مقایسه دو روش بیوفیلم و سوسپانسیون درحذف فلزات سنگین (سرب) از پساب صنعتی با میکروجلبک های سندسموس آبلیکوس و کلرلا ولگاریس
الموضوعات :محسن محبی 1 , محمد غلامی پرشکوهی 2 , احمد محمدی 3
1 - گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم . واحد تاکستان. دانشگاه آزاد اسلامی
2 - گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران
3 - گروه مکانیک بیوسیستم . دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارا ک .اراک
الکلمات المفتاحية: میکروجلبک, سندسموس آبلیکوس, کلرلاولگاریس, بیوفیلم, سوسپانسیون,
ملخص المقالة :
فلزات سنگین رتبه نخست آلایندهها در آب را به خود اختصاص دادهاند. سرب از جمله فلزات سنگین خطرناک در محیط زیست محسوب می گردد که به علت اثرات مضر بر روی سیستم عصبی انسان،سیستم گردش خون، کلیه و سیستم تناسلی به عنوان یکی از سمیترین فلزات سنگین شناخته شدهاست. از روش های مختلف حذف فلزات سنگین میتوان به جاذب های زیستی نظیر میکروجلبک ها اشاره نمود. در این پژوهش قابلیت جذب زیستی فلز سرب توسط دو میکروجلبک سندسموس آبلیکوس و کلرلا ولگاریس اندازه گیری شد و تاثیر پارامترهایی نظیر اسیدیته، شدت تابش نور، دما، تراکم و روش کشت بر میزان جذب فلز سنگین بررسی شد. همچنین قابلیت دو روش تولید میکروجلبک بیوفیلم و سوسپانسیون با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج نشان داد که جلبک سندسموس روش تولید، با افزایش pH جذب سرب روند یکنواختی داشت. در تراکم 20 تا 60 در هر دو جلبک روند کاهشی در جذب سرب نسبت به جلبک کلرلا ولگاریس جاذب بهتری بود. همچنین روش تولید بیوفیلم جذب سرب بالاتری نبست به روش سوسپانسیون در هر دو جلبک سندسموس و کلرلا ولگاریس داشت. با افزایش دما میزان جذب سرب در میکروجلبک ها افزایش یافت. در هر دو مشاهده شد اما از تراکم 60 به بعد در روش سوسپانسیون و 80 به بعد در روش بیوفیلم، در میکروجلبکها روند افزایشی در جذب سرب مشاهده گردید. با افزایش زمان تماس از 60 تا 110 دقیقه در هر دو روش سوسپانسیون و بیوفیلم و در دو جلبک کلرلا و سندسموس میزان جذب سرب افزایش یافت. در پایان روش بیوفیلم و جلبک سندسموس آبلیکوس برای جذب سرب پیشنهاد گردید.