تحلیل جاندار انگاری عشق در دیوان شمس
الموضوعات :
زینب حسینی
1
,
نازنین درویشی
2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: عشق, مولوی, غزلیات شمس, جاندارانگاری,
ملخص المقالة :
یکی از محوریترین مفاهیم بیان شده در اشعار عرفانی فارسی، عشق است که در قرن هفتم به بنیادیترین اندیشۀ مولوی در غزلیات شمس تبدیل شد. عشق در غزلیات شمس دارای شخصیت انسانی با ویژگیهای رفتاری خاص است. چیستی صفات انسانیِ حمل شده بر عشق و نحوه و جایگاه بروز این ویژگیها در مسیر عرفان با توجه به تلقی مولوی از عشق حائز اهمیت است. در این پژوهش صفات و رفتارهای عشق به عنوان موجودی کنشگر از غزلیات شمس استخراج شد. کنشهای عشق در مسیر اعتلای عاشق در رسیدن به حق در پنج مرحلۀ اصلی، که خود شامل سی ویژگی عشقِ انساننماست، دستهبندی شد. نتایج نشان میدهد که عشق در تجلی صفات خویش بر عاشق از قهریترین بروز خود که خونخوار است به لطیفترین نمود خود که مادر است حرکت میکند. مولوی پررنگترین تصویر عشق را با ویژگیهای حوزۀ عیش و شادخوای و نیز معشوقی گره زده است و این مفاهیم بیشترین بسامد را دارند. سپس دشمن بودن عشق است که با تصاویر جنگجو، خونخوار، دزد و نظایر آن را نشان میدهد و سومین ویژگی مورد توجه مولوی راهنما بودن عشق است. شواهد نشان میدهد تصاویری که مولوی در قالب تشخیص از عشق ارائه میدهد، بر جنبۀ مهرآمیز عشق تأکید دارد که تا اندازهای با تصویر عشق به عنوان موجودی قهار که در نگاه اول از غزلیات شمس به دست میآید، مغایرت دارد.
Cuddon, J.A. (1370) A Dictionary Literary Terms. Tabriz: Chehr.
Gray, Martin. (1986 ) A Dictionary of Literary Terms. England: Longman.
The Encyclopedia of Poetry and Poetics. (1969) Edited by Alex Preminger and Others.USA: Princeton.
_||_