دیدن و مشتقات فعلی آن در شعر حافظ
الموضوعات :
1 - استادیار، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
الکلمات المفتاحية: شعر فارسی, عرفان, حافظ, نجوم, پزشکی, رؤیت, دیدن و مشتقات فعلی آن,
ملخص المقالة :
شعر حافظ به مناسبت نحوه به کارگیری زبان، جولانگاه رستاخیز کلمات است. کلماتی که در غزلهای همسان (به لحاظ ساختار وزن و قافیه و ردیف) شاعران هم عصر او، فاقد آن جذبهها و کششها و بارهای معنایی است که در غزلهای حافظانه، پیدا و پنهان است. در دستگاه نشانهای که حافظ بر محور همنشینی واژگان خویش برمیگزیند، معماری ویژهای شکل میگیرد که در آن کلمات جان میگیرند و در ایهامی لطیف، بنای با شکوهی از زبان، تخیل و عاطفه را به نمایش میگذارند. یکی از این واژگان، دیدن و مشتقات فعلی آن است، که کارکرد چند معنایی آن در زبان و ادبیات فارسی مسبوق به سابقه است و حتی پیش از حافظ بارها دست فرسود دیگر شاعران شعر فارسی بوده است. اما حافظ با ویژگی مخصوص خویش آناتی از زبان و تخیل را در این ساحت به ظهور رسانده است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل این مصدر و کارکردهای مختلف معنایی آن در شعر شاعر پرداخته است و منظرهای گوناگون مورد توجه حافظ در این مصدر همچون: پزشکی، نجوم و دیگر بارهای معنایی آن بر روی مخاطب شعر گشوده است، تا مخاطب شعر پس از این جستار به درکی صریحتر از غزل حافظ نایل گردد.