آن مدیر وقتی محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) باشد، علامت مدیریت سود فریبنده (m1) و وقتی محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) باشد، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را ارسال میدارد. با این استراتژی تمام مجموعههای اطلاعاتی سهامدار روی مسیر تعادل قرار دارد و لذا باور سهامدار با استفاده از شرط 3 به این صورت تعیین میگردد:
P= μ(t1│m1)= = = 1
(1-P) = μ(t2│m1) = 1- μ(t1│m1) = 1-1= 0
q= μ(t1│m2)= = = 0
(1-q) = μ(t2│m2) = 1- μ(t1│m2) = 1-0= 1
با باور فوق اگر سهامدار علامت مدیریت سود فریبنده را دریافت کند، میداند که محیط شرکت سهامی از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) است و با توجه به رابطه (1)؛ (US (t1, m1, c1) >US (t1, m1, c2))، استراتژی هزینه سرمایه بالا (c1) را انتخاب میکند. اگر علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را دریافت کند، میداند که محیط شرکت سهامی از نوع کنترل داخلی قوی (t2) است و با در نظر گرفتن رابطه (4)؛ ( US (t2, m2, c1) < US (t2, m2, c2))، استراتژی هزینه سرمایه پایین (c2) را انتخاب میکند. پس استراتژی بهینه او (c1,c2) خواهد بود. حال باید بهینه بودن (m1,m2) را در مقابل بهترین پاسخ سهامدار یعنی (c1,c2) بررسی کنیم. با توجه به واکنش سهامدار، اگر محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) باشد و به جای علامت مدیریت سود فریبنده (m1)، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را ارسال نماید، سهامدار طبق باور فوق فکر میکند که محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) است و استراتژی هزینه سرمایه پایین (c2) را انتخاب میکند که در این صورت مدیر پیامد UM (t1, m2, c2) را بدست میآورد در حالیکه با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده، پیامد وی UM (t1, m1, c1) خواهد بود. مطابق رابطه (5)؛ UM (t1, m1, c1) > UM (t1, m2, c2)، به دلیل اینکه مطلوبیت مدیر با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده بیشتر از ارسال علامت مدیریت سود آگاهی دهنده خواهد بود، لذا اگر محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف باشد، مدیر حتماً علامت مدیریت سود فریببنده را ارسال خواهد نمود. حال اگر محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) باشد و مدیر به جای علامت مدیریت سود آگاهی دهنده علامت مدیریت سود فریبنده را ارسال نماید، سهامدار طبق باور فوق فکر میکند محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) است و استراتژی هزینه سرمایه بالا (c1) را انتخاب میکند که در این صورت مدیر پیامد UM (t2, m1, c1) را بدست میآورد در حالیکه با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده، پیامد ویUM (t2, m2, c2) خواهد بود. با توجه به رابطه (6) یعنی UM (t2, m1, c1) < UM (t2, m2, c2)، به دلیل اینکه مطلوبیت مدیر با ارسال علامت مدیریت سود آگاهی دهنده بیشتر از ارسال علامت مدیریت سود فریبنده خواهد بود، لذا اگر محیط از نوع کنترل داخلی قوی باشد، مدیر حتماً علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را ارسال خواهد نمود. پس (m1,m2) تعادل میباشد:
[(m1, m2), (c1, c2), p=1, q=0]
در صورت اثبات این قضیه، تعادل در نقاط ذکر شده در سؤالات اول و دوم پژوهش برقرار میشود.
