تحلیل شاخصههای غم غربت در اشعار نادر نادرپور
الموضوعات :
احمدرضا نظری چروده
1
(استادیار زبان وادبیات فارسی، واحد آستارا، دانشگاه آزاد اسلامی، آستارا، ایران)
معصومه نظری چروده
2
(استادیار زبان وادبیات فارسی، واحد آستارا، دانشگاه آزاد اسلامی، آستارا، ایران)
الکلمات المفتاحية: شعر معاصر, مهاجرت, نوستالژی, غم غربت, نادر نادرپور,
ملخص المقالة :
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت بر گذشتة پرشکوه، اندیشیدن به مرگ و رسیدن پیری. نادرپور یکی از شاعران برجستة مکتب رمانتیسم است که شاخصه های نوستالژی در اشعار او نمود دارد. شاخصه هایی چون وطن، کودکی، جوانی و پیری، خانواده، دوستان دیرینه، اسطوره، باستان گرایی، آرمان شهر، معشوق در شعر نادرپور حضور مؤثر دارند. روش این پژوهش، توصیفی و به صورت تحلیل محتواست. نتایج به دست آمده نشان میدهد که کوچ شاعر به دیار غربت، روحش را آزرده است و غم غربت، گریبان شاعر را رها نمی کند. همچنین نادرپور در چندین سرودة خود از آینده ای ناخوشایند هراسناک است؛ لذا برای مردمانش رویایی آینده ای خوشایند را از خداوند آرزوی کند، همین رویا موجب شده که او زمین را شایستة محبت کردن نداند و معتقد باشد که باید سیارۀ دیگری که در آن ظلم و ستم نباشد، پیدا کرد. نادرپور همواره در جست وجوی نجات دهنده ای است که او را از آسمان ها به زمین بیاورد. دلتنگی برای دوستانش موجب شده تا در اشعار او از 57 تن از دوستان یاد شود که شاعر شعر خود را به آنان تقدیم کرده است یا به یاد آنان سروده است. بحث قابل ملاحظۀ دیگر اینکه بین نوستالژی و ساختار ذهنی و زبانی شاعر رابطة معناداری وجود دارد.
الف)کتابها
ب. مقالات و پایاننامهها:
_||_