بررسی روش شناسی زمینه ای گشتالت در رمزگشایی شکل چلیپا در مقبره فردوسی
الموضوعات :میلاد خوش مرام 1 , امیر قهرمان پوری 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامین، پیشوا، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد صفادشت، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)amir_ghahramanpouri@yahoo.com
الکلمات المفتاحية: زمینه گرایی, گشتالت, طرح چلیپا, مقبره فردوسی,
ملخص المقالة :
در زمینه گرایی به ارزیابی و مطالعه نظام شکلگیری اثر در قالب کل (بافت پیرامونی) توجه میگردد. زیرا پیوند میان معماری و بافت پیرامونی آن همواره در زمینهی قابل تطبیق با اثر تفحص میگردد، به قسمی که از نظر مفهومی به کوبیسم و از نظر ادراکی و روششناسی به اصل شکل و زمینه استوار است. همچنین ارتباط بین اثر و اجزای پیرامونی آن بهواسطه کلیتی پیوسته و در عین حال حفظ خصوصیات شخصی خود در نظام جزء به کل قابل تعریف میباشد. همچنین روششناسی زمینهای در قالب آمیختگی میان اثر و زمینه و همچنین پیادهسازی اثر در ساختار مولد و حلشدگی در آن از منظر ارتباط عناصر سازنده اثر با کلیت آن قابل تعریف میباشد؛ زیرا ارزیابی و بکارگیری آن در واژهای چون گشتالت ملهم گشته است که عاملی است بین عناصر در حال تغییر و ثابت که جایگاه ویژهای در خلق اثر معمارانه دارد. بر این اساس با توجه به طرح آرامگاه فردوسی که با اقتباس از نمونههای باستانی بر رویداد روحیه ناسیونالیسم ملی آن زمان طراحی گشته است، میتوان عناصری را شناسایی کرد که مبنای الگووارگی طرح چلیپا در چگونگی شکلگیری اثر میباشند. لذا در این جستار تلاش شده است بابهره از مدارک مکتوبی چون مقالات، کتب و... و استنتاج اولیه از آنها و سپس به تحلیل و توصیف مدارک ارزشمدار پرداخته و در قالب تحلیل و توصیف مدارک مزبور به نوعی استدلال قیاسی از منظر الگوی شکلگیری چلیپا در کلیت این مجموعه توجه شود که در این راستا با طرح پرسشی چون: چگونه میتوان به واسطه روششناسی زمینهای به رمزگشایی الگوی شکل چلیپا در مقابر ایرانی_ اسلامی اعم از؛ آرامگاه فردوسی پاسخ داد؟، بتوان از طریق عناصر سازنده پایهای چون نقطه تا حجم و شناسایی پیکرهبندی این الگواره در کلیت شکلگیری مقبره فردوسی از منظر روششناسی عناصر پایهای به زمینهگرایی کالبدی مجموعه پاسخ داد.
_||_