بررسی شرایط برقراری تعادل بازیهای سوم و چهارم
در این بازیها نیز مشابه بازیهای اول و دوم، ابتدا محیط تعیین میکند که کنترلهای داخلی با احتمال P(t1) در حالت ضعیف و P(t2) در حالت قوی قرار دارد و (P(t1)+ P(t2))=1. وقتی مدیر مشاهده کرد محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف است (t1)، میتواند با احتمال شرطی PM(m1│t1) ، علامت m1 (مدیریت سود فریبنده) و با احتمال شرطی PM(m2│t1) علامت m2 (مدیریت سود آگاهیدهنده) را ارسال کند. همچنین وقتی مشاهده کرد محیط از نوع کنترلهای داخلی قوی است (t2)، میتواند با احتمال شرطی PM(m1│t2) علامت m1 (مدیریت سود فریبنده) و با احتمال شرطی PM(m2│t2) علامت m2 (مدیریت سود آگاهیدهنده) را ارسال کند. سهامدار میتواند با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده (m1) در حالت کنترلهای داخلی ضعیف (t1)، با احتمال PS(a1│m1) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) و با احتمال PS(a2│m1) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین را انتخاب کند. همچنین با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده (m2) در حالت کنترلهای داخلی ضعیف (t1)، با احتمال PS(a1│m2) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) و با احتمال PS(a2│m2) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین (a2) را انتخاب کند.
از سوی دیگر سهامدار میتواند با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده (m1) در حالت کنترلهای داخلی قوی (t2)، با احتمال PS(a1│m1) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) و با احتمال PS(a2│m1) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین را انتخاب کند. همچنین با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده (m2) در حالت کنترلهای داخلی قوی (t2)، با احتمال PS(a1│m2) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (c1) و با احتمالPS(a2│m2) استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین (a2) را انتخاب کند. بنابراین خواهیم داشت:
Ʃj PM)mj│t1(=1 , Ʃj PM (mj│t2)=1 j=1,2
Ʃj PS (ai│m1) 1 , Ʃj PS (ai│m2) =1 i=1,2
مجموعه مطلوبیت یا پیامد سهامدار با استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین (a2) در هریک از حالات محیط (کیفیت کنترل های داخلی ضعیف و قوی) و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده و فریبنده به صورت زیر خواهد بود:
US (t1, m1, a1), US (t1, m1, a2), US (t1, m2, a1), US (t1, m2, a2)
US (t2, m1, a1), US (t2, m1, a2), US (t2, m2, a1), US (t2, m2, a2)
با توجه به اینکه طبق مبانی نظری انتظار بر آنست که در حالت برقراری کنترلهای داخلی ضعیف در شرکت سهامی، با دریافت علامت مدیریت سود فریبنده از جانب مدیر، سهامدار تمایل به دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا جهت ايجاد محدوديت براي مديران در دنبال نمودن منافع شخصی داشته باشند و در صورت دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین را جهت جلوگیری از تحمیل هزینههای نمایندگی بالاتر بر مدیر و پیشگیری از اتلاف منابع شرکت، کافی تشخیص دهند، لذا خواهیم داشت:
US (t1, m1, a1) >US (t1, m1, a2) رابطه (7)
US (t1, m2, a1) < US (t1, m2, a2) رابطه (8)
از سوی دیگر بهدلیل اینکه در محیط کنترل داخلی قوی نیز انتظار میرود سهامدار به دنبال مشاهده علامت مدیریت سود فریبنده، دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا را برای پذیرش ریسک بالاتر مطلوب بدانند و با دریافت علامت مدیریت سود آگاهیدهنده، اعتماد آنان به برقراری کنترلهای داخلی قوی و درستکاری مدیران جلب گردیده و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین، ضمن حفظ منابع شرکت، مطلوبیت بالاتری را برای ایشان فراهم آورد؛ بنابراین میتوان گفت:
