شهر و اندیشیدن راهحلی بر اساس کیفیت تأمّل در نقوش هندسی اسلامی
الموضوعات : آمایش محیطاحسان آذرهمایون 1 , پریسا علیمحمدی 2 , سید عطاءالله طاهایی 3
1 - (گروه معماری، واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
2 - (گروه معماری، واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
3 - (گروه معماری، واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
الکلمات المفتاحية: نقوش هندسی اسلامی, کیفیت فضای شهر, فضای اتفاقی, نظریهی گشتالت,
ملخص المقالة :
هرگاه بخواهیم نقوش هندسی اسلامی را چون یک پدیدار ببینیم، باید متوجه آن باشیم که این نقوش آن تجربهی ادراکی هستند که در آن شیء معینی مقابل خود نداریم. چنین خصیصهای تجربهی ادراکی عام است: "نقوشی که در هم میپیچند". و به این معنیست که در نقوش هندسی اسلامی ما شکل (figure) نداریم. این ما را به بحث شکل-زمینه[1]میبرد.رابطهی شکل زمینه بحث مهمی در ادراک بصری و هنر است. رابطهای که باعث میشود در میدان دید بخشی از میدان دید برای ما شکل تلقی شود و شیئی ادراکی. روابطی درونی در انیوه موجهای نور بازتابیده از محیط اطراف نیاز است تا برخی واحدی را تشکیل دهند. این همان فرایند دیدن است.در هنر بصری نیز اغلب با شکلی سر و کار داریم. در نقوش هندسی اسلامی چنین نیست، یا حداقل به آن معنا که تاکنون دیدهایم چنین نیست. آیا چنین چیزی نوعی سردرگمی نیست؟ ممکن است بپرسیم اگر هنر بنا نیست شیئی ادراکی را تحویل دهد، پس به چه کار میآید؟ آیا دستکم برای انسان امروز که وقت کافی ندارد داشتن اثری حاضر در دست ارزش بیشتری ندارد؟نقوش هندسی اسلامی با دعوت به تأمّل شناخته میشوند و باور ما این است این تأمّل همان دعوت به ماندن و مشارکت در کار دیدن است. این که چگونه چنین چیزی ممکن میشود پرسش اوّلیّهی ماست. ولی پرسش اصلی و پسین ما این است که در شهرهایمان چگونه راهحلّی معادل خواهیم یافت؟این پژوهش از لحاظ ماهیت از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، از نوع مطالعهی موردی (case study) است. روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانهای و مشاهده از طریق بررسی متون، اسناد، و کاربرد قوانین ادراک است. بررسی چهار نقش از نقوش هندسی اسلامی با استفاده از مؤلّفههای گشتالت نتایجی مبنی بر چگونگی چندلایگی این نقوش و واگذاری ادراک به خود بیننده است. نظام هندسی برهمنهادهی نقوش، با حسی که از نفوذ، چندلایگی و عمق برمیانگیزد الگوی هندسی مناسبی برای طرحریزی شهرهای جدید و محیطهای شهری پویا ارائه میدهد. انتظام درونی این نظام هندسی متفاوت با نظام انتزاعی و بیارتباط درونی هندسهی رایج اقلیدسی است. در پایان آنچه دست میدهد امکانی برای فکر کردن است، به این معنی که به جای پیروی از دادههای از پیشموجود و خطهای برنامهریزی شده، خود شهروند بتواند راهی برای تعامل با شهر فکر کند.[1] Figure-ground relationship
_||_