بررسی و اقدامات پیامدهای مدرنیزاسیون و ایحاد هویت ملی نوین در دوره پهلوی اول
حجت عباسی ترکی
1
(
واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران.
)
منیره کاظمی راشد
2
(
واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران.
)
محمد تقی امامی خویی
3
(
واحد شهر ری، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر ری، ایران.
)
الکلمات المفتاحية: "ناسیونالیسم", "دولت مدرن", "ملیت", "قومگرایی",
ملخص المقالة :
از نیمه دوم سده نوزدهم به این سو، تجدد و جوانب مختلف آن مانند دولت مدرن و هویت ملی عمده ترین مسئله مورد بحث روشنفکران ایرانی بوده است. در این پژوهش تجدد و نوخواهی و نیز خاستگاه ایدئولوژیک و تاریخی ناسیونالیسم ایرانی در دوره پس از مشروطیت و تغییر سلطنت قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. شورش ها و بحران های داخلی و مداخلات بی امان خارجی در کشور، روشنفکران سرخورده از مشروطیت را که به دنبال رهیافتی نوین جهت خروج از بن بست بودند به این نتیجه رساند که باید سعادت توده ای از مردم را بدون مشارکت آنها درفرایند سیاسی و اجتماعی تامین کرد. تفکر بنیادین که در این دوره شکل گرفت در حقیقت انعکاسی از اوضاع مملو از هرج و مرج آن زمان بود که از سویی به دنبال تشکیل دولت مقتدر مرکزی بود که بتواند اوضاع آشفته را پایان بخشد و از سویی دیگر رواج ناسیونالیسم بود که بتواند دلبستگی های دیرین مذهبی، طایفه ای، قومی و محلی را از میان برداشته و جای آن را به هویت ملی بسپارد. با توجه به این توضیحات، مساله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی محفل های پرنفوذ روشنفکری و چهره های شاخص این نحله های فکری است که از طریق ملت سازی به دنیال ایجاد یکپارچگی ملی اقوام ساکن ایران بودند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که انکار وجود اقوام گوناگون، باعث بیگانگی گروه های قومی و منازعات در بزنگاه های سیاسی گردید که حوادث دهه 1320 در آذربایجان و کردستان از تبعات آن بود.
_||_