US (t2, m1, a1) > US (t2, m1, a2)رابطه (9)
US (t2, m2, a1) < US (t2, m2, a2) رابطه (10)
و منفعت مدیر عبارت است از:
UM (t1, m1, a1), UM (t1, m1, a2), UM (t1, m2, a1), UM (t1, m2, a2)
UM (t2, m1, a1), UM (t2, m1, a2), UM (t2, m2, a1), UM (t2, m2, a2)
با توجه پیشینه نظری، چنانچه مدیر در محیط دارای کنترلهای داخلی ضعیف، اقدام به مدیریت سود فریبنده (در راستای افزایش پاداش خود) نماید، حتی اگر جهت حفظ منافع سهامدار، حسابرسی با کیفیتتری برای شرکت انجام شود، بهخاطر ضعف در کنترلهای داخلی، در طول سال مالی مدیر جهت انجام اقدامات فرصتطلبانه آزادی عمل بیشتری خواهد داشت، لذا انتظار میرود در چنین شرایطی مطلوبیت بیشتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف، اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده و حسابرسی با کیفیت پایینتری در شرکت انجام گیرد، بدست آورد. بنابراین انتظار میرود رابطه زیر برقرار باشد:
UM (t1, m1, a1) > UM (t1, m2, a2)رابطه (11)
از سوی دیگر، چنانچه مدیر بخواهد در محیطی که کنترلهای داخلی قوی برقرار است، اقدام به مدیریت سود فریبنده نماید، به دلیل مواجه شدن با کنترلهای داخلی قوی، در دستکاری سود و درآمدها دچار محدودیت خواهد شد و از طرفی از جانب سهامداران نیز با درخواست انجام حسابرسی با کیفیتتر و متحمل شدن هزینههای نمایندگی بالاتر جریمه خواهد شد؛ لذا انتظار میرود مدیر در چنین شرایطی، مطلوبیت کمتری نسبت به حالتی که در محیط کنترلهای داخلی ضعیف اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده باشد و سهامدار استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایینتر را اعمال نموده و منابع کمتری از شرکت صرف هزینههای نظارت گردیده باشد، بدست آورد. بنابراین انتظار میرود رابطه زیر برقرار باشد:
UM (t2, m1, a1) < UM (t2, m2, a2)رابطه (12)
حال برای اثبات فروض دوم و چهارم پژوهش لازم است نشان داده شود که تعادل منفک (m1(t1),m2(t2)) برقرار است؛ تعادلی که در آن مدیر وقتی محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) باشد، علامت مدیریت سود فریبنده (m1) و وقتی محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) باشد، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را ارسال میدارد. با این استراتژی تمام مجموعههای اطلاعاتی سهامدار روی مسیر تعادل قرار دارد و باور سهامدار باید p=1 و q=0 باشد.
با باور فوق اگر سهامدار علامت مدیریت سود فریبنده را دریافت کند، میداند که محیط شرکت سهامی از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) است و با توجه به رابطه (7)؛ (US (t1, m1, a1) >US (t1, m1, a2))، با انتخاب استراتژی خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) به آن واکنش نشان میدهد. لکن اگر علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را دریافت کند، میداند که محیط شرکت سهامی از نوع کنترل داخلی قوی (t2) است و با در نظر گرفتن رابطه (10)؛ ( US (t2, m2, a1) < US (t2, m2, a2))، استراتژی خدمات حسابرسی با کیفیت پایین (a2) را بر میگزیند. پس استراتژی بهینه او (a1,a2) خواهد بود. حال باید بهینه بودن (m1,m2) را در مقابل بهترین پاسخ سهامدار یعنی (a1,a2) بررسی کنیم. با توجه به واکنش سهامدار، اگر محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) باشد