ارزیابی سطوح توسعه یافتگی در ابعاد مختلف اجتماعی- رفاهی، زیر بنایی و تکنولوژیکی جامعه عشایری استانهای ایران
الموضوعات :
علی اکبر تقیلو
1
(
دانشگاه ارومیه
)
میر نجف موسوی
2
(
دانشگاه ارومیه
)
الکلمات المفتاحية: توسعه, ایران, عشایر, دوره قشلاقی, دوره ییلاقی,
ملخص المقالة :
هدف تحقیق حاضر ارزیابی سطح توسعه یافتگی ابعاد کالبدی – فضایی جامعه عشایری ییلاقی و قشلاقی مناطق مختلف کشور است. روش تحقیق و توصیف رابطه بین متغیرها بر مبنای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق نیز جامعه عشایری کل کشور با جمعیت2373660 نفر در قالب 426320 خانوار است. دادههای مورد نیاز تحقیق از اسنادی و مرکز آمار و آخرین دوره سرشماری 1387جامعه ایلات و عشایر کشور بدست آمده است. در تجزیه تحلیل دادهها از مدل تاپسیس جهت رتبهبندی استانهای توسعه یافته، نیمه توسعهیافته و توسعهنیافته، و از مدل برازش رگرسیونی SPSS برای سنجش میزان اهمیت و درجه تاثیر گذاری شاخصهای سازنده تحقیق در سطح توسعه یافتگی استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ضریب نابرابری توسعه در منطقه قشلاقی 0.467 و منطقه ییلاقی 0.567 است. ضریب همگنی توسعه در درون استانهای توسعه نیافته دوره قشلاقی(2.01) و برای استانهای توسعه نیافته دوره ییلاقی 4.4 است. مدل برازش رگرسیونی نشان میدهد که شاخصهای بکار رفته در دوره ییلاقی 99.3 درصد و در منطقه قشلاقی 98.2 درصد سطح توسعه یافتگی جامعه عشایری را تبیین میکند. در بین شاخصهای توسعه دسترسی به انرژی با ضریب 0.693 بیشترین تاثیر و در دوره قشلاقی دسترسی به امکانات ارتباطاتی و اطلاعاتی با ضریب تاثیر 3.26 بیشترین تاثیر را در سطح توسعه داشته است.
Postiglione Gerard, Ben Jiao, and Li Xiaoliang (2012), Education Change and Development in Nomadic Communities of the Tibetan Autonomous Region (TAR), International Journal of Chinese Education 1,p 89-105
_||_