خوانش چگونگی تعاملات اجتماعی در فضای کالبدی خانه های روستایی غرب گیلان با رویکرد تحلیلی نحو فضا
الموضوعات :مهرداد رازجو 1 , عقیل امامقلی 2
1 - استادیار گروه معماری، واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران. (نویسنده مسئول) Meh.Raz@iau.ac.ir
2 - استادیار گروه معماری، واحد ابهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ابهر، ایران.
الکلمات المفتاحية: گیلان, مسکن روستایی, تعاملات اجتماعی, اقلیم معتدل و مرطوب,
ملخص المقالة :
خلق معماری به منزله هنری کاربردی، در کنار عوامل جغرافیایی و اقلیمی، از فرهنگ و اوضاع اجتماعی نیز تأثیر میپذیرد. فضای خانه روستایی فضایی متشکل از حضور همه جانبه انسان در جریان سیال زندگی است. از آن جا که این حضور دربرگیرنده همه ابعاد زندگی اوست، برای استفاده کنندگان نقشی فراتر از یک فضای مسکونی را داراست. بر اساس نتایج مطالعات پروژه موزه میراث روستایی گیلان، حوزه فرهنگی- معماری گیلان بدون در نظر گرفتن تقسیمات کشوری و سیاسی به نه زیر حوزه دستهبندیشده است که عبارتاند از دو حوزه سرشاخه شرق و غرب با چهار زیرشاخه ساحلی، جلگهای، کوهپایهای، کوهستانی و حوزه جلگه مرکزی. در این مقاله نمونه خانههای مورد مطالعه در حوزه غرب و در سه زیر شاخه کوهپایه، جلگه و جلگه ساحلی به روش هدفمند انتخاب و پژوهش بر مبنای آن انجام شده است. هدف ازاین پژوهش توسعه مرزهای دانش، شناسایی و معرفی کالبد مطلوب معماری اجتماعپذیر و جستجو برای یافتن رابطه اجتماعی بین انسانها از طریق فضا و کالبد معماری است. عناصر کالبدی بررسی شده شامل چهارعنصر، اتاق در طبقه همکف، ایوان، تِلار و اتاق در طبقه بالا است، که از کوهپایه تا جلگه و جلگه ساحلی بررسی شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر اساس مطالعه موردی میباشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش نحوفضا و نرم افزار تحلیلی- آماریای گراف استفاده شده است. بررسی نتایج به دست آمده در خصوص مولفههای تعاملات اجتماعی نشان میدهد، در نمونههای مورد پژوهش، درصد فضاهای با عمق نسبی که خصوصیت اجتماع پذیرداشته باشند پایین و نوع فضاهای ارتباطی و اجتماع گریز بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. همچنین، یافتهها نشان میدهند که در مقایسه عناصر کالبدی، ایوان در نمونه ساحل از همپیوندی و ارتباط بالایی برخوردار است که آن را تعاملپذیرترین عنصر فضای کالبدی معرفی میکند.
_||_