و به جای علامت مدیریت سود فریبنده (m1)، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را ارسال نماید، سهامدار طبق باور فوق فکر میکند که محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) است و استراتژی خدمات حسابرسی با کیفیت پایین (a2) را انتخاب میکند که در این صورت مدیر پیامد UM (t1, m2, a2) را بدست میآورد در حالیکه با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده، پیامد وی UM (t1, m1, a1) خواهد بود. مطابق رابطه (11)، UM (t1, m1, a1) > UM (t1, m2, a2)، اگر مطلوبیت مدیر با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده بیشتر از ارسال علامت مدیریت سود آگاهی دهنده خواهد بود، لذا اگر محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف باشد، مدیر حتماً علامت مدیریت سود فریببنده را ارسال نموده و هیچ انگیزهای برای تخطی از ارسال علامت مدیریت سود فریبنده نخواهد داشت. حال اگر محیط از نوع کنترل داخلی قوی (t2) باشد و مدیر به جای علامت مدیریت سود آگاهی دهنده علامت مدیریت سود فریبنده را ارسال نماید، سهامدار طبق باور فوق فکر میکند محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف (t1) است و استراتژی خدمات حسابرسی با کیفیت بالا (a1) را انتخاب میکند که در این صورت مدیر پیامد UM (t2, m1, a1) را بدست میآورد در حالی که با ارسال علامت مدیریت سود فریبنده، پیامد وی UM (t2, m2, a2) خواهد بود. با توجه به رابطه (12) یعنی UM (t2, m1, a1) < UM (t2, m2, a2)، در صورتی که مطلوبیت مدیر با ارسال علامت مدیریت سود آگاهی دهنده بیشتر از ارسال علامت مدیریت سود فریبنده خواهد بود، لذا اگر محیط از نوع کنترل داخلی قوی باشد، مدیر حتماً علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را ارسال خواهد نمود. پس (m1,m2) تعادل میباشد:
[(m1, m2), (a1, a2), p=1, q=0]
با اثبات این قضیه، فروض دوم و چهارم تأیید میگردد.
مثال عددی برای بررسی تعادل در بازیهای علامتدهی
(مدیر)
0,1
2,2 a1 a1
t1 m2 m1
a2 μ(t1│m1) μ(t1│m2) a2 3,2
0,0
P(t1) = P
(سهامدار) محیط (سهامدار)
0,1 P(t2) = (1-P)
a1 0,1
μ(t2│m1) μ(t2│m2) a1
m2 t2 m1
0,0 a2 a2 4,3
(مدیر)
نمودار 3: بازی فرضی مدیر و سهامدار
بازی فرضی بین مدیر و سهامدار که در نمودار3 نشان داده شده است را در نظر بگیرید. در این بازی نیز محیط میتواند یکی از دو حالت کیفیت کنترل داخلی ضعیف (t1) و یا کیفیت کنترل داخلی قوی (t2) را داشته باشد. فرض کنید احتمال وقوع هر دوحالت یکسان است. سهامدار مانند حالت قبل، دارای دو مجوعه اطلاعاتی مدیریت سود فریبنده (m1) و مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) است. باور او در مجموعه اطلاعاتی m1 که شامل دو گره تصمیمگیری است، عبارت است از:
μ(t1│m1)= p
μ(t2│m1)= 1-p
و در مجموعه اطلاعاتی m2 که شامل دو گره تصمیمگیری است، عبارت است از:
μ(t1│m2)= q
μ(t2│m2)= 1-q
هدف این است که امکان تعادل منفک (m1(t1),m2(t2)) را در این بازی بررسی نماییم. این تعادل، در واقع تعادلی است که در آن اگر محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف باشد، مدیر علامت مدیریت سود فریبنده و وقتی از نوع کنترلهای داخلی قوی است، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را ارسال مینماید. با این استراتژی، تمام مجموعههای اطلاعاتی سهامدار، روی مسیر تعادل قرار دارد و باور وی با استفاده از شرط 3 به این صورت تعیین میگردد:
P= μ(t1│m1)= = = 1
(1-P) = μ(t2│m1) = 1- μ(t1│m1) = 1-1= 0
q= μ(t1│m2)= = = 0
(1-q) = μ(t2│m2) = 1- μ(t1│m2) = 1-0= 1
