کیفر و تحوّل آن در بستر تاریخِ آموزه های کیفری
الموضوعات : فصلنامه تاریخ
1 -
الکلمات المفتاحية: کیفر, اهداف کیفر, تحولات تاریخی کیفر, مکاتب جرم شناسی,
ملخص المقالة :
چکیده: مطالعه کیفر نشان می دهد که تاریخی به درازای زندگی بشر دارد. با جستاری کوتاه در انواع سیاستها و راهبردهای برگرفته برای مبارزه با بزهکاری و ابزار واکنش نسبت به بزهکاران، میتوان به تأثیر مبانی و الگوهای نظری به عنوان منابع الهامبخش سیاستگذاران جنایی (یا کیفری) پی برد. مجازات و کیفر دادن مجرمان در طول قرون و اعصار مختلف از جهت هدف دچار تحولاتی شده است به نحوی که در هر عصر و دوره ای ، از هدف های خاصی پیروی کرده است . با وجود پویایی مستمر اندیشههای جزایی که منجر به ظهورمکاتبی در دوره های مختلف شده است . در گذشته هدف از کیفر صرفا سزادادن، ارعاب و طرد مجرمان بود. برای زمان طولانی، تنبیهات بدنی تنها نوعِ مجازات به حساب می آمد و محکوم را به عنوان یک موجود انسانی مورد ملاحظه و توجه قرار نمی داد. با گذشت زمان مجازات ها دستخوش تغییر و تحول عمیق و دامنه دار قرار گرفتند . نگاه انسانی به مجرم سبب گردید تا مجازات ها درحد امکان و در هر زمانی که میسر باشد، برای بازگشت دوباره بزهکار به اجتماع و عدم تکرار اعمال ضد اجتماعی بزهکاران بکار گرفته شوند . بدین ترتیب هدف باز پروری با هدف باز اجتماعی کردن بزهکاران به اِعمال سیاست ملایمت و بخشش منتهی شد که نهاد های کیفری ای مانند: عفو، آزادی مشروط، آزادی زود هنگام، تعویق صدور حکم مجازات ، تعلیق مجازات از نتایج آن است.بنابراین در نوشتار حاضر برآنیم تا مقوله ی مهم و اساسی روند تحولات تاریخی کیفر را از منظر مکاتب مهم جرم شناسی همچون کلاسیک، نئوکلاسیک، تحققّى و دفاع اجتماعى مورد تدقیق و بررسی قرار دهیم. واژگان کلیدی : کیفر ، اهداف کیفر ، تحولات تاریخی کیفر ، مکاتب جرم شناسی