مبنای مشروعیت در حکومت اسلامی از منظر نهج البلاغه
الموضوعات : فصلنامه تاریخ
1 - گروه معارف اسلامی دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه کاشان،کاشان،ایران
2 - دانشجوی دکتری علوم و معارف نهج البلاغه دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه کاشان،کاشان،ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
امیرالمؤمنین علی (ع)، خود و اهل بیت رسول اکرم (ص) را أحق بر مردم نسبت به امر خلافت و ولایت، میداندو در موارد بسیاری در کتاب شریف نهجالبلاغه از غصب حق خویش گلایه کردهاند. شِکوه و اعتراض حضرت علی(ع) را میتوان با سه شاخص مهمِ فلسفه سیاسی، جامعه شناسی سیاسی و شایسته سالاری شناخت. اینشاخصهها در طول یکدیگر قرار دارند به این معنی که لازمهی ثبات حکومت، مشروعیت الهی رهبر است. ولی درتحقق عملی حاکمیت، حضور و انتخاب مردم نیز لازم است. با توجه به اهمیت موضوع انتخاب رهبر و دیدگاههایمختلفی که در این باب در فرق اسلامی مطرح شدهاست، پژوهشی در این زمینه صورت گرفتهاست. یافتههای اینمقاله که براساس روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانهای بدست آمده نشاندهنده آن است که ولایت رهبراناسلامی، در حقیقت نص الهی شناخته میشود؛ به عبارت دیگر ولایت در اصل از آنِ خداوند است و او ولایت را بهنصب خاص خود، که پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم(ع) هستند، واگذار کردهاست و در زمان غیبت حضرت ولیعصر (عج) به نصب عامِ ایشان، که فقیه جامع الشرایط باشد، واگذار شدهاست. مشروعیت و دموکراسی در فلسفهسیاسی غرب و اسلام، هم از نظر ماهیت و هم از نظر نگرش متفاوت است: در اسلام مشروعیت از ناحیه خداوند ومقبولیت جنبه مردمی دارد و دموکراسى، به مثابه روش است اما در فلسفه سیاسی غرب، مشروعیت همان مقبولیتاست و دموکراسى ارزش محسوب میشود
_||_