بر اساس باورهای فوق، اگر سهامدار علامت مدیریت سود فریبنده (m1) را دریافت کند، میداند که محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف بوده و استراتژی کیفیت بالای خدمات حسابرسی (a1) را انتخاب میکند (0<2). اگر علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را از جانب مدیر دریافت کند، میداند که محیط از نوع کنترل داخلی قوی است و استراتژی کیفیت پایین خدمات حسابرسی (a2) را انتخاب میکند (1<3)؛ پس استراتژی بهینه سهامدار (a1,a2) خواهد بود. اکنون میبایست بهینه بودن (m1,m2) را در مقابل بهترین پاسخ سهامدار یعنی (a1,a2) بررسی نماییم. با توجه به واکنش سهامدار، اگر محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف باشد و مدیر به جای علامت مدیریت سود فریبنده (m1)، علامت مدیریت سود آگاهی دهنده (m2) را ارسال کند، سهامدار فریب خورده و طبق باور فوق فکر میکند محیط از نوع کنترلهای داخلی قوی است و کیفیت حسابرسی پایین (a2) را انتخاب میکند و پیامد مدیر 3 خواهد شد، لکن در صورتیکه علامت مدیدیت سود فریبنده (m1) را ارسال مینمود، سهامدار تصور مینمود که محیط از نوع کنترلهای داخلی قوی است و کیفیت حسابرسی بالا (a1) را انتخاب میکند و پیامد مدیر 2 خواهد شد. با توجه به اینکه مدیر با تغییر علامت ارسالی، عائدی بیشتری را به دست خواهد آورد، لذا اگر محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف باشد، مدیر انگیزه فریب سهامدار را از طریق تغییر علامت ارسالی خواهد داشت؛ بدین صورت که اگر محیط از نوع کنترل داخلی ضعیف باشد، حتماً علامت مدیریت سود آگاهی دهنده را ارسال مینماید. بنابراین در چنین شرایطی (m1,m2) تعادل نخواهد بود.
5. نتیجهگیری و پیشنهادها
پژوهش حاضر، رفتار مدیر و سهامدار در شرکتهای سهامی را در قالب بازیهای علامتدهی و با در نظر گرفتن مسأله عدم تقارن اطلاعاتی مدلسازی نموده است؛ بدین صورت که مدیر و سهامدار به عنوان بازیکنان یک بازی علامتدهی تلقی شدهاند که در محیط شرکت سهامی با سطوح متفاوت استقرار کنترلهای داخلی، فعالیت مینمایند و مدیر با استراتژیهای مدیریت سود فریبنده و آگاهیدهنده و سهامدار نیز با استراتژیهای نرخ هزینه سرمایه بالا و پایین و نیز دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا و پایین در تقابل با همدیگر برمیآیند. بنابراین رفتار هرکدام از طرفین بازی تابع اصول بازی علامتدهی و با در نظر گرفتن احتمال انتخاب استراتژیهای مختلف از جانب طرف دیگر بازی، در نظر گرفته شده است. در اين ارتباط، پس از طراحي استراتژيهاي مختلف بازيگران و بررسي تضاد آنها، شرایط لازم برای برقراری تعادل در استراتژیهای مختلف، بیان گردید. در ادامه، بهطور خلاصه، شرایط لازم برای برقراری تعادل در نقاط مطرح در سؤالات پژوهش بیان میگردد.
در مورد سؤال اول پژوهش، چنانچه محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف باشد و مدیر اقدام به ارسال علامت مدیریت سود فریبنده نماید، برای برقراری تعادل میبایست میانگین منافع سهامدار در صورت انتخاب هزینهسرمایه بالا بیشتر از هزینهسرمایه پایین باشد. همچنین اگر مدیر در محیط کنترل داخلی ضعیف اقدام به ارسال مدیریت سود فریبنده نماید و سهامدار هزینه سرمایه بالا را بر وی تحمیل نماید، باید عائدی بیشتری نسبت به اینکه در محیط کنترل داخلی ضعیف، علامت مدیریت سود آگاهیدهنده را ارسال کند و سهامدار هزینه سرمایه پایین بر وی تحمیل نماید، بدست آورد. در واقع انتظار میرود با برقراری این شرایط، بازیکنان از عملکرد خود رضایت داشته باشند و هیچکدام با تغییر استراتژی به پیامد بهتری دست نیابند.
