تحلیل روانشناختی منظومۀ ویس و رامین بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید و فردیّت یونگ
الموضوعات :
1 - استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان.
الکلمات المفتاحية: نقد روانشناختی, ویس و رامین, یونگ, فروید, آنیما, خود, فرایند فردیّت,
ملخص المقالة :
منظومۀ ویس و رامین، سرودۀ مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، میتوان نمودهایی از کهنالگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجۀ حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدایی و زمینی به عشقی متعالی و والا حکایت دارد و این همان خودشناسی است که در ادیان مختلف به آن توصیه شده است. کهنالگوهای اصلی که یونگ در رسیدن به تعادل و تکامل روانی از آنها نام میبرد، در این داستان مورد بررسی قرار گرفت که از جمله آنها پرسونا، سایه، آنیما و خود است و در کنار این صور مثالی، اشارهای شده است به نماد ماندالا، که یونگ آن را رمزی از عدد هفت و نشانۀ به فردیّت رسیدن میداند. این داستان حکایت رسیدن رامین به آنیمای مثبت و پادشاهی است که این هر دو آغازی است برای فرایند فردیّت او.