تحلیلی بر جایگاه دین در تعامل با مدرنیته در اندیشهی روشنفکران دینی پهلوی دوم(مطالعه موردی: شریعتی و بازرگان)
الموضوعات : فصلنامه تاریخمریم السادات موسوی 1 , شکرالله خاکرند 2 , حسن الهیاری 3
1 - دانشجوی دکترای تاریخ ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه خلیج فارس ، بوشهر ایران
2 - دانشیار گروه تاریخ ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه شیراز ، شیراز ایران
3 - استادیار گروه تاریخ ،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه خلیج فارس ، بوشهر ایران
الکلمات المفتاحية: مدرنیته, اسلام, دین, روشنفکران, ایدئولوژی,
ملخص المقالة :
بررسی تاریخ معاصر ایران، گویای تاثیر نقشآفرینی نیروهای اجتماعی از جمله روشنفکران در شکلگیری بنیانها و زیرساختهای تحولات سیاسی-اجتماعی جامعهی ایران است. از جمله تحولات اساسی این مقطع، پیدایش جریانات فکری، تحت عنوان نوگرایی دینی است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پیدایش جریان نوگرایی دینی و نقش آن در سیر تحولات تاریخ ایران، به روش توصیفی_ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای به واکاوی اندیشههای سیاسی- اجتماعی روشنفکران و جایگاه اسلام در تعامل با مدرنیته غرب، در نگرش نوگرایان دینی پرداخته است و در این راستا پژوهش پیش رو بر آن بوده تا به این پرسش پاسخ دهد که تعامل دین و پدیدهی مدرنیته، در نگرش سیاسی- اجتماعی روشنفکران این دوره دارای چه شاخصهای است؟ نتایج پژوهش حاضر در بررسی گفتمان سیاسی- مذهبی روشنفکرانی همچون شریعتی و بازرگان، حاکی از تعامل و همگرایی نزدیک میان دین و علم در اندیشهی روشنفکران دینیاست، به طوری که اسلام در پیوند با مدرنیته و مفاهیم نوین علمی، بصورت ایدئولوژی، با کارکردهای وسیع اجتماعی و عنصر غیرقابل انفکاک در اندیشهی روشنفکران دینی تعریف شدهاست.
_||_