همچنین در سؤال دوم بازی، برای اینکه استراتژی مدیریت سود آگاهیدهنده و هزینه سرمایه پایین در محیط کنترل داخلی قوی، نقطه برقراری تعادل در منافع طرفین باشد، میبایست میانگین منافع سهامدار در صورت انتخاب استراتژی هزینهسرمایه بالا بیشتر از هزینهسرمایه پایین باشد. همچنین اگر مدیر در محیط کنترل داخلی قوی اقدام به ارسال مدیریت سود آگاهیدهنده نماید و سهامدار هزینه سرمایه کمتری را بر وی تحمیل نماید، باید عائدی بیشتری نسبت به اینکه در محیط کنترل داخلی ضعیف، اقدام به مدیریت سود فریبنده نموده و سهامدار هزینه سرمایه بالاتری بر وی تحمیل نماید، بدست آورد.
به طریق مشابه، زمانی در محیط کنترل داخلی ضعیف، ترکیب استراتژی مدیریت سود فریبنده و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا زمانی به عنوان تعادل پذیرفته میشود که میانگین منافع سهامدار در صورت انتخاب استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا بیشتر از دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین باشد. همچنین اگر مدیر در محیط کنترل داخلی ضعیف اقدام به ارسال مدیریت سود فریبنده نماید و سهامدار خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتری را دریافت نماید، باید عائدی بیشتری نسبت به اینکه در محیط کنترل داخلی ضعیف، علامت مدیریت سود آگاهیدهنده را ارسال کند و سهامدار خدمات حسابرسی با کیفیت پایینتری را دریافت نماید، بدست آورد. بنابراین انتظار بر آنست در استراتژیهای ذکر شده، هرکدام از بازیکنان با در نظر گرفتن رفتار طرف مقابل، انگیزه تخطی از استراتژی منتخبش را نداشته باشد.
در مورد سؤال چهارم پژوهش، چنانچه محیط از نوع کنترلهای داخلی ضعیف باشد و مدیر اقدام به ارسال علامت مدیریت سود فریبنده نماید، میبایست میانگین منافع سهامدار در صورت دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالا بیشتر از دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین باشد. همچنین اگر مدیر در محیط کنترل داخلی ضعیف اقدام به ارسال مدیریت سود فریبنده نماید و سهامدار استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتر را ترجیح دهد، باید عائدی بیشتری نسبت به اینکه در محیط کنترل داخلی ضعیف، علامت مدیریت سود آگاهیدهنده را ارسال نموده و سهامدار استراتژی دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایین را برگزیند، بدست آورد.
در حالت کلی با توجه به اهداف سهامداران از سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی در جهت بیشینه نمودن ثروت خود، به مدیران پیشنهاد میشود با حفظ و برقراری کنترلهای داخلی مناسب و جلوگیری از رفتارهای فرصتطلبانه، اعتماد سهامداران به نهاد شرکت را جلب نموده تا متقابلاٌ سهامداران هزینههای نمایندگی کمتری بر شرکت تحمیل نمایند که در این صورت پیشبینی میشود مدیر و سهامدار با پیامدهای بالاتری به تعادل دست یابند؛ زیرا در این شرایط منابع کمتری از شرکت صرف هزینههای نمایندگی شده و مدیران با در اختیار داشتن منابع بیشتر برای سرمایهگذاری در موقعیتهای مناسب، میتوانند بازده بیشتری برای شرکت تأمین نموده و متعاقباً بهدلیل عملکرد بهتر مدیران در تأمین انتظارات سهامداران، میتوانند به پاداش بیشتری دست یابند. در واقع از بین چهار نقطه تعادلی ذکر شده در پژوهش، میتوان انتظار داشت در شرایطی که در محیط شرکتهای سهامی، کنترلهای داخلی قوی برقرار باشد و مدیران در جهت حفاظت از منافع سهامداران، اقدام به مدیریت سود آگاهیدهنده نموده و سهامداران نیز با تحمیل هزینه سرمایه پایینتر و دریافت خدمات حسابرسی با کیفیت پایینتر از حسن عملکرد و صداقت مدیران حمایت نمایند، تعادل برای طرفین با عائدیهای بالاتری نسبت به سایر شرایط برقرار گردد.
منابع
جودی، سمیرا و منصورفر، غلامرضا. (1399). نقش کیفیت حسابرسی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و ابعاد آگاهی دهندگی و فریبندگی مدیریت سود. پژوهش های حسابداری مالی، 12(1)، صص 38-19.
رهنمای رودپشتی، فریدون و بیات، علی. (1391). تعامل سازمانی حسابداری مدیریت و حاکمیت شرکتی: تبیین یک روش نوین برای تفسیر مشکل نمایندگی، دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، 1(1)، صص 18-1.
سبزه، مجید؛ تهرانی، رضا و کارگری، یاسر. (1400). تحلیل تضاد بین سهامداران، وامدهندگان و دولت در تقسیم سود نقدی با رویکرد نظریه بازیها، دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 14(49)، صص 100-87.
عبدلي، قهرمان. (1391). نظريه بازيها و كاربردهاي آن (بازيهاي اطلاعات ناقص، تكاملي و همكارانه). تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني (سمت): تهران، چاپ اول.
عرب کیاسری، محسن و عبدی، سامان. (1394). طراحی و تحلیل بازی استراتژیک مدیر ـ سهامدار: به کارگیری نظریههای بازی، مدیریت سود و حاکمیت شرکتی، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 22(2)، صص 242-221.
گیبونز، رابرت. (1397). کاربرد نظریه بازی در اقتصاد، ترجمه کیومرث شهبازی. تهران: انتشارات سمت: تهران، چاپ اول.
مرادزاده فرد، مهدي و مجتبی عدیلی. (1389). بررسی رابطه بین دستکاري فعالیتهاي واقعی و هزینه حقوق صاحبان سهام در شرکتهاي پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه عملی ـ پژوهشی بورس اوراق بهادار، 2(7)، صص 54-35.
محمدی، ناهید؛ بهار مقدم، مهدی و پورحیدری، امید. (1401). تأثیر مکانیزمهاي حاکمیت شرکتی بر رابطه چسبندگی انتظارات مدیران و بازده آتی سهام، مطالعات تجربی حسابداري مالی، 19(73)، صص 56-27.
ولی نیا، سید نیما؛ رنجبر، محمد حسین؛ خدادادی، داوود و سالاری، حجت الله. (1401). واکنش بازار سهام به مدیریت سود، ریسک شرکت و ضعف کنترل های داخلی. دانش سرمایهگذاری، 11(42)، صص 578-563.
Abdoli, G., (2012). Game theory and its applications (incomplete, evolutionary and cooperative information games). Tehran: Organization for the study and compilation of human sciences books (Samt): Tehran, first edition. (In Persian)
Arab Kiasri, M., & Abdi, S. (2015). Designing and analyzing the manager-shareholder strategic game: applying game theories, profit management and corporate governance, Accounting and Auditing Reviews, 22(2), pp. 221-242. (In Persian)
Fischbacher, U. Stefani, U. (2007). Strategic Errors and Audit Quality: An Experimental Investigation. The Accounting Review, 82(3), 679–704.
Gibbons, R. (2018). The application of game theory in economics, translated by Kyomarth Shahbazi. Tehran: Samt Publications: Tehran, first edition. (In Persian)
Jensen, M. C & W. H. Meckling (1976). Theory of the Firm: Managerial Behavior, Agency Costs, and Ownership Structure. Journal of Financial Economics, 3(4), 305-360.
Joudi, S., & Mansourfar, G. (2020). The role of audit quality on the relationship between information asymmetry and both informative and deceptive dimensions of income smoothing. Financial Accounting Research, 12(1), 19-38. (In Persian)
Khan, M. K., Qin, Y., & Zhang, C. (2022). Financial structure and earnings manipulation activities in China. The World Economy, 45(8), 2593-2621.
Kim, J-B. & Sohn, B.C. (2013). Real earnings management and cost of capital. Accounting Public Policy, 32(6), 518–543.
Li, X. (2022). The Mediating Effect of Internal Control for the Impact of Institutional Shareholding on Corporate Financial Performance. Asia‐Pacific Journal of Financial Studies, 51(2), 194-222.
Lo, K. (2007). Earnings Management and Earnings Quality. Journal of Accounting and Economics, 8(5), 1-17.
Mohammadi, N., Bahar Moghadam, M., & Pourheidari, O. (2022). The effect of corporate governance mechanisms on the relationship between the stickiness of managers' expectations and future stock returns, Financial Accounting Empirical Studies, 19(73), pp. 27-56. (In Persian)
Moradzadeh Fard, M., & Adili, M. (2010). Investigating the relationship between the manipulation of real activities and the cost of equity in companies listed on the Tehran Stock Exchange, Practical-Research Quarterly of the Stock Exchange, 2(7), pp. 54-35. (In Persian)
Purwaka, A. J., Firmansyah, A., Qadri, R. A., Dinarjito, A., & Arfiansyah, Z. (2022). Cost of capital, corporate tax plannings, and corporate social responsibility disclosure. Jurnal Akuntansi, 26(1), 1-22.
Rahnamaye roodposhti, F., & Bayat, A. (2012). Organizational interaction of management accounting and corporate governance: explaining a new method to interpret the agency problem, Management Accounting and Auditing Knowledge, 1(1), pp. 1-18. (In Persian)
Sabzeh, M., Tehrani, R., & Kargari, Y. (2021). Analyzing the conflict between shareholders, lenders and the government in cash dividend distribution with a game theory approach, Financial Knowledge of Securities Analysis, 14(49), pp. 87-100. (In Persian)
Vali Nia, S., Ranjbar, M., Khodadad, D., & Salari, H.. (2022). stock market reaction to profit management, company risk and weak internal controls. Investment Knowledge, 11(42), pp. 578-563. (In Persian)
Wan, X. (2014). Cooperation and Game between Producers and Managers Based On the Linear Contract. Journal of Applied Mathematics, 2014 (1), 1-7.
Wang, K. & Chan, L. & Jegadeesh, N. & Lakonishok, J. (2018). Earnings quality and Stock
Returns. Journal of Business, Forthcoming.
Analysis of Agency Conflict with Emphasis on Aspects of Earnings Management, Audit Quality and Cost of Equity; Game Theory Approach
Abstract
The purpose of this article is to describe and explain the strategic behavior of managers and shareholders in the interactive-conflict environment of joint-stock firms using the tools of game theory and in the form of signaling games. In such a way that first, taking into account the level of quality of internal controls, the manager acts on (deceptive and informative earning management) and then the shareholder with strategies (high capital cost, low capital cost) and also (receiving high quality audit services, receiving low quality audit services) reacts to it. The findings of the research, theoretically, the necessary conditions for establishing balance in the strategies (deceptive earning management, high capital cost), (deceptive earning management, receiving high quality audit services) in the environment of weak internal controls and also It expresses the strategies (informative earning management, low capital cost), (informative earning management, receiving low quality audit services) in the environment of strong internal controls. The results of this research, while providing an insight into the reasons for choosing different strategies by managers and shareholders and identifying the interests of the parties, lead to finding a balance point in the interests of the game parties, in which the game parties, i.e. the manager and the shareholder, are satisfied with their interests.
JEL Classification: M41, M42, A12
Keywords: Aspects of Earnings Management, Game Theory, Nash Equilibrium, Audit Quality, Cost of Equity.
[1] 1 Jensen & Meckling
[2] Earning Management
[3] Khan, Qin & Zhang
[4] Lo
[5] Li
[6] 1 Purwaka, Firmansyah, Qadri, Dinarjito & Arfiansyah
[7] 2 Fischbacher & Stefani
[8] Kim & Sohn
[9] Wan
[10] 3 Wang, Chan, Jegadeesh & Lakonishok
[11] Pooling
[12] Separating
[13] Hybrid
[14] Semi separating
[15] 1 Gibbons